eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
948 ویدیو
34 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش می شد که ببافند کمی مویم را آب و آیینه بیارید پدر می آید نه تو از عهده ی این سوخته بر می آیی نه دگر موی سرم تا به کمر می آید جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد غالبا درد به دنبال جگر می آید راستی گم شده سنجاق سرم، پیش تو نیست! سر که آشفته شود حوصله سر می آید هست پیراهنی از غارت آن شب به تنم نیم عمامه از آن بهر تو در می آید به کسی ربط ندارد که تو را می بوسم غیر من از پس کار تو که برمی آید؟ راستی!هیچ خبر دار شدی تب کردم؟ راستی! لاغری من به نظر می آید؟ راستی!هست به یادت دم چادر گفتی دختر من!به تو چادر چقدر می آید سرمه ای را که تو از مکه خریدی، بردند جای آن لخته ی خونم ز بصر می آید 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبس خاک نجف نزد خداوند آبرو دارد تیمّم با غبار معبرش شأن وضو دارد به دربار کسی رو کرده‌ام دل را که از عزّت سگ کوی غلامش نیز حقّ جستجو دارد کدامین دِین برخیزد زجا بی اذنِ شمشیرش؟ به هر گردن که دیدم، قامت از بهر گلو دارد زبس سامان جوهر کرده تیغش از شراب ناب لحد را گر شکافی، عَبدوَد در کف سبو دارد ثواب مؤمنان چرکی‌ست بر روح شریف این‌جا نجف، شیرخدا حوضی برای شستشو دارد صدایی دارد آن مافوق هستی کز شنیدن‌ها به هرگوشی که دیدم، پرده از ننگ رفو دارد به حسّ ما و من او را تعلّق نیست ای غافل مثال است این که می‌گویند حضرت رنگ و بو دارد خیال حاشیه بر متن تقدیسش ندارد راه کدامین شانه از آن زلف، شرحی مو به مو دارد؟ خیالست این که با مولاعلی محرم شوی“معنی” تو لاغر لهجه‌ای و شیر حق با نعره خو دارد 🔸شاعر: _______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من با تو زندگی نکنم؛ پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حرم ات ذرّه پروری ست من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمین گیر می شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز من حاجی تو اَم که به تقصیر می شوم 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من با تو زندگی نکنم؛ پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حرم ات ذرّه پروری ست من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمین گیر می شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز من حاجی تو اَم که به تقصیر می شوم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من با تو زندگی نکنم؛ پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حرم ات ذرّه پروری ست من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمین گیر می شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز من حاجی تو اَم که به تقصیر می شوم http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد لفظ بیا ببند به زخمت روا نشد صبح دراز تو سر مغرب شدن نداشت مویت سفید گشت و رفیق حنا نشد قدری غذا بخور جگرم ریش ریش شد شاید که ماندی و سفرت از قضا نشد در خانه روسری به سرت قاتل من است قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد قحط طبیب شرم علی را مضاف کرد قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد جان خودم قسم که همین چند روز پیش گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد پهلوی و روی موی و وضوی جبیره‌ات چون من بساط قتل کسی رو به را نشد 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد لفظ بیا ببند به زخمت روا نشد صبح دراز تو سر مغرب شدن نداشت مویت سفید گشت و رفیق حنا نشد قدری غذا بخور جگرم ریش ریش شد شاید که ماندی و سفرت از قضا نشد در خانه روسری به سرت قاتل من است قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد قحط طبیب شرم علی را مضاف کرد قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد جان خودم قسم که همین چند روز پیش گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد پهلوی و روی موی و وضوی جبیره‌ات چون من بساط قتل