eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین “علیه السلام "شبِ جمعه"است ببینید که در اوجِ غمش؛ "مادرش" گریه کُنان آمده کُنجِ حرمش... عالَم از نالهٔ او باز به خود لرزیده؛ "کربلا" ، جان به لبش آمده با هر قَدَمش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها "السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین" * کاروان وارد کوفه شد ای وای زینب.. هیجده تا گلهای زهرا جلو چشم زینب از کربلا تا کوفه پر پر شدن. بابا وقتی یکنفر از دنیا میره میبینن دخترهاش خواهرهاش مادرش بی تابی میکنن اطرافیان میگن عکس و از جلو چشماش بردارید آی زینب، آی لیلا، آی سکینه، آی رقیه ...وااای رباب از کربلا تا کوفه هر وقت سرشون و بلند کردن دیدن سرها بالای نیزه است..* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب *مگه میشه سر برادر زینب نباشه..شاعر چی داری؟ میگی خوب نگاه کن ببین سر سر حسینه خب آخه نگاه کردم نشناختم سرو‌ چطور نشناختی؟ سرت آشفته چطور شده سر آشفته شده به چند دلیل سر آشفته شده یکی که هر کی رسید قربة الی الله سنگ برداشت یکی اینکه یکی دوشب پیش تو خونه خولی بوده رو خاکسترهایی که نمیدونم آتیش داشته یا نه، اما آشفتگی این سر نه مال سنگه نه مال تنوره.. مال اینه که راوی میگه هنوز آقامون زنده بود نعل اسباشونو عوض کردن...تو مصیبتای حسین دست بالا دست بسیار است اینایی که گفتم مال تن ابی عبدالله است مال گوشت و پوست و استخون ابی عبدالله است اما بقیه بیت و گوش بدی میبینی جان حسین آتیش گرفته..* سرت آشفته اما به تشییع سرت شهر به شهر راه افتاده ببین خواهر آشفته ترت داره حرف می‌زنه زینب هفتاد دو داغ دیده زینب اسارت کشیده زینب از همه مصیبتهاش بدتر زینب بی حسین داره حرف میزنه اهل کوفه گفتن علی زنده شده صدا ،صدای صلابت علیه، نطق، نطق علیه وای بر شما مردم پسر فاطمه رو‌کشتید شهرتون و چراغونی کردید رقص و پایکوبی میکنید چشماتون خشک مباد با عتاب با خطاب علوی..یکمرتبه دیدن لحن سخن زینب عوض شد صدانرم شد هلال یک شبه ی زینب کجا بودی سه شبانه روزه راوی میگه دیدم چشمش افتاده به سر بریده حسین بالای نیزه..گفت ندیدم چه کرد زینب اما یکوقت دیدم از زیر مقنعه ی بی بی از پیشانی خانم خون تازه جاری شد گمان میکنم سر و به چوبه محمل کوبید مگه میشه سر تو شکسته باشه سر زینب سالم باشه.. یک حسینی بگو صدات به حرم ابی عبدالله برسه هر کجا هستی بگو حسین...* (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه تقدیرِ دل این شد به حرم تا نرود تو حسینِ همه‌ای هرکه رود یا نرود تو حسینِ همه‌ای صحبت خوب و بد نیست آنکه رود است محال است به دریا نرود تو حسینِ همه‌ای بارشِ باران و نسیم اَبر اَبر است ندیدیم به هرجا نرود تو حسینِ همه‌ای ، در دلِ هر دلشوره پشتِ هر بغض که می‌گفت مبادا نرود نه فقط آنِ همانی که حرم را دیده آنِ آنکه قدمی سوی تو  حتی نرود نه محال است محال است محال است حسین پیشِ جامانده از این جاده‌ی زیبا نرود پیش آن مرد که در گوشه‌ی بیمارستان کنج شش گوشه برایش شده رویا ، نرود پیش آن مادرِ پیری که ندارد پایی که قدم را بگذارد دل صحرا ، نرود پیش سجاده‌ی آن مادرِ نابینایی که نشسته به دلش داغِ تماشا ، نرود یا که در وقت گرفتاری آن مردی‌که ارمنی است ولی عاشقِ سقا ، نرود یا به دیدارِ جوانی که گرفتار شده هیچ‌کس نیست به دادش برسد تا نرود یا به دادِ دل آواره‌ی  معتادی که چاییِ روضه چشیده است به لبها ، نرود پیش آن لاتِ جوانی که زمین‌گیرش کرد پدری پیر و زمین‌گیر .... که حالا نرود پیش آن محتضری که به نفس اُفتاده تا حسینش نرسیده  است زِ دنیا نرود فاصله نیست میان حرمت با دلها تو حسین همه‌ای هر که رود یا نرود سخت آن نیست که پا رنجِ بیابان بکشد سخت آن است که مجنون سوی لیلا نرود هرکه اُفتاد به این راه پس از آن حس کرد مُردن آسان‌تر از آن است که آنجا نرود گرمی روزِ نفَس سوز و تب و تاول پا اینهمه عشق که  از خاطرِ زهرا نرود آنکه خرج سفر یک دو نفر را داده دست خالی دمِ مرگش تک و تنها نرود هرکه هرجاست به دنبال طبیب است طبیب هرکه اینجاست به دنبالِ مداوا نرود سفرم را سرِ تو با همه قسمت کردم به خصوص آنکه به من گفت که هرجا نرود ما نرفتیم به جایی و به مولا سوگند که حسین است و بهشتی است که بی ما نرود.... کربلا سخت شلوغ است بیا شام رویم تا عقیله به سوی علقمه تنها نرود بارِ خود بسته و محمل به زمین است ولی بی سه‌ساله چه کند آه روَد یا نرود به لبش بود دعا کاش پس از این با سر بغل دخترکی ، سر زده بابا نرود می‌رسد کرببلا قافله‌ای پاشیده که بجز آه  زِ لبها به ثریا نرود زینب از ناقه زمین خورد همه اُفتادند آنکه بالا به جز از زانوی سقا نرود زینب است و روی زانو بدنش را می‌بُرد نذر کرده است به گودال که با پا نرود نوزده طفل از این قافله جامانده چرا... گفت از شام ، کسی کاش به آنجا نرود دید با مشک سکینه است دعایش این شد برود هر طرف و علقمه اما نرود همه‌اش فکر رُباب است حواسش جمع است به سرِ تربت خالیِ علی تا نرود بستری نرم‌تر از سینه‌ی بابایش نیست هیچ جای دگر این کودکِ زیبا نرود یادش اُفتاد از این خیمه به آن خیمه دوید که حرامی به سوی دختر نوپا نرود پیکری دید ولی مزرعه‌ی نیزه شده حق بده اینهمه سرنیزه به یکجا نرود عاقبت پیش حسین  آمد و عریانش دید... دست خالی کسی از غارتِ آقا نرود می‌زدندش برود شام ولی فهمیدند تا که بوسه نزند بر روی رگها نرود... حسن لطفی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسارت شام روایت است که چون اهل بیت شاه شهید شدند وارد شام از جفا و جور یزید    از آن طرف همه را دست از حنا رنگین  از این طرف همه پا ها ز خار ره خونین    از آن طرف به فلک بانگ طبل و بربط و نای  از این طرف همه در ناله‌ی «حسینم وای»   از آن طرف همه اطفال سنگ در دامن  از این طرف همه در آه‌ و ناله و شیون    از آن طرف به کف جمله جام‌های شراب  از این طرف دل طفلان ز قحط آب کباب    از آن طرف به هیاهو ز پیر تا برنا  از این طرف سر اکبر مقابل لیلا    از آن طرف همه در عشرت و مبارک‌باد  از این طرف به سنان رأس قاسم داماد    از آن طرف همه را در بدن لباس حریر  از این طرف همگی بسته در غل و زنجیر    از آن طرف همه طفلان به روی دوش پدر  از این طرف به سر نی سر علی‌اصغر    از آن طرف همه در غرفه‌ها لب خندان  ازین طرف به فغان روی ناقهٔ عریان    از آن طرف همه از کرده‌های خود غافل  از این طرف سر زینب شکسته از محمل    از آن طرف همه بنشسته روی کرسی زر  از این طرف همه استاده با دو دیدهٔ تر    از آن طرف سر شوم یزید را افسر  از این طرف سر شاه پر ز خاک و