eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
سائل شدن پیش شما خیلی می ارزد در این حرم دست دعا خیلی می ارزد از هیبت سلطانی ات لالم دوباره این گریه های بیصدا خیلی می ارزد آهم رسیده تا ضریحت جای دستم آهِ منِ بی دست و پا خیلی می ارزد حاجت بهانه شد که با تو خو بگیرم ازین جهت درد و بلا خیلی می ارزد بین شلوغی حرم ، خلوت گزیدن باربنا یا ربنا خیلی می ارزد سلطانی اما همنشینی با گداها فقر و نداری های ما خیلی می ارزد زانو زدن خیره شدن ، شب تا سحرها در محضر گنبد طلا خیلی می ارزد عطرجنان می آید از صحن و سرایت عطر نفس های صبا خیلی می ارزد حتی عبور از صحن تو باشد زیارت پس سر زدن دراین سرا خیلی می ارزد یکبار می آیم حرم ، آقا به جایش گفتی که می آیی سه جا خیلی می ارزد سرمایه ام روز جزا تنها شما یید عشق شما روز جزا خیلی می ارزد رزق زیارت دست تو بوده همیشه از دست تو یک کربلا خیلی می ارزد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. 🏴 ▪️ای امت رسول، قیامت به پا کنید لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید ▪️در ماتم پیمبر و تنهایی علی باید برای حضرت زهرا دعا کنید ▪️داغ پیغمبر است و بلایی‌ست بس عظیم حیدر غــریب گشتـه و زهـرا شده یتیم ایام شهادت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم و سبط اکبرشان کریم اهل بیت آقا امام مجتبی علیه السلام تسلیت باد. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
Mohjat.NetNamahang Mano Karbala 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 1.67M
🎤 گرچه باور نمیکنم اما منم و کربلا خدا را شکر مردم آقای مهربانم باز راه داده مرا خدا را شکر حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله ای به قربان اباعبدالله **** کربلایی و مبتلا داری شهر عشقی برو بیا داری بر سر قدس و کعبه جا داری با دو گنبد طلا خدا را شکر حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله ای به قربان اباعبدالله **** هرکه دل بی قرار عباس است کارِ دل نیست کارِ عباس است هرکه پروردگار عباس است اوست تنها خدا – خدا را شکر درد ما چیست عاشقی مستی ای که درمان دردها هستی اینکه لطفت نکرده تا حالا درد ما را دوا خدا را شکر حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله ای به قربان اباعبدالله شعر: من و کربلا 1403 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. باز یک جمعه ی ماه صفر است شیعه از صاحب خود بی خبر است اشک در چشم همه حلقه زده سالها شیعه نگاهش به در است کی خبر می رسد از عرش خدا آخرین جمعه ی هجر پدر است چه کسی ضجّه زند وقت دعا در بیابان پدرم دربه در است ساکن کوه و بیابان شده او چون که جانش همه دم در خطر است او طرید است و شرید است و فرید در همه عمر ِخودش خون جگر است مانده او منتظر روز ظهور روضه خوان در همه شام وسحر است تا به کی صبح و مساء هستی ما وسط روضه ی خود محتضر است یک به یک منتظرین کم شده اند آتش فتنه چنین شعله ور است ای خدا رحم به حالم بنما ماندنم بین سپاهش، هنر است ای خدا رفته قرار از دل ما چاره ی ما فرج منتَظَر است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. عزای حضرت زهرا در حاج غلامرضا سازگار سبک :: همه جا بروم به بهانه تو گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید یا رسول الله (2) رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم یا رسول الله (2) از نهاد علی خیزد این زمزمه غربت آورده رو بر من و فاطمه من که فتح بدر و احد کردم باید اکنون خانه نشین گردم یا رسول الله (2) شیعیان طشت خون را نظاره کنید گریه بر جگر پاره پاره کنید به خدا این بر همه معلوم است که حسن بیش از همه مظلوم است یا رسول الله (2) خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن همه ی عالم بر تو می گرید چشم قاتل هم بر تو می گرید یا رسول الله (2) ای خراسان بسوز در عزای رضا گریه کن گریه کن در عزای رضا که رضا جان داده غریبانهخ مثل زهرا در گوشه ی خانه یا رسول الله (2) . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دمِ دروازه ساعاٺ خدا رحم ڪند بہ دل عمہ ساداٺ خدا رحم ڪند دخترِ فاطمہ! بازار! خدا رحم ڪند چادرِ پاره و انظار، خدا رحم ڪند 🏴 فرارسیدن الحزن و ایام اسارت اهل بیت علیهم‌السلام، تسلیت باد! ...
