شهرستان ادب
🔻اعماق یک شکاف (یادداشتی از علی ششتمدی) ▪️«"ابله" کتابی است آینۀ روزگار جامعۀ انسانی و به‌صورت خاص روزگار جامعۀ روسیه در روزگار خاصی از تاریخ! هرچند این آینه از آن جنسی است که ده‌ها سال بعد در کشوری و جامعه‌ای دیگر هم، باز اگر خوانده شود، بخش‌های مهمی از انسان و جامعه را بازمی‌نمایاند. کنش‌های داستانی در بستری از دوگانگی طرح می‌شوند. پرنس وارد یک جهان ساکن و آرام می‌شود که ظاهراٌ همه‌چیز آن در وضعیتی پایدار قرار دارد. ورود پرنس با تمام ویژگی‌های شخصیتی که در بخش‌های بعد توضیح داده خواهد شد؛ باعث می‌شود این تعادل به‌هم‌بخورد و ناپایداری لازم برای داستان شکل بگیرد. البته این ناپایداری، زمینۀ مهم دیگری هم دارد: دختری بدنام ولی زیبا که در تناقضی آشکار، جامعۀ ظاهرساز را در چالشی دیگر غرق کرده بود؛ اما گویا این خرمن خشک، به جرقۀ حضور پرنس محتاج بود تا آتش بگیرد. «آن چیست که این «ابله» را تا بدین حد در جهان دیگر آدمیان تحمل‌ناپذیر می‌کند؟ چرا هیچ‌کس او را درک نمی‌کند؟... چرا اوضاع و احوال بر او چنان می‌گذرد که بر مسیح گذشت، همان که عاقبت نه فقط از سوی تمام دنیا بلکه از سوی همۀ حواریونش نیز به حال خود رها شد؟ راه ورود داستان به مقولۀ «مذهب» از همین راه می‌گذرد: شخصیت پرنس!...» متن کامل یادداشت آقای را در پرونده ی سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9231 ☑️ @ShahrestanAdab