کسی رو به را نشد 🔸شاعر: ___________________________ سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 وقتی که قال در حرمت حال می شود دست دعا به شانه ی من بال می شود در این همه مریض یکی را شفا مده تقصیر توست این همه جنجال می شود بر راه زائران تو کردیم گریه ها این آبروی ماست که پامال می شود از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم آدم در این محیط سبک بال می شود این نامه نیست بر پر و بال کبوتران خون دل است سوی تو ارسال می شود آباد شد کسی که ز گریه خراب شد خوشحال آنکه پیش تو بد حال می شود هر کس نمی رسد به در آفتاب او معنی اگر چه نیز بود کال می شود 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند با برق چشم خرمن جان را شرر زدند در اول ربيع ، خزان شد بهار من ماه مرا به آخر ماه صفر زدند بهر تسليِّ دلِ زهرا يهوديان باهيزم و لگد به عزاخانه سر زدند از چوب ، خون تازه روان شد به روي خاك از بس كه با غلاف به پهلوي در زدند ديدند كه با تو راه به جايي نميبرند نزديكتر شدند و سرت را به در زدند زهرا نبود آنكه بيافتد به روي خاك سيلي به صورت زن من بي خبر زدند تا آمدم به خويش جمالش كبود شد بد سيرتان جمال مرا بي خبر زدند هر قدر گفت دختر پيغمبرم نزن اهل مدينه فاطمه را بيشتر زدند اين جايِ دستهاي فلاني فقط نبود اين نقش را مُسَلمِّ چندين نفر زدند معني ور شكسته چو خواهي مرا ببين سرمايه يِ اميدِ مرا از كمر زدند مردي كه هيچ ضربه به پشتِ كسي نزد زهراش را جماعتي از پشتِ سر زدند افتاد روي جفت علي لنگه ي دري از بس كه جفت جفت و فُرادي به در زدند اهل مدينه با همه ي كينه هاي خود سرو رشيد باغ مرا با تبر زدند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد بر شعر، پرده ی غیرت، روح الامین کشد ذیل مقام توست بلندای آسمان حاشا که دامن تو به روی زمین کشد خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد ! تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد آهو ز احترام به صحرا نمی رود گر چادر تو پای به اقصای چین کشد ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه ! خاشاک منت از نظر ذره بین کشد بر عزّتت بس است علی خواستگار توست شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد از آستین تو اسد الله گرفته است حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد معنی خموش باش ! که آگاه نیستی ز آن معجری که دست سنان لعین کشد آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب از شک بعید نیست که بار یقین کشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام ای خزینه الاسرار السلام ای مدینه الابرار السلام ای عوالم الآیات السلام ای جوامع الاخبار همه خلقند زیر چادر تو در حقیقت تویی تویی ستار اختیار نبی است در دستت مادری تو به احمد مختار نیست اغراق گر بخوانندت خواهر تیغ حیدر کرار چاکر درگهت چنان حمزه نوکرت همچو جعفر طیار شجر طیبه تویی زهرا تا ابد هستی ای شجر پربار مصطفایی ولی به قالب زن هم به رفتار و نیز در گفتار طفل بیت تو سید الشهدا کودک توست سید الابرار هرکه جان می دهد به یک نگهت بایدش خواند افضل التّجار چمن کوچه باغ تو طوبی خار کوی تو اعظم الاشجار گر جمال خداست همسر تو تو جلالی به ایزد غفار قطره ای از متانتت شب قدر ذره ای از شرافتت اسحار نه فقط روز، بلکه نیمه ی شب بوده ای در قنوت، مردم دار مفتخر از گدایی تو بلال بهره مند از غلامی ات عمار باغ فردوس، بی رخت پائیز با رخ تو خزان، همیشه بهار جلوات تو لیله الاسری خلواتت، مشارق الانوار در طلوع سه گانه ات هر روز مرتضی داشت با خدا دیدار مهر تو در عروسی ات، بخشش رَخت شام زفاف تو ایثار منکران فضیلتت ملحد مشرکان کرامتت کفار چادرت در سرای اهل یهود همچو پیغمبری است در انظار نوکرانت همه اولی الالباب چاکرانت همه اولی الابصار پدرت همچو تاج بر سر تو همچو آویز گردنت، کرار پسرانت چو گوشواره ی تو در تلألو به از دُر شهوار پدر و مادرم به قربانت جان و مالم به مقدم تو نثار خون من فرش مقدمت ای دوست روی من خاک درگهت ای یار ای که آرد به جای شوهر تو