اسارت شام روایت است که چون اهل بیت شاه شهید شدند وارد شام از جفا و جور یزید    از آن طرف همه را دست از حنا رنگین  از این طرف همه پا ها ز خار ره خونین    از آن طرف به فلک بانگ طبل و بربط و نای  از این طرف همه در ناله‌ی «حسینم وای»   از آن طرف همه اطفال سنگ در دامن  از این طرف همه در آه‌ و ناله و شیون    از آن طرف به کف جمله جام‌های شراب  از این طرف دل طفلان ز قحط آب کباب    از آن طرف به هیاهو ز پیر تا برنا  از این طرف سر اکبر مقابل لیلا    از آن طرف همه در عشرت و مبارک‌باد  از این طرف به سنان رأس قاسم داماد    از آن طرف همه را در بدن لباس حریر  از این طرف همگی بسته در غل و زنجیر    از آن طرف همه طفلان به روی دوش پدر  از این طرف به سر نی سر علی‌اصغر    از آن طرف همه در غرفه‌ها لب خندان  ازین طرف به فغان روی ناقهٔ عریان    از آن طرف همه از کرده‌های خود غافل  از این طرف سر زینب شکسته از محمل    از آن طرف همه بنشسته روی کرسی زر  از این طرف همه استاده با دو دیدهٔ تر    از آن طرف سر شوم یزید را افسر  از این طرف سر شاه پر ز خاک و خاکستر    از آن طرف ز جفا چوب کین به دست یزید  از این طرف لب و دندان خشک شاه شهید    جهان به دیدهٔ «جودی» سیاه چون شب شد  چه در خرابهٔ بی سقف، جای زینب شد عبدالجواد جودی خراسانی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسارت از تیرگی شام دل اسمان گرفت وقت ورود شد نفس کاروان گرفت ذریه ی بتول اسیران سلسله باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت راهی نبود از در دروازه تا به کاخ از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت اشک سر بریده درامد که خواهرش جا در میان مجلس نامحرمان گرفت ای دختر علی چقدر داغ دیده ای این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت آن لب که بود جایگه بوسه رسول بی احترام بوسه از ان خیزران گرفت محمدجواد مطیع‌ها (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اسارت شام شامیان! این همه تحقیر به مهمان نکنید روز خود را ز ستم، شامِ غریبان نکنید میهمانند شما را حرمِ آل الله آتش و سنگ، نثارِ رهِ مهمان نکنید حرمتِ عترت و قرآن نشنیدید مگر؟ دشمنی این همه با عترت و قرآن نکنید کاروانی همه داغِ جگر از راه رسید شام را این همه آذین و چراغان نکنید این عزیزان خدا آینه ی ایثارند شادی محنتشان، آینه بندان نکنید بی قرار و دمی از گریه ندارند قرار خنده بر گریه ی این جمع پریشان نکنید دمِ دروازه ی ساعات چرا جمع شدید؟ جمعتان باد پریشان، ستم این سان نکنید آه، ناموس خداوند تماشایی نیست! هتک حرمت ز سراپرده ی یزدان نکنید این اسیران شمایند؛ امیران شما بر امیران خود این کینه و طغیان نکنید عترتِ احمد و ویرانه نشینی عجبا! پایه ی مردمی و عاطفه ویران نکنید یوسف فاطمه را جای به زندان ندهید این قَدَر فاطمه را اشک به دامان نکنید مرحوم سیدرضا موید (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فتح خیبر دختر شیر خدا در شام محشر کرده است گوییا حیدر دوباره فتح خیبر کرده است او که منبر رفته جدّش بر جهاز ناقه‌ها ناقه‌ای را بی‌جهاز این بار منبر کرده است چون خدابین است چشمش غیر زیبایی ندید گرچه چشمش با سری نیزه‌نشین سر کرده است.. مرتضای نطق‌هایش کفر را بیچاره کرد مکر کافر را باذن‌الله ابتر کرده است بین خطبه مکث کرده ناگهان...، گویا یزید چوب را نزدیک لب‌های برادر کرده است مرضیه نعیم‌امینی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍ چراغ قافله کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی‌شود مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی‌شود اگر جدایی اوفتد میان جسم و جان من قسم به جان تو دلم از تو جدا نمی‌شود گریه اگر کنم همی بهر تو گریه می‌کنم ورنه ز دیده‌ام عبث اشک رها نمی‌شود گرد حرم دویده‌ام، صفا و مروه دیده‌ام هیچ‌کجا برای من کرب‌وبلا نمی‌شود کسی که گشت گرد تو گرد گنه نمی‌رود پیرو خطّ کربلا اهل خطا نمی‌شود... جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله رأس بریده بر کسی راهنما نمی‌شود... کرب‌وبلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی هیچ‌کجا به سختی شام بلا نمی‌شود چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن جای سر بریده در طشت طلا نمی‌شود.. غلامرضا سازگار (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍ اسارت شام به گریه گفت به باد صبا: برو به نجف سر از تراب بگو بوتراب بردارد ز جَیبْ دست یداللّهی آورد بیرون ز قهر تیغ دو سر با شتاب بردارد به دشت کرب‌وبلا با فغان و ناله و آه رود تن شهدا زآفتاب بردارد بگو ز کرب‌وبلا آید او به شامِ خراب سرِ حسین ز بزم شراب بردارد دگر بس است اذیّت، سر حسینم را بیاید از دمِ چوب و شراب بردارد رقیّه گفت: صبا! سوختم ز تشنه‌لبی بگو به ساقی کوثر که آب بردارد سکینه گفت: صبا! آبْ ما نمی‌خواهیم بگو ز گردن عابد طناب بردارد به گریه عابد بیمار گفت: بادِ صبا! بگو به شیر خدا سر ز خواب بردارد چسان به غیرت تو گنجد؟ ای تو دست خدا! که شمر از رخ زینب نقاب بردارد؟! چنان بگوی که زهرا نفهمد، ار فهمد ز فرقْ مِعجَر و از رخ نقاب بردارد سرِ برهنه رود تا به پای عرش مجید چنان‌که عرش مجید اضطراب بردارد به پایِ عرش مجید آن‌چنان کند کاری که پرده‌ها ز رخ نُه حجاب بردارد بگو به شخصِ عذاب: ای وکیلِ روز حساب! که از «وکیل» به محشر عذاب بردارد وکیل خراسانی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7