چــرا زردی؟ چـــرا زاری؟ چـــرا آبــــی نمی‌گردی؟ چــرا روشـن ، چـــرا آرام و آفتـــابـــی نمی‌گردی؟ گهی تلخی،گهی شوری، گهی از عاشقی دوری چـرا همچون شکر،سرشار از شادی نمی‌گردی؟ سمـاجت می‌کنی دائـم، که باشـی مثلِ اسکنـدر چــرا چنگیـز و اسکنـدر؟ چــرا هــادی نمی‌گردی؟ تنیدی روز و شب تاری و پنهان کرده‌ای خود را ســــــراسیمـــه، چـــــــرا دنبــــــالِ آزادی نمی‌گردی؟ چـو شد تاریک و ظلمـانـی، جهـانت از پریشانی براین ظلمتْ سرایت،از چه مهتابی نمی‌گردی؟ شدی پـژمـرده از بی‌رغبتـی، در خلــوتــی مــردود نمی‌رقصی چرا چون گُل، تماشایـی نمی‌گردی؟ بـرو دریـای دانش را شنـاگـر چـون نهنگـی باش چــرا مــاننـدِ افــلاطــــــون و فــارابـــــی نمی‌گردی؟ بیـا حـرمت به حرفم نِـه، بـزن بر بالِ خود رنگی چــــرا زردی؟ چـــــرا زاری؟ چـــرا آبــــی نمی‌گردی؟ 🌷@golsher2319🌷