🔴 تفاوت ایران با آمریکا و اروپا، در قاب کرونا
✍️ #حسین_رجایی
🔹 آمریکا، آلمان، ژاپن، سوئد، سوئیس، انگلستان، فرانسه، چین، کره جنوبی، ایتالیا، نروژ، هلند، دانمارک و اسپانیا. نام این کشورها چه چیزهایی را بخاطر شما می آورد؟ تصور غالب جامعه ایرانی از این کشورها چیست؟ چقدر در برابر نام این کشورها احساس تحقیر و عقب ماندگی داشته ایم؟ فضای مجازی و رسانه ها و سلبریتی ها و منورالفکرها و غربزده ها چقدر از کشورهای یاد شده تصویری از یک بهشت ساخته اند در برابر یک جهنم ایرانی!؟
🔻 هرقدر در طول چند دهه گذشته مخاطب ایرانی اشتیاق داشته تا در صف این کشورها و همردیف با آنها باشد، این روزها اما قطعا اینطور نیست. این 14 کشور، جزء 15 کشور اول جهان در تعداد مبتلایان به ویروس کرونا هستند. تنها یک کشور از میان کشورهای به اصطلاح جهان سومی در میان این کشورهای به اصطلاح پیشرفته قرار گرفته است: ایران.
🔸 شاید الان اگر از غربزده ترین ایرانی ها هم می پرسیدید، ترجیح میدادند این روزها در همان صف کشورهای جهان سوم باشیم. در بین کشورهای کشورهای غرب و مرکز آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین.
❌ نگارنده پیشتر در مجموعه مطالبی که با "یک کشور عادی و بی حاشیه باشیم، یعنی دقیقا مثل کجا!؟" شروع شد، سعی بر این داشتم که نشان دهم ایران هم کشوری است مثل بیشتر کشورهای جهان. دارای نقاط ضعف و قوت فراوان. فقط یک نکته آن را از دیگر کشورهای جهان، متمایز یا استثناء میکند.
💢 جنگ جهانی تبلیغاتی و رسانه ای علیه کشور ما. جنگی که هدف آن تصویرسازی از ایران، به عنوان عقب مانده ترین کشور جهان است: به عنوان تنها جهنم روی زمین! تا به این ترتیب دیگر در تمام طول تاریخ کسی به خود جرات ندهد جلوی قدرتهای ستمگر و استثمارگر جهانی عرض اندام کند.
🔴 گل سرسبد مردم دنیا نیستیم اما با رسوایی غربیهای متمدن چه کنیم؟!
✍️ #حسین_رجایی
🔹در اوج بحران کرونا، انتخابات سراسری در فرانسه برگزار شد. به همین سادگی!؟ آن هم بعد از اینکه رسانه های فارسی زبان مواجب بگیر همین فرانسه و دیگر دوستان اروپایی و آمریکایی اش، نزدیک به یکماه در بوق و کرنا کردند که چرا جمهوری اسلامی با وجود چند مبتلای به ویروس کرونا، انتخابات مجلس را برگزار کرده است؟
🔻 رئیس جمهور فرانسه گفت: «برگزاری این انتخابات برای اطمینان یافتن از تداوم دموکراسی در کشور ما ضروری است.» پس انتخابات با وجود بیش از چهار هزار مبتلای به ویروس کرونا در این کشور، برگزار شد. آن هم نه انتخاباتی همانند انتخابات مجلس که لغو آن مستوجب هزینه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی غیرقابل محاسبه باشد. انتخابات محلی شهرداران و شوراهای شهر!!
🔸 از آن جالبتر شاید سخنان نخست وزیر انگلیس است. بوریس جانسون گفت: «بسیاری از خانواده ها عزیزانشان را از دست خواهند داد ... ولی نه برگزاری رویدادهای عمومی همانند مسابقات ورزشی را تعطیل می کنیم و نه مدارس را ... مشورت های علمی نشان می دهد تداوم برگزاری این رویدادها تأثیر اندکی بر شیوع ویروس خواهد داشت.»
❇️ باورتان میشود!؟ قریب یکماه است رسانه خاندان سلطنتی انگلیس، بی بی سی فارسی یقه خود را پاره کرده است که جمهوری اسلامی با برگزاری انتخابات، قرنطینه نکردن قم و بقیه شهرها، تعطیل نکردن کشور و ... به مردم خود خیانت کرده است. آیا ایرانیان خارج نشین مواجب بگیر غرب و دنباله های داخلی شان، بعد از این رسوایی دیگر می توانند سر خود را بالا بگیرند!؟
❌ نخست وزیر انگلیس، تعطیلی و قرنطینه را غیرعلمی می داند. رئیس جمهور فرانسه برگزاری انتخابات را بااهمیت تر از افزایش شیوع کرونا در کشورش قلمداد می کند. رئیس جمهور آمریکا در دو هفته اول شیوع، کرونا را یک مسئله بی اهمیت می دانست که حفظ اقتصاد آمریکا به آن ارجحیت دارد
🔺 آنوقت مواجب بگیران همین کشورها، از مصیح علی نژاد گرفته تا سالومه سیدنیا، چند هفته هست به مردم ما می گویند جمهوری اسلامی خیانت بزرگی کرده نه تنها به مردم خودش بلکه به همه مردم دنیا!
💢 حال آنکه کشور ما مدارس و دانشگاه ها را در همان هفته اول تعطیل کرد و به دنبال آن اجتماعات و رویدادهای عمومی را لغو نمود و حتی اماکن زیارتی را بست. تمامی این اقدامات وقتی انجام شد که تعداد مبتلایان به چند ده نفر هم نمی رسید. اکنون چگونه است که اروپایی ها و آمریکایی ها با وجود چند هزار نفر مبتلا هم به داد مردم خود نمی رسند!؟
🔴 آنگاه که کدخدا در برابر خدا زانو زد!...
✍️ #حسین_رجایی
🔹 «شیوع کرونا، باورهای اروپایی در مورد "استثناگرایی آمریکایی" را متزلزل کرده است». این عنوان مقاله ای است که چهارم اردیبهشت ماه در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده است (Nytimes, 23 April. 2020). "استثناگرایی" به این مفهوم که آمریکاییها یک سرنوشت خاص و متمایز از دیگر ملل دارند، در دوره های مختلف تاریخی آمریکا نفوذ کرده و به عنوان قویترین نیروی شکل دهنده به هویت آمریکایی مطرح است (Madsen, 1998). طی دو قرن گذشته، ایالات متحده به عنوان "امپراتوری آزادی"، "شهری درخشان روی تپه"، "آخرین امید روی زمین" و "رهبر جهان آزاد"، توصیف شده که ارزشها، تاریخ و نظام سیاسی اش یگانه و سزاوار تحسین جهانی است (Walt, 2011).
🔸 ایده استثناگرایی، آمریکایی ها را یک ملت متفاوت تعریف می کند که از سوی خداوند مأموریت دارند آزادی و دموکراسی را در سراسر جهان گسترش دهند. ریچارد نیکسون ادعا می کرد که "آمریکاییها 180 سال پیش به دنیا نیامدند که فقط آزادی را برای خودشان به ارمغان آورند بلکه تا آن را به همه دنیا هدیه کنند". رونالد ریگان هم آمریکاییها را به عنوان "مردمی که خداوند آنها را وقف رؤیای آزادی کرده است"، معرفی می کرد (Judis, 2005: 54).
✅ به نظر می رسد با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، ایده استثناگرایی در سطح جهان و به ویژه در بین دولت های غربی تقویت شده است. اندیشمندان بسیاری، ایالات متحده را به عنوان ابرقدرتی استثنایی معرفی می کردند که حتی بزرگتر و قویتر از اسلاف خود امپراتوری روم و بریتانیای کبیر است. ابرقدرتی که فاصله فاحشی با دیگر قدرت های هم عصر خویش دارد و پیشتازی اش، مسئله ای محوری برای آینده آزادی، دموکراسی، اقتصاد آزاد و نظم بین المللی در جهان است (Nye, 2002, Walt, 2011).