جبرئیل از بهشت بر تو انار غوره ی باغ تو به از حلواست دل روح الامین کند اظهار علم ما لا یکون به سینه ی توست شده از علم، جان تو سرشار ای که فرمود مصطفای عزیز در مقام تو مادر احرار می رساند به جان من آسیب هر چه آرَد به فاطمه آزار مصطفی دیده از جهان پوشید تا بدان جا رسید آخر کار که دم اجر دادن احمد دخترش سوخت در پس دیوار معنی، آخر چه سان مودت بود اقربای رسول و شعله ی نار؟! بوسه گاه نبیّ اکرم را هبه کردند بر نوک مسمار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قحطی پر و بال فرشته است گمانم کاین گونه سر تخته روان است روانم این ساقه ی طوباست که آویخته از عرش یا ساق تو از تخته تابوت؟ندانم سنگین شده تابوت تو هر چند نحیفی ای یار گران یار گران یار گرانم در قاب فلز آینه آیینه ی محض است زنجیر چه کم می کند از صیقل جانم گویند که موسای خدا هفت کفن داشت باید که کنون روضه به مقتل بکشانم معنی،کفن شاه شهیدان ز حصیر است ای خاک ره مرکب آن شه به دهانم "جا داشت کفن کردن اموات ور افتد یا در کفن اهل دو عالم شرر افتد" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر قدر پير ميشوي و موسپيدتر وا ميشود به روي تو زخمي جديدتر در سجده ديد هركه تورا،جز عبا نديد هر روز ميشوي ز چه رو ناپديدتر؟ جدّت به بوريا و تو در هفت پارچه ! انصاف دِه كدام شما شد شهيدتر؟ يك لنگه در براي تو تابوت ميشود قحطي رسيده يا كه رسوم جديدتر دريا به روي تخته شكسته چه ميكند؟ از تو بعيد نيست از اينهم بعيدتر زانوي تو دوتا شده يا عيبِ چشم ماست؟ كوته شده است تخته و يا تو رشيدتر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود عاشقی با اگر و شاید و اما نشود شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم هر کسی در به در خانه ی لیلا نشود دیر اگر راه بیفتیم، به یوسف نرسیم سرِ بازار که او منتظر ما نشود لذت عشق به این حسِّ بلا تکلیفی ست لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟ من فقط رو به روی گنبد تو خم شده ام کمرم غیر درِ خانه ی تو تا نشود هر قَدَر باشد اگر دورِ ضریح تو شلوغ من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود بین زوّار که باشم کرمت بیشتر است قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود مُرده را زنده کُنَد خوابِ نسیم حرمت کار اعجاز شما با دَمِ عیسا نشود امن تر از حرمت نیست، همان بهتر که کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود بهتر از این؟!که کسی لحظه ی پابوسیِ تو نفس آخر خود را بکِشد پا نشود دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب حرفم این است که یک وقت مداوا نشود! من دخیلِ دلِ خود را به تو طوری بستم که به این راحتی آقا گره اش وا نشود بارها حاجتی آورده ام و هر بارش پاسخی آمده از سمت تو، الّا نشود امتحان کردم و دیدم میان حرمت هیچ ذکری قسم حضرت زهرا نشود آخرش بی برو برگرد مرا خواهی کُشت عاشقی با اگر و شاید و اما نشود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آيينه را فراق تو ديوار مي كند اين قلب صاف را مرور زمان تار مي كند مشق حسين كرده ام و باز مي كنم تكليف را معلّم تكرار مي كند نَم پس نميدهد دل خونم به غير اشك اين پرده پوشي است كه ستّار مي كند حتي بهشت ارزش اشك مرا نداشت چشمم فقط براي تو كار مي كند گفتم بخر مرا كه نيفتم به دست غير گفتي كه حق معامله با يار مي كند اميد وصل شاه و رعيت محال نيست وقتي حسين روي به بازار مي كند يك پرسش خدا جملات كليم شد شوق تو كام را چه گُهر بار مي كند از جلوه ي مُدام تو عالم ز تو پُر است اين باده كاسه را خُم سرشار مي كند من كربلا نديده به كسي جان نمي دهم آخر مرا وصال تو بر دار مي كند عباس را فِرست كه آيد به پيشواز روزي كه خاك دعوت ديدار مي كند شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد بر شعر، پرده ی غیرت، روح الامین کشد ذیل مقام توست بلندای آسمان حاشا که دامن تو به روی زمین کشد خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد ! تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد آهو ز احترام به صحرا نمی رود گر چادر تو پای به اقصای چین کشد ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه ! خاشاک منت از نظر ذره بین کشد بر عزّتت بس است علی خواستگار توست شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد از آستین تو اسد الله گرفته است حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد معنی خموش باش ! که آگاه نیستی ز آن معجری که دست سنان لعین کشد آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب از شک بعید نیست که بار یقین کشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای صلح بشر می‌زنند مردان تیغ اگر به صبر ببینی حسین هم حسنی‌ست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آبروی سامرا رنگ صد لاله ز نسرین عذارش ریخته صد نیستان ناله از آه نَزارش ریخته فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ یا پریده در حقیقت رنگ از روی مهش یا دل آئینه ی آئینه دارش ریخته تیر دیگر در کمان صیاد دنیا، چون نداشت زهر را، چون طرح بر جان شکارش ریخته خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سامرا از چشم زارش ریخته در عیادت از دلش شاید که دل ها بشکند چون دل اهل و عیال او کنارش ریخته بس که می سوزد گمانم قالب خورشید را از دل آتش نهاد داغدارش ریخته شاید از کرببلا می آید و قبر حسین ابر دلتنگی که باران بر مزارش ریخته در کفن پیچید مانند خبر در کوچه ها در گریز روضه خود طرحی به کارش ریخته جای دارد تاک روید معنی از خاک درش اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر که دل بُرد، دلبر ما نیست هر که نازی فروخت، لیلا نیست هر که هویی کِشَد، مسیحا نیست هر کسی با تو نیست، با ما نیست دلبر محض، غیر مولا نیست کیست مولا و فیه نور ِاله قد تجلّی بِنورهِ الله گه خدا آینه است و مولا گاه وسط و ابتدا و آخر راه ذره ای فرق بین آنها نیست عاشقان دف به کف ز حیرانی صف کشیدند بر غزل خوانی تا فِتد بر که فال قربانی رحمت حق به قوم نصرانی نزد آن شیعه کز تو شیدا نیست مستم از عشق و خُم به دوش تویی نُهمین بحر باده جوش تویی پسر سلسله فروش تویی حق تعالای هر سروش تویی ورنه جبریل مرد اینها نیست ای پدر خوانده ی پیاله و خُم هو تویی ای عزیز یازدهم ای امیر عمارت مردم تو به «نحنُ» بناز و من «انتم» که کتابت به شرح آتانی است اربعینی به شیشه می‌بوده کس نداند که تاک کِی بوده مِهر یا این که تیر و دِی بوده چون عروس علی ز ری بوده نیمی از این شراب ایرانی است شه به بزم جلوس می‌آید منکر او عبوس می‌آید جان سلطان طوس می‌آید یا انیس النفوس می‌آید جان دهیدش، گهِ تماشا نیست ✍ 🏷 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم دل مشرّف شد به درگاه حضور روح چون مِی گشت و تن شد چون بلور «کلّمینی زارِ» عرفانی شدم برکه ی پاک مسلمانی شدم دیشب از روحم تنم را شسته ام رفتنم را ماندنم را شسته ام یک نفر در من مرا تقدیس کرد اشک من آمد، دلم را خیس کرد کیست این طوفان معماری شده؟ چیست این در سینه ام کاری شده؟ ای معارف در سبوی تو نمی ای نم ته جرعه ی تو عالمی ما عدم زاریم و السّابق تویی عشق تو، معشوق تو، عاشق تویی عشق تو تعلیم مادر زاد بود سینه ی تو جبرئیل آباد بود حنجرت از قبل حکاکی شده گونه ات روز ازل خاکی شده آب ها جاری شد از خاک درت سایه ها افتاد بر ما از سرت کوکان در زیر مهر مادری شیرها خوردند از خوش باوری کاین تویی شیرینی شیر و عسل السلام ای شهدباز بی بدل آری آری قوم تو خوش باورند قوم بد باور تو را کی می خرند؟ در زلال آبی تو سال ها باز کردیم ای حسین جان بال ها در خم گیسوی تو شب کرده ایم کودکی ها را فقط تب کرده ایم نم نمک در سایه ی مردی سِتُرگ کودک دل قد کشید و شد بزرگ حال من تسلیم حلقوم توام کشته ی حلقوم معصوم توام کیست خیّاط لباست ای عزیز تا به حلقومش برم دست ستیز این یقه تنگ است دل تنگم نکن تو اذیّت می شوی رنگم نکن با تو همبازی شدن خود دیگر است مرکب تو حضرت پیغمبر است ای بلور سینه ات صیقل ترین راه تو بسته امیرالمؤمنین صید حیدر شو که احمد خسته شد راه تو با کام احمد بسته شد هرچه باشد بوسه بر تو واجب است تُکمه را واکن لباست حاجب است یوسف مه طلعت اختر بزرگ آن مبادا طالعت افتد به گرگ بگذریم از این مقال دل خراش رزق را خونین مکن وقت معاش بوسه بر تو رزق جان مصطفاست اصلاً این سینه دکان مصطفاست اصلاً از امروز پیراهن مپوش یا اگر پوشیدی، از آهن مپوش ✍ 🏷 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📝 یک مصرع است حاصل عمری که داشتم یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟ یا لااقل حکایت ما را بیان کند من زیر بار معصیتم ضعف کرده‌ام دستی کجاست تا مدد ناتوان کند تب کردم از مرور گناهان کوچکم کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟ ما بی سلیقه‌ایم، تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه‌ی آب و نان کند آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت کار شرار نار تو، آبِ روان کند ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند حاشا که دوست کار زمین و زمان کند درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند از تو بعید نیست رفیق گدا شوی مرد کریم میل به مستضعفان کند محرم نمی‌شود به مناجات نیمه‌شب هرکس که رو به محفل نامحرمان کند صبح قیامت از تو، به تو می‌برم پناه آغوش تو مگر که مرا میهمان کند با آفتاب روز جزا پاک می‌شود هر کس که قهر از کرم آسمان کند ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ز بس خاک نجف نزد خداوند آبرو دارد تیمّم با غبار معبرش شأن وضو دارد به دربار کسی رو کرده‌ام دل را که از عزّت سگ کوی غلامش نیز حقّ جستجو دارد کدامین دین برخیزد ز جا بی‌اذن شمشیرش؟ به هر گردن که دیدم قامت از بهر گلو دارد ز بس سامان جوهر کرده تیغش از شراب ناب لحد را گر شکافی عبدود در کف سبو دارد ثواب مؤمنان چرکی‌ست بر روح شریف این‌جا نجف شیر خدا حوضی برای شستشو دارد صدایی دارد آن مافوق هستی کز شنیدن‌ها به هر گوشی که دیدم پرده از ننگ رفو دارد به حسّ ما و من او را تعلّق نیست ای غافل مثال است این که می‌گویند حضرت رنگ و بو دارد خیال حاشیه بر متن تقدیسش ندارد راه کدامین شانه از آن زلف شرحی موبه‌مو دارد؟ خیال است این که با مولا علی محرم شوی معنی تو لاغرلهجه‌ای و شیر حق با نعره خو دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟ یا لااقل حکایت ما را بیان کند من زیر بار معصیتم ضعف کرده‌ام دستی کجاست تا مدد ناتوان کند تب کردم از مرور گناهان کوچکم کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟ ما بی سلیقه‌ایم، تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه‌ی آب و نان کند آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت کار شرار نار تو، آبِ روان کند ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند حاشا که دوست کار زمین و زمان کند درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند از تو بعید نیست رفیق گدا شوی مرد کریم میل به مستضعفان کند محرم نمی‌شود به مناجات نیمه‌شب هرکس که رو به محفل نامحرمان کند صبح قیامت از تو، به تو می‌برم پناه آغوش تو مگر که مرا میهمان کند با آفتاب روز جزا پاک می‌شود هر کس که قهر از کرم آسمان کند ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ز بس خاک نجف نزد خداوند آبرو دارد تیمّم با غبار معبرش شأن وضو دارد به دربار کسی رو کرده‌ام دل را که از عزّت سگ کوی غلامش نیز حقّ جستجو دارد کدامین دین برخیزد ز جا بی‌اذن شمشیرش؟ به هر گردن که دیدم قامت از بهر گلو دارد ز بس سامان جوهر کرده تیغش از شراب ناب لحد را گر شکافی عبدود در کف سبو دارد ثواب مؤمنان چرکی‌ست بر روح شریف این‌جا نجف شیر خدا حوضی برای شستشو دارد صدایی دارد آن مافوق هستی کز شنیدن‌ها به هر گوشی که دیدم پرده از ننگ رفو دارد به حسّ ما و من او را تعلّق نیست ای غافل مثال است این که می‌گویند حضرت رنگ و بو دارد خیال حاشیه بر متن تقدیسش ندارد راه کدامین شانه از آن زلف شرحی موبه‌مو دارد؟ خیال است این که با مولا علی محرم شوی معنی تو لاغرلهجه‌ای و شیر حق با نعره خو دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7