بسم الله الرحمن الرحیم بحمدالله جلسه صد و نهم برگذار شد . مقرر محترم صدیق ارجمند حجت الاسلام محمد قاسمی در تبیین نسبت بین انتخابات و مشروعیت فرمودند : گاهی بحث مشروعیت به معنی مقبولیت عمومی و رضایت مردم است که کاملا غربی است گاهی مشروعیت به معنی استحقاق است که غرب منشا آن را رضایت مردم و در دین ، منشا آن حق اذن الهی مطرح شده است کما اینکه در آیات الهی (ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله) آمده که ریشه در اذن الهی دارد . در بحث انتخابات ، متاخرین و روشنفکران در صدد اثبات دخالت رضایت مردم در آن هستند تا جایی که مرحوم شمس الدین و مرحوم محمد جواد مغنیه مطلقا مشروعیت را در رضایت مردم دیده اند . برخی مثل آقای منتظری در کتاب دراسات ، فقیهی که منتخب مردم باشد را مشروع می داند . مرحوم سید عباس خاتم یزدی که از شاگردان مرحوم امام ره بودند در مصاحبه ای در مقام قضاوت بین مرحوم امام ره و آقای منتظری حق را به آقای منتظری می دهد . آیت الله سبحانی در کتاب خود ابتدا مشروعیت را به انتخاب مردم می داند لکن در گزارشات شفاهی از این نظر برگشته اند و آن را انتصابی دانسته اند. نظریه نصب و انتخاب : قبل از صده اخیر در جایی ندیدم که مراد از نصب را نصب الهی و مراد از انتخاب را انتخاب مردم گفته باشند چراکه این اصطلاح از روشنفکران این صده و در صدد ایجاد تقابل بین نصب و انتخاب هستند در حالیکه در کلمات گذشتگان و قدماء این دو واژه هم برای مردم به کار می رفته و هم برای شارع کما اینکه واژه اختیار در قرآن هم به خداوند متعال نسبت داده شده و هم به انبیاء . پس تقابلی بین انتخاب و انتصاب نیست بلکه انتخاب خداوند متعال در مقابل انتخاب مردم و انتصاب خداوند متعال در مقابل انتصاب مردم است . در پیشینه بحث انتخاب باید گفت که غیر از فرمایشات مولا امیرالمومنین علیه السلام در جایی بحث انتخاب نیامده است . عمده دلیل کسانی که طرفدار انتخاب هستند البته در مجال فقهی نه غربی همان دلیل (الناس مسلطون علی اموالهم) است و غیر آن بحث (نما الشوری للمهاجرین و النصار) لکن به این توجه نمی کنند که این بیان دوم نامه ای است که امیر المومنین علیه السلام به سعد ابی وقاص نوشتند و درصدد توبیخ او هستند که اگر قرار است خلافت انتخابی باشد باید به دست اصحاب بدر باشد در حالیکه اصحاب بدر در شوری نیستند. و در ادامه آقای منتظری در دراسات می گوید فقهاء به بحث انتخاب توجه نداشتند لذا قائل به آن نشدند و این کلام صحیح نیست چراکه فقهاء با نظارت بر همین دوگانه قائل به انتصاب شده اند . و اصلا دعوای فقه ما و اهل سنت بر همین است که آنها انتصاب را مردمی و مقدم بر دفن نبی خاتم صلی الله علیه و آله می دانند بخلاف فقه ما که این انتصاب و انتخاب را الهی می داند پس اساسا این دعوا از صدر اسلام مطرح بوده است . بله مواردی داریم که انتخاب مردم مورد تایید شارع قرار گرفته مثل تعیین نماینده برای صحبت با نبی خاتم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام که شاید بتوان برای مشروعیت انتخابات مجلس شورای اسلامی بدان تمسک کرد . اما طبق نظریه نصب عدم مشارکت مردم دخالتی در حقانیت منصوب ندارد لکن عدم حضور آنها در کارآمدی منصوب دخیل خواهد بود یعنی دیگر نمی تواند بدون حضور مردم اهداف اصلی را استیفاء کند . در اینجا در صدد قضاوت بین این دو نظریه نیستیم لکن باید دانست که فاقد شئ معطی شئ نمی شود پس اساسا واسپاری انتصاب به مردم صحیح نیست .