💢 آمریکا و بریتانیا، ابرقدرت های جنایتکاری هستند که ثروت هایشان را به جای آنکه خرج رفاه و سلامت مردم خود کنند، صرف کردند در جنگ افروزی های مستمر در غرب آسیا و شمال آفریقا. ستمگرانی که تا دیروز نسخه تحریم های فلج کننده برای ایران می پیچیدند ولی امروز خودشان گرفتار شده اند در تحریم خردکننده کرونا. دروغگویانی که رسانه هایشان تا دیروز از جهنم کرونا در ایران سخن می راندند ولی امروز خودشان با اختلاف شده اند رتبه های اول و دوم در تلفات کرونا. همین کدخداهای عصیانگری که غافل بودند از قدرت خدا.
🔴 آشفتگی در غرب؛ چرا اوضاع از "کنترل" حاکمان غربی خارج شد!
✍️ #حسین_رجایی
🔹 جریان اصلی در غرب، مدتهاست کنترلش را بر اوضاع از دست داده است.
🔸 احیای نیروهای ملی گرا و راست افراطی بویژه با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و بوریس جانسون در انگلستان، جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا، شکل گیری جنبش جلیقه زردها در فرانسه، افتضاح مدیریت بحران کرونا و اکنون هم وقوع اغتشاشات نژادپرستی، همگی نمودهایی هستند که از شکست پروژه "کنترل اجتماعی" در غرب خبر می دهند.
✅ کنترل اجتماعی یک پروژه هوشمندانه در جهان امروز است که توسط نخبگان سیاسی و اقتصادی در غرب بکار گرفته شده تا سلطه آن ها را بر جریانات و تحولات اجتماعی تضمین نموده و از وقوع رخدادهای اجتماعی پیش بینی نشده جلوگیری کند.
🔹 "کنترل" اساساً یکی از پایه های محوری شکل گیری تمدن غربی است.
🔸 دو پایه اصلی برای تحقق کنترل اجتماعی در غرب، "بازار" و "رسانه" است. رسانه با ایجاد تقاضای کاذب، میل و اشتهای بی نهایت به مصرف را در اجتماع پدید می آورد و بازار با رسیدن به حداکثر ظرفیت تولید و تنوع، این احساس نیاز را مرتفع ساخته و حس رضایتی کاذب در اجتماع مصرف کننده بوجود می آورد.
✅ در این نوع نظام سرمایه داری، اهمیت "مصرف کننده" به حدی است که به تدریج در گزارش های رسانه ای، بجای الفاظی چون "مردم یا انسان" بکار میرود. مهم ترین بخش بازار، "صنعت سرگرمی" است که ذهن اجتماع را به تفریح و خوشگذرانی معطوف داشته و از مشغولیت به کنجکاوی های هستی شناسانه در موضوعاتی چون "عدالت" دور می سازد.
🔹 با گذشت زمان اما، دو عارضه حیاتی این نظم لیبرالی را مبتلا ساخته است:
1️⃣ چرخه طبیعت قاعدتاً نتوانسته سرعت خود را با شتاب روزافزون موتور مصرف هماهنگ کند و در نتیجه "زیست کره" به خطر افتاده است. همین مسئله، موجبات پیدایش جنبش های محیط زیستی را پدید آورده که به یک جریان اجتماعی فعال در غرب تبدیل شده اند.
2️⃣ افزایش حیرت آور فاصله طبقاتی و شکل گیری کوه های ثروت در کنار درّه های فقر است بطوریکه فی المثل در آمریکا، اکنون دارایی 3 نفر اول (گیتس، بزوس و بافت) با دارایی 160 میلیون نفر آخر برابری می کند! این شکاف بین توده ها و نخبگان با احیای نیروهای چپ در غرب بیش از پیش خودش را نشان داد.
🔴 تقلّب
✍️ #حسین_رجایی
🔹 اگر آرای قانونی را بشمارند من به آسانی پیروز می شوم ... تقلب های گسترده و شرم آوری اتفاق افتاده است ... می خواهند انتخابات مان را از ما بدزدند.
🔸 اینها سخنان یک کاندیدای انتخاباتی در یک کشور منتقد غرب نیست. سخنانی نیست که مقامات اروپایی و آمریکایی با هیجان زدگی از آن استقبال کنند. سخنانی نیست که امپراتوری های رسانه ای برای مخابره اش به صف شوند. این ها سخنان رئیس جمهور آمریکاست.
