سر به روی شانه ام بگــذار دیگـــر بر ندار خــواهشی دیگــــر ندارم نازنیـــــن نازدار کاشکی می شد نبـاشی از مسیر چشم من دور و پنهـان لحظه ای حتی عزیز روزگار یک نفر هستی ولی اندازه‌ی صدهـــــا نفر می شود از دوریت اوضاع قلبــــم زار زار نیستی تنهایی ام را پر کنی با مهــــر خود از همین هستم همیشه در فراغت داغــدار هــر زمان یاد تو کــــردم جان من آرام شد نام شیرین تو دل را می دهــد صبر و قرار ✍ ✒️@sherkadeh