خاکستر    از آن طرف ز جفا چوب کین به دست یزید  از این طرف لب و دندان خشک شاه شهید    جهان به دیدهٔ «جودی» سیاه چون شب شد  چه در خرابهٔ بی سقف، جای زینب شد عبدالجواد جودی خراسانی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسارت از تیرگی شام دل اسمان گرفت وقت ورود شد نفس کاروان گرفت ذریه ی بتول اسیران سلسله باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت راهی نبود از در دروازه تا به کاخ از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت اشک سر بریده درامد که خواهرش جا در میان مجلس نامحرمان گرفت ای دختر علی چقدر داغ دیده ای این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت آن لب که بود جایگه بوسه رسول بی احترام بوسه از ان خیزران گرفت محمدجواد مطیع‌ها (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسارت شام شامیان! این همه تحقیر به مهمان نکنید روز خود را ز ستم، شامِ غریبان نکنید میهمانند شما را حرمِ آل الله آتش و سنگ، نثارِ رهِ مهمان نکنید حرمتِ عترت و قرآن نشنیدید مگر؟ دشمنی این همه با عترت و قرآن نکنید کاروانی همه داغِ جگر از راه رسید شام را این همه آذین و چراغان نکنید این عزیزان خدا آینه ی ایثارند شادی محنتشان، آینه بندان نکنید بی قرار و دمی از گریه ندارند قرار خنده بر گریه ی این جمع پریشان نکنید دمِ دروازه ی ساعات چرا جمع شدید؟ جمعتان باد پریشان، ستم این سان نکنید آه، ناموس خداوند تماشایی نیست! هتک حرمت ز سراپرده ی یزدان نکنید این اسیران شمایند؛ امیران شما بر امیران خود این کینه و طغیان نکنید عترتِ احمد و ویرانه نشینی عجبا! پایه ی مردمی و عاطفه ویران نکنید یوسف فاطمه را جای به زندان ندهید این قَدَر فاطمه را اشک به دامان نکنید مرحوم سیدرضا موید (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(عج) پنهان کنم چگونه هویدایی تو را یا بین سینه شرح دل آرایی تو را نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم بنده شدن به درگه مولایی تو را خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را در غفلت زمانه فراموش کرده ام درد غریبی و غم تنهایی تو را باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟ باید چه کرد این همه آقایی تو را؟ دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را با گریه گفت زینب کبری، برادرم سنگی شکسته روی تماشایی تو را دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید برهم زده بلاغت و شیوایی تو را محمدجواد شیرازی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فتح خیبر دختر شیر خدا در شام محشر کرده است گوییا حیدر دوباره فتح خیبر کرده است او که منبر رفته جدّش بر جهاز ناقه‌ها ناقه‌ای را بی‌جهاز این بار منبر کرده است چون خدابین است چشمش غیر زیبایی ندید گرچه چشمش با سری نیزه‌نشین سر کرده است.. مرتضای نطق‌هایش کفر را بیچاره کرد مکر کافر را باذن‌الله ابتر کرده است بین خطبه مکث کرده ناگهان...