🔻«برای آینده» | نگاهی به رمان
#مادام_بوواری
در سالروز درگذشت
#گوستاو_فلوبر
▪️«...شاید بتوان گفت اولین و البته سطحیترین چیزی که درباره مادام بوواری به چشم میآید فرایند طولانی و نفسگیر آفرینش آن است. ساعتها کار مداوم برای تک تک واژهها. در سالهای نگارش رمان، فلوبر روزانه ده تا دوازده ساعت کار میکرد. حاصل این کار طاقتفرسا و خط زدنهای مداوم در طول هفته چیزی حدود یک پاراگراف بوده که بارها و بارها با صدای بلند خوانده می شده تا صیقل یافته باشند. این در روزگاریست که ویکتور هوگو، بدون بازخوانی، رمانهایش را به دست چاپ میسپرده است. روزگاری که نثر رعیت است و شعر پادشاه. فلوبر با مادام بوواری به رمان حیثیت میبخشد و آن را تا مقام شعر بالا میآورد. فلوبر نظامی را خلق میکند که همچون شعر کلمات قابل حذف و جابجایی نباشند. به عبارتی واحد رمان که پاراگراف بوده را تبدیل به واژه میکند و نثر را از زیر یوغ شعر بیرون میآورد. همان چیزی که میلان کوندرا در ابتدای کتاب شوخی به خوبی توضیح داده است. اما این تنها اولین تاثیر مهمیست که مادام بوواری بر ادبیات آیندهاش میگذارد...»
متن کامل یادداشت
#علی_جوان_نژاد درباره مادام بوواری را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗
shahrestanadab.com/Content/ID/9005
☑️
@ShahrestanAdab