ز بس خاک نجف نزد خداوند آبرو دارد تیمّم با غبار معبرش شأن وضو دارد به دربار کسی رو کرده‌ام دل را که از عزّت سگ کوی غلامش نیز حقّ جستجو دارد کدامین دین برخیزد ز جا بی‌اذن شمشیرش؟ به هر گردن که دیدم قامت از بهر گلو دارد ز بس سامان جوهر کرده تیغش از شراب ناب لحد را گر شکافی عبدود در کف سبو دارد ثواب مؤمنان چرکی‌ست بر روح شریف این‌جا نجف شیر خدا حوضی برای شستشو دارد صدایی دارد آن مافوق هستی کز شنیدن‌ها به هر گوشی که دیدم پرده از ننگ رفو دارد به حسّ ما و من او را تعلّق نیست ای غافل مثال است این که می‌گویند حضرت رنگ و بو دارد خیال حاشیه بر متن تقدیسش ندارد راه کدامین شانه از آن زلف شرحی موبه‌مو دارد؟ خیال است این که با مولا علی محرم شوی معنی تو لاغرلهجه‌ای و شیر حق با نعره خو دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7