🔹آخرین منزل🔹 او گفت: «این‌جاست!» در موج پر رنگ صدایش زنگ شترها بى‌‏صدا شد پاى شترها ماند در راه در کاروان خسته ناگاه موج هیاهویى به پا شد از خاک صحرا یک مشت ‏برداشت آن‏ وقت، آرام تکرار کرد او گفته‌‏اش را: «اینجاست! اینجا رنج ‏سفر کوتاه شد چون آخرین منزل همین‌جاست این خاک ما را مى‌‏شناسد این آسمان، این خاک تبدار این وسعت دشت...» آرام برگشت: «هر کس نمى‌‏خواهد بماند هرکس نمى‌‏خواهد بمیرد در چشم شب، آسوده راه خویش گیرد شب یار او باد هرکس که مى‌‏خواهد بماند باید بداند فردا صداى نیزه‏‌ها مى‌‏پیچد اینجا» فرداى آن روز در چشم سرخ آسمان محشر به پا بود بر سینهٔ دشت بر خاک گلرنگى که نامش «کربلا» بود 📝 @ShereHeyat_Nojavan