🔴 آشفتگی در غرب؛ چرا اوضاع از "کنترل" حاکمان غربی خارج شد! ✍️ 🔹 جریان اصلی در غرب، مدتهاست کنترلش را بر اوضاع از دست داده است. 🔸 احیای نیروهای ملی گرا و راست افراطی بویژه با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و بوریس جانسون در انگلستان، جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا، شکل گیری جنبش جلیقه زردها در فرانسه، افتضاح مدیریت بحران کرونا و اکنون هم وقوع اغتشاشات نژادپرستی، همگی نمودهایی هستند که از شکست پروژه "کنترل اجتماعی" در غرب خبر می دهند. ✅ کنترل اجتماعی یک پروژه هوشمندانه در جهان امروز است که توسط نخبگان سیاسی و اقتصادی در غرب بکار گرفته شده تا سلطه آن ها را بر جریانات و تحولات اجتماعی تضمین نموده و از وقوع رخدادهای اجتماعی پیش بینی نشده جلوگیری کند. 🔹 "کنترل" اساساً یکی از پایه های محوری شکل گیری تمدن غربی است. 🔸 دو پایه اصلی برای تحقق کنترل اجتماعی در غرب، "بازار" و "رسانه" است. رسانه با ایجاد تقاضای کاذب، میل و اشتهای بی نهایت به مصرف را در اجتماع پدید می آورد و بازار با رسیدن به حداکثر ظرفیت تولید و تنوع، این احساس نیاز را مرتفع ساخته و حس رضایتی کاذب در اجتماع مصرف کننده بوجود می آورد. ✅ در این نوع نظام سرمایه داری، اهمیت "مصرف کننده" به حدی است که به تدریج در گزارش های رسانه ای، بجای الفاظی چون "مردم یا انسان" بکار میرود. مهم ترین بخش بازار، "صنعت سرگرمی" است که ذهن اجتماع را به تفریح و خوشگذرانی معطوف داشته و از مشغولیت به کنجکاوی های هستی شناسانه در موضوعاتی چون "عدالت" دور می سازد. 🔹 با گذشت زمان اما، دو عارضه حیاتی این نظم لیبرالی را مبتلا ساخته است: 1️⃣ چرخه طبیعت قاعدتاً نتوانسته سرعت خود را با شتاب روزافزون موتور مصرف هماهنگ کند و در نتیجه "زیست کره" به خطر افتاده است. همین مسئله، موجبات پیدایش جنبش های محیط زیستی را پدید آورده که به یک جریان اجتماعی فعال در غرب تبدیل شده اند. 2️⃣ افزایش حیرت آور فاصله طبقاتی و شکل گیری کوه های ثروت در کنار درّه های فقر است بطوریکه فی المثل در آمریکا، اکنون دارایی 3 نفر اول (گیتس، بزوس و بافت) با دارایی 160 میلیون نفر آخر برابری می کند! این شکاف بین توده ها و نخبگان با احیای نیروهای چپ در غرب بیش از پیش خودش را نشان داد.