انسانم آرزوست از مولوی دی شیخ، با چراغ همی‌گشت گِرد شهر کز دیو و دَد، ملولم و انسانم آرزوست گفتند: یافت می‌نشود، جُسته‌ایم ما گفت: آن که یافت می‌نشود، آنم آرزوست انسانم آرزوست، برگزیده و شرح غزلیات مولانا، بهاءالدین خرّمشاهی، ص ۱۶۷.