شعر و داستان
صبح و شب ندارد جانم هر وقت به تو فکر میکنم فکرم پر میشود، از تو و خاطرات با تو فرقی هم نمیکند ساعت روزگار چند است همینکه پای تو وسط باشد همه چیز روشن است ...
@shearvdastan