✅ تقلّب، واژه ای بود که ابرقدرت دوست داشت همواره از درون حکومت های مخالف خودش بشنود. فریادی بود که دوست داشت خیابان های کشورهایی چون ایران و ونزوئلا و گرجستان و قرقیزستان و اوکراین را پر کند.
🔹 چماقی بود که دوست داشت همیشه بر سر دولت های منتقد آمریکا بکوبد. حربه ای بود که دوست داشت فقط خودش مالک بلامنازع آن باشد. اما اکنون مکرش به خودش برگشته است. اکنون این سپهر سیاسی آمریکاست که فضایش آکنده از اینگونه فریادهاست.
🔸 چرخ گردون عجب عبرت هایی دارد! در جهان سوم اگر کاندیدایی پیش از اتمام شمارش آرا مدعی میشد که: "پیروز قطعی انتخابات با نسبت آرای بالا اینجانب هستم."
✅ همین مقامات اروپایی و آمریکایی برایش کف میزدند. همین رسانه های غربی از وی یک ابرقهرمان می ساختند. همین هایی که دو روز است ترامپ را به دلیل اعلام پیروزی زودهنگام می کوبند. همین هایی که اقدام ترامپ را حرکتی بر ضد دموکراسی و حاکمیت قانون معرفی می کنند.
💢 البته معیارهای دوگانه غربی برای ما تازگی ندارد. برای ما که چشم بستن طرف غربی را بر انتخابات های فرمایشی دیده ایم. سکوت آن ها را در برابر پیروزی های قاطعانه! و چندباره السیسی مصری و علی اف آذربایجانی و امامعلی رحمان تاجیکستانی دیده ایم و سخنان حمایت آمیزشان را از دیکتاتوری های بدون انتخابات حاشیه خلیج فارس شنیده ایم. ولی اکنون وهله تاریخی دیگریست. نقطه عطف این داستان. زمانی که فریاد تقلّب خیابان های آمریکا را پر می کند
🔴 چرا دولت بایدن به برجام برنمی گردد؟
✍️ #حسین_رجایی
🔹 این روزها که ساده دلی و خوش باوری افراد یاد شده برای بار هزار و یکم با شکست مواجه شده، همان ها به پنجم اسفندماه چشم امید دارند تا مگر دولت بایدن از ترس توقف اجرای پروتکل الحاقی به تعهدات برجامی آمریکا برگردد!
🔸 لکن نمی دانند که دولت بایدن هم به ساده دلی و غرب دوستی آن ها همچنان چشم امید دارد که برنمی گردد. فهم دلیل آنکه چرا دولت بایدن علیرغم شعارهای انتخاباتی خویش، به برجام برنمی گردد خیلی سخت نیست.
✅ این روزها حتی کارشناسان آمریکایی هم در مورد آن براحتی حرف میزنند. دلیلش همان که اشاره شد هزینه ندادن برای بدعهدی است. دلیلی که شاید در ذهن لیبرالیستی برخی، قابل فهم نباشد ولی در حقیقت رئالیستی جهان غرب قابل درک است.
🔹 این روزها در میان حرفهای مقامات ارشد سیاست خارجی در حزب دموکرات، براحتی می توان متوجه شد آن ها هرگز فکر نمی کردند که اروپایی ها تا این حد با پروژه فشار حداکثری دولت ترامپ همراه شوند.
🔸 این همراهی محض، تمام آن انگاره های پیشین مقامات دولت اوباما برای ورود به برجام را تباه ساخت. انگاره هایی که بارها آن را از زبان اوباما و جان کری شنیده بودیم. اینکه آمریکا چاره ای جز مذاکره با ایران و توقف روند تشدید تحریم ها نداشت زیرا متحدان ما دیگر خسته شده بودند و میل به همراهی بیشتر با ما را نداشتند. زیرا تداوم تحریم ها به معنای شکست اجماع بین المللی علیه ایران بود.
✅ اکنون اما، باطل شدن این تصورات پیشین، دولت بایدن را به طمع انداخته تا تحریم های دوره ترامپ را به عنوان اهرم فشار حفظ کند شاید از قِبَل آن بتواند به مذاکرات موشکی و منطقه ای هم برسد. حال سوال این است که چرا اروپایی ها خلاف انتظار لیبرال های آمریکایی عمل کردند!؟
💢 جواب این را هم امروز می توان از زبان اندیشمندان آمریکایی بسیاری حتی در رسانه های فارسی زبان شنید: به دلیل آنکه ایران برخلاف انتظار اروپایی ها عمل کرده است. یعنی درحالیکه اروپایی ها پیش بینی می کرده اند در مقابل اقدامات ترامپ، ایران واکنش بسیار شدیدی نشان دهد و به قول خودشان منطقه را به آتش بکشد، به جز یک مرحله افزایش محدود تنش ها در خلیج فارس، اتفاق چندانی نیافتاده است.
🔴 چرا تنها راه نجات برجام، "خروج از برجام" است!؟
✍️ #حسین_رجایی
🔹 در نوشته های مختلفی در ماههای اخیر اشاره کردم که تنها راه مجبور کردن آمریکایی ها به اجرای تعهداتشان، بالا بردن هزینه بدعهدی از طریق "افزایش مدیریت شده و هوشمندانه تنش" و "کاهش شفافیت در برنامه هسته ای ایران" است
🔸 لکن تحولات جدید گویای آن است که حتی اثرگذاری این روش نیز به تدریج کاهش یافته است زیرا دولت جدید آمریکا، اقداماتی از این نوع را در راستای تلاش ایران برای حفظ برجام تعبیر کرده و در نتیجه آمادگی خود را برای تحمل هزینه های کوچک به امید دست یازی به دستاوردی بزرگ افزایش داده است.
✅ اینکه دولت بایدن، تنش افزایی ایران را ذیل تلاش ایران برای حفظ برجام تعریف می کند به این معناست که به آن به عنوان یک مانور تبلیغاتی و موقتی نگاه می کند و نه یک چرخه نگران کننده افزایش تهدید.
🔹 این خود برای آن ها به این معناست که اگر مقداری صبوری پیشه کنند تا طرف ایرانی این روش را بیفایده ببیند، در نهایت ایرانی ها خسته شده و بر سر میز مذاکرات جدیدی حاضر خواهند شد.
🔸 این تصور غلط از آنجا برای آمریکایی ها متحدان اروپایی شان پدید آمده که صبوری چهار ساله ایران برای حفظ برجام در دوره ترامپ، پیام اشتباهی را به آن ها مخابره کرده و به این گمان صد در صد غلط رسانده که حتی در صورت برنداشتن تحریم ها هم، برجام فی ذاته برای ایران دارای ارزش است.
✅ حقیقت آنست که ظرف شخصیتی ترامپ به گونه ای بود که موفقیت وی را در قالب "نظریه مرد دیوانه"، تضمین می کرد. به همین جهت شاید حزم و احتیاط ایران در برابر وی عاقلانه و توجیه پذیر به نظر می آمد، لکن اکنون شرایط تا حدی وارونه شده است. اکنون این ایران است که حق دارد در قالب "مردی عصبانی" ظاهر شود.
💢 درست است که ایران بدعهدی دولتی مثل ترامپ را تحمل کرد، اما قرار نیست بعد از چهارسال صبوری، همین بدعهدی را از سمت کسانی که خودشان برجام را امضا کرده اند هم تحمل نماید.
🔴 پاس گل آمریکا به چین و ایران؟
✍️ #حسین_رجایی
🔹 اعلام خروج آمریکا از افغانستان، آن هم توسط یک دولت دموکرات، یکی از نشانه های جدی افول آمریکاست. چه جایی بهتر از افغانستان برای کنترل دو رقیب منطقه ای و جهانی آمریکا!؟ در راهبرد کلان ایالات متحده، هم اولویت تضعیف ایران به روشنی مشخص است و هم سیاست گردش به شرق، راهبردی عیان است، پس چرا ناگاه ابرقدرت باید از میان این دو رقیب خویش برخیزد!؟
🔸 به نظر می رسد معنایی نمی تواند داشته باشد جز آنکه آمریکا دیگر توان تحمل هزینه های نظامی حضور در افغانستان را ندارد و به راه حل های کم هزینه تری برای کنترل رقبا می اندیشد. آمریکا در شرق آسیا مزیت نسبی بالاتری در مقابله با چین دارد، پس از مشغولیتش در غرب چین کم می کند تا انرژی بیشتری را به شرق و جنوب آن معطوف کند.
✅ آمریکا در شرق آسیا، چین را گرفتار یک تنگنای ژئوپلتیک کرده است. از اختلافات مرزی چین با کشورهای کوچک اطرافش استفاده کرده و بیشتر آن ها را به سمت خود کشیده است تا بدین ترتیب سیاست موازنه از راه دور و مهار چین را پی بگیرد. چین در جبران، مسیرهایی از سمت غرب را برای خود باز کرده و تمرکزش را از نقطه قوت ایالات متحده که دریاست به نقطه قوت خود یعنی خشکی کوچ داده است. پروژه بلندپروازانه "یک کمربند، یک راه"، نقشه چین برای فرار از این تنگنای ژئوپلیتیک است. به نظر می رسد سند 25 ساله همکاری بین ایران و چین، بخشی از این نقشه است.
🔹 افغانستان دقیقاً بین ایران و چین قرار گرفته است و کوتاه ترین مسیر اتصال بین دو کشور محسوب میشود. در مسیر شمالی تر، سه کشور تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، بین ایران و چین حائل هستند. داخل افغانستان، ایالات متحده به مدت دو دهه به عنوان متحد دولت مرکزی در مقابل طالبان قرار گرفته است.
💢 با خروج آمریکا از افغانستان، قاعدتاً در ابتدا خلاء بزرگی در دولت این کشور از نظر از دست دادن یک پشتوانه قوی سیاسی، نظامی و اقتصادی احساس خواهد شد ولی به نظر می رسد ایجاد چنین خلائی، خیلی زود مقامات این کشور را متوجه دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان که درست در همسایگی دیوار به دیوارشان قرار دارد، خواهد نمود و متوجه فرصت های بسیاری که تاکنون به دلیل سیطره آمریکا از آن غافل بوده اند.
🔴 چرا این وسط، به حاج قاسم سنگ پرت می کنند!؟
✍️ #حسین_رجایی
🔹 حاج قاسم نامزد انتخابات 1400 نیست. مانع هیچ نامزدی برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری نیست. او نامزد گلوله ها و ترکش ها بود. عاقبت هم، در آغوش همان ها از میان ما پرکشید و بر دستان سیل میلیونی از مردم ایران بدرقه شد. بسان یک قهرمان ملی و اسطوره تاریخی. پس چگونه می توانند تیرهای تهمت و تخریب شان را به سوی چنین مرد بزرگی روانه کنند!؟
🔸 جسمش را دشمن دون، ناجوانمردانه و بزدلانه ترور کرد، اکنون چرا به همین روش می خواهند شخصیت و نام او را هم ترور نمایند!؟
✅ گفتمان دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته در سال های 92 و 96، کم و بیش حول دوگانه مذاکره و مقاومت شکل گرفت. کلاً دستورکار انتخابات، سیاست خارجی بود. گویی همه مشکلات این مملکت از بیرون مرزهایش نشات می گیرد. آخر سر هم، آنکس که بیشتر توانست مردم را قانع کند که استاد حل مسائل خارجی است و زبان دنیا را بهتر می فهمد، سکان هدایت کشور را در دست گرفت و دیدیم آن شد که شد!
🔹 بهشت موعود پسابرجام به کابوسی ملی بدل شد و همگان فهمیدند که ریشه مشکلات از همین داخل کشور است.
🔸 از خود کم بینی ها و ناامیدی هایمان. از بی فکری ها و بی تدبیری هایمان و از تبعیض ها و بی عدالتی هایمان. اینجا بود که کم کم گفتمان عوض شد. دیگر کسی معطل اینکه آمریکا می خواهد چه غلطی کند، نبود. بر کشور گفتمان کارآمدی و عدالت طلبی حاکم شد.
✅ اکنون نامزدهای انتخابات 1400 میدانستند دیگر با افسون روابط خارجی نمی توانند سرنوشت کشور را در دست بگیرند. اکنون باید کارآمدی و عدالتخواهی خویش را برای ملت اثبات نمایند. لکن کیسه برخی شان از این متاع خالی بود و جز اینکه بگویند: آمریکا می آید مشکلاتمان را حل می کند، در چنته شان چیزی نبود.
🔹 به نظر می رسد تلاش برای تخریب سردار سلیمانی، مقدمه ای برای تغییر دوباره گفتمان حاکم بر کشور است.
🔸 عده ای فقط در غبار جدال های کاذب بر سر جنگ و صلح است که می توانند خود را قهرمان صلح جا بزنند و اگر سراب سایه جنگ شان عیان شود، حرفی برای گفتن ندارند. خواسته های مردم باید دوباره تغییر کند تا آن ها به قدرت برسند.
💢 مطالبه ملی برای کارآمدی و عدالت، نسخه مرگ سیاسی ایشان است. باید دوباره تقاضای کاذب مذاکره با آمریکا را در مردم ایجاد کنند. اینجاست که دوگانه قدیمی در لباسی جدید ظهور می کند و مذاکره-مقاومت جای خود را به دیپلماسی-میدان می دهد.
🔴 بفرمایید آقای ظریف، این هم از اسرائیل
✍️ #حسین_رجایی
🔹 جان کری به من خبر داد که اسرائیل در سوریه دویست بار به ما حمله کرده است". این یکی از مهمترین بخشهای مکالمه اخیر افشا شده وزیر خارجه است.
🔸 جایی که وی تلاش می کرد سیاست خارجی کشور در سوریه را زیر سوال برده و البته انگشت اتهام را به سمت سردار شهیدمان نشانه رود. شکست خورده یا محکوم به شکست توصیف کردن سیاست منطقه ای ایران بویژه در سوریه، رویکرد همیشگی همفکران غربگرای آقای ظریف است.
✅ مخصوص امروز و دیروز نیست. از همان روزهای آغازین بحران سوریه، هر روز میگفتند کار بشار اسد تمام است. ولی اسد ماندگار شد و جبهه مقاومت پیروزی های درخشانی به دست آورد. اینبار دائماً تبلیغ میکردند که بزودی روسها، ایران را از زمین بازی سوریه بیرون انداخته و سند پیروزی را شش دانگ به نام خود می زنند.
🔹 این هم اتفاق نیافتاد و نمی توانست بیافتد چون حضور خود روسها هم به لطف دعوت ایران تحقق یافته است. حالا هم که وزیر خارجه مملکت خودمان طوری وانمود می کند انگار ایران بازیچه مقاصد روسیه در سوریه بوده و فرزندان ایران به نفع پوتین می جنگیدهاند و تازه آنجا هم تو سری خور اسراییل شدهاند. در حالی که حقیقت کاملاً وارونه است.
🔸 در هر آوردگاهی، جای طرف پیروز و شکست خورده میدان را عوض می کنند کما اینکه جای جلاد و شهید را عوض کردهاند. این رویه معمول تفکری است که به دنبال ترساندن مردم از سایه جنگ و احتمال شکست است تا آنها را به عقب نشینی و تسلیم وادارد. اینبار اما تاریخ خیلی منتظر نماند تا باز هم ادعاهای پوشالی شان عیان شود.
✅ تا مشخص شود که آیا اسراییل، آن موجودیت قدرتمند و با اعتماد به نفس و پیشرو است که تصویر می کنند یا آن رژیم سست و رو به زوال که شهید بصیرمان خبر می داد.
💢 کجایند آنهایی که با محاسبات همیشه مادی خویش، اتحاد اسراییل با دولت های عربی را، علامت به هم خوردن موازنه و شکست سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی معرفی می کردند. کجایند آنها که در محاسبات شان همیشه دولت های خودفروخته را وارد کردهاند ولی از قدرت ملت های آزاده غافل ماندهاند. ببینید آن چند دولت خلیج فارس که به ظن باطل خود می خواستند جمهوری اسلامی را محاصره کنند، چگونه خود را در بین ملت های عرب بی آبرو ساختهاند و چگونه در هنگامه خیزش ملت های عرب در برابر اسراییل، کنار رژیم غاصب ایستادهاند!؟