🟡اقامه نماز عید فطر به سیره پیامبر اکرم (ص) (معنای «سیره» در روش اهل بیت علیهم السلام) 🔻...مأمون به حضرت رضا اصرار داشت كه مى‏ خواهم نماز عيد فطر را شما بخوانيد. امام فرمود: ... من به يك شرط حاضرم؛ من نماز مى‏ خوانم اما با سيره جدّم و پدرم، نه با سيره شما. 🔻مأمون با آن همه زرنگى كه داشت (از نظر خودش) احمق شد. گفت: بسيار خوب، به هر سيره و روشى كه مى‏ خواهيد بخوانيد. 🔻فكر مى‏ كرد غرض اين است كه كارى را به عهده حضرت رضا گذاشته باشد تا مردم بگويند پس امام رضا عملًا هم قبول كرد. 🔻در روز عيد فطر، امام رضا عليه السلام به اطرافيان خود فرمود: لباسهاى عادى بپوشيد، پاها را برهنه كنيد، دامن عباها و آستين هايتان را بالا بزنيد و ذكرهايى را كه من مى‏ گويم شما هم بگوييد. حالتتان حالت خشوع و خضوع باشد. ما داريم به پيشگاه خدا مى‏ رويم، توجهتان به خدا باشد. ذكرها را كه مى‏ گوييد، خدا را در نظر بگيريد. 🔻امام‏ عمامه ‏اش را به شكلى كه پيغمبر مى‏ بست بسته است، لباسش را به شكلى كه پيغمبر مى‏پوشيد پوشيده است، عصا به شكل پيغمبر به دست گرفته، پاهايش را برهنه كرده، 🔻با يك حالت خضوع و خشوعى! از همان داخل منزل كه بيرون مى‏آمد، با صداى بلند شروع كرد به گفتن «اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ عَلى ما هَدانا وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلى ما اوْلانا». 🔻سالهاست كه مردم اين ذكرها را درست نشنيده‏ اند. كسانى كه همراه حضرت بودند، وقتى آن حال الهى حضرت را ديدند كه منقلب شده، خودش را در حضور پروردگارش مى‏برد و اشكهاى مباركش جارى است، با حالت خضوع و خشوع، با معنويت تمام و در حالى كه اشكهايشان جارى بود فرياد كردند: «اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ عَلى ما هَدانا وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلى ما اوْلانا» 🔻حضرت مى‏ گويد و اينها تكرار مى‏ كنند، تا آمدند نزديك درب منزل. صدا بلندتر مى‏ شد. 🔻مأمون، فرماندهان سپاه و سران قبايل را فرستاده كه برويد پشت سر على بن موسى الرضا نماز عيد فطر بخوانيد. 🔻اينها به سيره سالهاى پيش خلفا، خودشان را آرايش و مجهز كرده و لباسهاى فاخر پوشيده‏ اند، اسبهاى بسيار عالى سوار شده و شمشيرهاى زرّين به كمر بسته و دم درب ايستاده اند كه حضرت رضا با همان جلال و هيبت دنيايى و سلطنتى بيرون بيايد. 🔻يك مرتبه حضرت با آن حال بيرون آمد. در ميان آنها ولوله پيچيد و بى‏ اختيار خودشان را از روى اسبها پايين انداختند و اسبها را رها كردند. تاريخ مى‏ نويسد: چون مى‏ بايست پاها برهنه باشد و آنها چكمه بپا داشتند و چكمه نظامى را به زودى نمى‏توان بيرون آورد، هركس دنبال چاقو مى‏ گشت كه زود چكمه را پاره و پاهايش را لخت كند. 🔻اينها نيز دنبال حضرت به راه افتادند. كم كم صداى هيمنه «الله اكبر» شهر مرو را پر كرد. 🔻مردم ريختند روى پشت بامها و به تدريج ملحق شدند. در مردم نيز روح معنويت موج مى‏ زد. 🔻حضرت مى‏فرمود: «الله اكبر»، اين شهر يكپارچه فرياد مى‏زد: «الله اكبر». 🔻هنوز از دروازه شهر بيرون نرفته بودند كه جاسوسها به مأمون خبر دادند كه اگر اين قضيه ادامه پيدا كند، تو مالك سلطنت نيستى. 🔻سربازها ريختند كه نه آقا! زحمتتان نمى‏ دهيم، خيلى اسباب زحمت شد، خواهش مى‏ كنيم برگرديد. ♦️اين، معنى روش است. مأمون هم در اين مورد به كتاب اللَّه و سنّت رسول اللَّه عمل مى‏ كرد (نماز عيد فطر جزء كتاب اللَّه است) اما همان نماز، روشى پيدا كرده بود كه بى‏ محتوا و بى‏ حقيقت شده بود. حضرت رضا فرمود: من حاضرم نماز را بخوانم اما با روش جدّم و پدرم، نه با روش جدّ و پدر تو. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(۱و ۲))، ج‏۱۷، ص: ۱۷۶-۱۷۵-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340