💠 ظهور امام زمان چه زمانی اتفاق میافتد؟
💠 تحلیلی بر فرایند طبیعی ظهور
🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 اگر ظهور بهصورت غیرطبیعی رخ بدهد، یعنی معجزهوار و خارق العاده، ممکن است همین هفته باشد. اینگونه دیگر قابل محاسبه نیست و هیچ تحلیلی درباره آن نمیتوان داشت.
🔹 اما وقتی تحلیل کردیم یعنی جنبه طبیعی ظهور را بررسی میکنیم. جنبه غیرطبیعی مثل بعثت انبیاست. اینکه پیامبری در سال و روز معینی مبعوث میشود، هیچکس نمیتواند تحلیل کند. یا اینکه مثلاً وحی بر پیامبر امروز صبح یا فردا صبح نازل میشود و یکباره چهل روز نازل نمیشود، اینها عمدتاً عوامل متافیزیکی، غیر طبیعی، خارق العاده و معجزهوار است.
🔹 در خصوص ظهور هم اگر اینطور بگوییم، که نوعاً نظر عامه علما همین است که میگویند خدا که میتواند. بله، خدا میتواند. اگر بگوییم که این کار را فقط بر خواست و اراده خدا و توان و قدرت خدا متوقف کنیم، هر جمعه ممکن است که این اتفاق بیفتد و اولین جمعه ممکن است که معجزهای بشود.
🔹 اما اگر بهصورت طبیعی باشد، دو گونه تحلیل دارد. یک تحلیل آن است که شرایط طبیعی جهان بشریت بهگونهای رقم بخورد و به سرعت پیش برود که اصلاً اگر ظهور اتفاق نیفتد، خلقت از بین رفته. امکانش هست که چنین اتفاقی بیفتد. یعنی کافی است که مثلاً یک نزاع هستهای ایجاد شود، امام باید برای هدایت مردم بیاید. اگر جنگ هستهای اتفاق بیفتد، احتمال اینکه نسل انسان برای همیشه منقرض بشود هست. آیا چنین چیزی ممکن است؟ آری، ممکن است. اما تا اتفاق نیفتد نمیتوانیم بگوییم که مثلاً یک سال دیگر یک جنگ هستهای است، بنابراین ده ماه یا یازده ماه دیگر باید امام زمان ظهور کند. چون قابل پیشبینی نیست، با اینکه کاری است که تحلیل طبیعی، منطقی و تفسیرپذیر میپذیرد.
🔹 حال بنده جنگ هستهای را گفتم، غیر هستهای هم همینطور است. یعنی فساد یکمرتبه چنان رواج پیدا کند که چیزی از انسانیت باقی نمیماند. مثل گوشههایی که از غرب در تلویزیون یا فضای مجازی گاهی نشان میدهد که ـ دور از محضرتان ـ اتوبوسهایشان به توالت تبدیل شده. یا مثلاً در خیابانها آدمها به اندازه حیوان هم فهم ندارند، اینکه در حضور جمع لباسهایش را در میآورد و معدهاش را تخلیه میکند، اینها یعنی تنزل آدم. اگر این لکههایی که میبینیم گسترش پیدا کند ... در برخی از شهرهای برخی از کشورها گسترش یافته است. چیزهایی مثل عمل قوم لوط دارد رواج پیدا میکند، خیلی جاها قانونی شده، خیلی جاها افتخار میکنند، مخصوصاً وقتی که دولتمردان برخی از کشورها افتخار میکنند، این یعنی میان عامه مردم گسترش پیدا میکند. اگر این فراگیر شود، احتمال ظهور خیلی بالا میرود. یعنی اگر گسترش پیدا کند، قطعاً ظهور اتفاق میافتد. ظهور برای انسانهاست، برای جلوگیری از سقوط انسانها و برای استکمال انسانهاست.
🔹 اینها در حد احتمال است. اما اگر یک تبیین درست و منطقی بخواهیم داشته باشیم، شرایط هم عقلی و هم نقلی باید آرام آرام اتفاق بیفتد. تا به حالا هم خدا نشان داده است که هیچ عجلهای ندارد.
🔹 خدا وقتی که میخواهد آدم را بیافریند، هم این آدمی که ما از نسل او هستیم و هم دهها و صدها و هزاران آدمی که در سیارات دیگر هستند که قطعاً هستند، ضرورتاً هستند، نه اینکه شاید باشند، برای عالمی که نامتناهی است، جهان طبیعت نامتناهی است، یعنی نمیشود به انتهای عالم و ابتدای آن هم رفت؛ امکانپذیر نیست. در این جهان نامتناهی، تعداد سیارات قابل حیات نامتناهی است. تعداد سیاراتی که حیات بالفعل یا بالقوه قریب وجود داشته باشد، نامتناهی است، تعداد سیاراتی که انسانها در آن وجود داشتند و بهطور کلی خودشان و سیارهشان منقرض شده باشند، اینها اصلاً به عدد در نمیآید. بنابراین وقتی که خدا میخواهد این آدم یا هر آدمی را بیافریند، طبق فیزیکی که الان موجود داریم و نظریه مهبانگ و انفجار بزرگ، 13 میلیارد سال پیش انفجار بزرگی اتفاق افتاده. حال، انسان و گیاهان و حیوانات کی پدید آمدهاند؟ نهایتاً 100 میلیون سال پیش.
🔹 در 13 میلیارد سال پیش، منفجر شد، مواد مذاب از درون آن ماده کوچک متفرق شده. خدا هم دارد میبیند که قرار است این آرام آرام خنک شود، هیچ عجلهای هم ندارد. 5-6 میلیارد سال طول کشیده تا خنک شود. البته معنایش این نیست که خدا خلق دیگری و جهان طبیعت دیگری نداشت. این جهانی که ما داریم زندگی میکنیم را فیزیک تبیین میکند و الا جهانهای بدیل دیگری که هیچ ارتباط دیگری با هم نداشته باشد، متعدد و متعدد بلکه بیشمار است. یعنی مهبانگهای همزمان و مترتب بر همدیگر عقلاً امکانپذیر است بلکه عقلاً ضرورت دارد، در نقل هم شواهدی برای آن وجود دارد.