@shere_aeini شنیدم آفتابی گریه می کرده است در چاهی عجب افسوس جانسوزی، عجب اندوه جانکاهی سکوتِ اهل غم را ترجمانی نیست غیر از اشک معانی هم نمی گنجند در ظرف بیان گاهی خدا می خواست خود را بنگرد در چشم او انگار که خورشیدی تجلی کرد در آیینه‌ی ماهی عبادت نیست شرک آلود سر بر خاک ساییدن ندارد مقصد توحید جز حب علی راهی‌ کریمان آنچه را خود نیز می خواهند‌ می بخشند ز‌ مسکین چشم پوشیدن محال است از چنین شاهی ز درگاهش کسی با دست خالی بر نمی گردد از این دریای بخشایش طلب کن هرچه می‌خواهی 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini