نيمی از من به خانه برگشته نيمهی ديگرم خيابان است
نيمی از من رهاتر از طوفان، نيم ديگر اسير زندان است
نيمی از من همين كه ميبينی، ساده و بی خيال و معمولی
مثل روحی هميشه سرگردان، نيمهی ديگرم كه پنهان است
در بهار از جدا شدن گفتی، باخودم گفتم ای دل غافل
گول تقويم را بپا نخوری، تازه اين اول زمستان است
دل به دست تو دادم و ديدم، حيف و صدحيف زود فهميدم
دل نگه داشتن چه دشوار است دل شكستن چقدر آسان است
ابریام ميروم قدم بزنم چشم من رازدار خوبی نيست
خوب شد ديگران نمیبينند اشكهايی كه زير باران است
بين ما خط فاصله هربار، زلزله پشت زلزله بسيار
بسكه ا زترس رفتنت لرزيد دل كه دل نيست شهر ويران است
روی قول زنانهام هستم قول مردانهات اگرچه شكست
من فروشنده نيستم اما، مشتری مثل تو فراوان است
#مريم_رزاقی
@sherziba110
🌹🌹🌹