@shere_aeini آنکه دارد به دلش غصه‌ی بسیار ، منم ساکن غمکده‌ی ماتم دلدار ، منم همه‌ی شهر ، سر سفره‌ی من نان خوردند ولی انگار به یک شهر ، بدهکار ، منم آنکه باران شده شرمنده‌ی باریدن او شب به شب بارش چشمش شده رگبار ، منم آنکه یک عمر ، شبش سر شده با کابوسی ... که در آن مادرِ او می‌شود آزار ، منم وسط کوچه‌ی غم خانه خرابم کردند آنکه دنیا شده روی سرش آوار ، منم مقتل اصلی من در وسط آتش بود آنکه جان داده میان در و دیوار ، منم اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد سینه‌ی سوخته از سرخی مسمار ، منم دست سنگین کسی خورد به روی مادر ولی آنکه شده نیلی رخش ... انگار ، منم 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini