⭕️حاکمیت مردم یا حاکمیت فقیه (ولایت فقیه)؟ 🔽 - توهمى كه از جمهورى اسلامى در ذهن بسيارى پيش آمده این است كه جمهورى اسلامى به معنى حكومت طبقه روحانى است.- اگر چنين اشتباهى پيش آمده بايد اين اشتباه رفع شود. 🔽 درحكومت اسلامى ، جنبه اسلامى بودن آن ، به حاكميت عملى يك طبقه – روحانیت - ارتباط ندارد، به حاكميت يك ايدئولوژى ارتباط دارد، ايدئولوژيى كه اكثريت قاطع مردم به آن مؤمن و معتقدند و گرايش دارند و خواهان آن‏ند و مى‏ خواهند در كادر آن حركت كنند و نه يك ايدئولوژى ديگر. 🔽 نقش فقيه در يك كشور اسلامى كه ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان يك ايدئولوژى پذيرفته است نقش يك ايدئولوگ است نه نقش يك حاكم. يعنى اوست كه نظارت مى‏ كند بر اين كه اين ايدئولوژى درست اجرا مى ‏شود يا نه، 🔽 ولايت فقيه، ولايت ايدئولوژيك است و اساسا خود فقيه را مردم انتخاب مى‏ كنند. اين خودش عين دموكراسى است. 🔽 اگر ولايت فقيه يك امر انتصابى مى‏ بود، مثلا هر فقيهى به وسيله فقيه قبل از خودش به طور خاص تعيين شده بود ممكن بود بگوييم كه اين بر خلاف اصول دموكراسى و نظير سلطنت موروثى است. 🔽 بنابراين، اين مسئله كه ما فكر كنيم همين قدر كه گفته مى ‏شود «جمهورى اسلامى» حق حاكميت مردم را نقض مى‏ كند به هيچ وجه درست نيست. ▪️مجموعه‏ آثاراستاد شهيد مطهرى،(آینده انقلاب اسلامی ایران) ج‏۲۴، ص: ۳۳۳-۳۳۲- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340