گفت: ولی خب خراب شد، بدون اینکه حتی تلاش کنیم درستش کنیم
حرفش مثل ضربه ای به قلبم بود، چون حقیقت داشت.
آره راست میگفت من رفتم و اون صبر کرد و هیچ کدوم جرأت بازگشت نداشتیم.
بهش گفتم ترسیدم ترسیدم نتونی باهام خوشبخت شی!
ترسیدم خراب بشه آینده ات دوست نداشتم اینجوری باهام بسازی
من تلاشمو کردم ولی خب به خنسی خوردم بدهی بالا آوردم
پارت سه
شانزو🌿|
@shanzo