ملال پنجره را آسمان به باران شست چهار چشم غبارینش، از غباران شست از این دو پنجره اما _از این دو دیده‌ی من_ مگر ملال تورا می‌شود به باران شست؟ امان نداد زمان تا نشان دهیم که دست هنوز می‌شود از جان، به جای یاران شست گذشتی از من و هرگز گمان نمی‌کردم که دست می‌شود این‌سان ز دوستداران شست تو آن مقدّس بی‌مرگ _آن همیشه که تن درون چشمه‌ی جادوی ماندگاران شست تو آن کلام که از دفتر همیشه‌ی من تورا نخواهد باران روزگاران شست ✿ ⃟ ⃟☃️✿ ⃟ ⃟❄️✿ ⃟ ⃟❄️✿ ⃟ ⃟☃️ ‌ @sherziba110