، گویا یزید چوب را نزدیک لب‌های برادر کرده است مرضیه نعیم‌امینی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍ چراغ قافله کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی‌شود مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی‌شود اگر جدایی اوفتد میان جسم و جان من قسم به جان تو دلم از تو جدا نمی‌شود گریه اگر کنم همی بهر تو گریه می‌کنم ورنه ز دیده‌ام عبث اشک رها نمی‌شود گرد حرم دویده‌ام، صفا و مروه دیده‌ام هیچ‌کجا برای من کرب‌وبلا نمی‌شود کسی که گشت گرد تو گرد گنه نمی‌رود پیرو خطّ کربلا اهل خطا نمی‌شود... جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله رأس بریده بر کسی راهنما نمی‌شود... کرب‌وبلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی هیچ‌کجا به سختی شام بلا نمی‌شود چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن جای سر بریده در طشت طلا نمی‌شود.. غلامرضا سازگار (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍ اسارت شام به گریه گفت به باد صبا: برو به نجف سر از تراب بگو بوتراب بردارد ز جَیبْ دست یداللّهی آورد بیرون ز قهر تیغ دو سر با شتاب بردارد به دشت کرب‌وبلا با فغان و ناله و آه رود تن شهدا زآفتاب بردارد بگو ز کرب‌وبلا آید او به شامِ خراب سرِ حسین ز بزم شراب بردارد دگر بس است اذیّت، سر حسینم را بیاید از دمِ چوب و شراب بردارد رقیّه گفت: صبا! سوختم ز تشنه‌لبی بگو به ساقی کوثر که آب بردارد سکینه گفت: صبا! آبْ ما نمی‌خواهیم بگو ز گردن عابد طناب بردارد به گریه عابد بیمار گفت: بادِ صبا! بگو به شیر خدا سر ز خواب بردارد چسان به غیرت تو گنجد؟ ای تو دست خدا! که شمر از رخ زینب نقاب بردارد؟! چنان بگوی که زهرا نفهمد، ار فهمد ز فرقْ مِعجَر و از رخ نقاب بردارد سرِ برهنه رود تا به پای عرش مجید چنان‌که عرش مجید اضطراب بردارد به پایِ عرش مجید آن‌چنان کند کاری که پرده‌ها ز رخ نُه حجاب بردارد بگو به شخصِ عذاب: ای وکیلِ روز حساب! که از «وکیل» به محشر عذاب بردارد وکیل خراسانی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین هر دلی با کاروان کـربلا همراه نیست از مقام کعبۀ عشق و شرف آگاه نیست تا رسیدن، آه و درد و تشنگی باید کشید راه عشق و معرفت آن‌قدر هم کوتاه نیست رهنمایی دل ما کار مـصباح الهـداست مهر چون باشد، نیازی بر فروغ ماه نیست فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم بر لبان تشنه‌اش جز ذکر "یا الله" نیست در میان نالـه‌هایی که ز داغش شد بلند ناله‌ای جان‌سوزتر از ذکر "وا اماه" نیست تاچهل منزل سری بر نیزه می‌تابد، ولی در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست با نگاه آل یاسـین چـشـم‌ها گـریان شود ای «وفایی» گریه بر او هیچ‌گه دلخواه نیست (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمان: حجم: 625.8K
🎙️ 💬 🎧جاموندم جاموندم کربـلا ... 💫✨💫✨💫✨💫 🔸بند ۱ جاموندم جاموندم کربـلا من زار و درمـوندم کربـلا دق کردم از دوری با حسرت از بس غزل خوندم کربـلا دگه دق کردم از همین حسرت دیدن بیا واسم یه کاری کن حسین همه دارن میان زیارت غیر من بیا آبرو داری کن حسین «حسین جانم حسین۲ // زیارت مهمون کن» 💫✨💫✨💫✨💫 🔸بند ۲ دلتنگم دلتنگم دل تنگم بین من و رؤیام دیواره کربـلا کربـــلا کـربــــلا آب میبینم اشکام میباره نمیتونم دیگه بگم یک یاحسین اشکم با خون چشمامه رقیق دارم دق میکنم هی هق هق میکنم یه جون دارم میدم واست رفیق «حسین جانم حسین۲ // زیارت مهمون کن» ✨💫✨💫✨💫✨💫 ✍️ «منتظر» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7