معرفی مرحوم حاج محسن عسکری ، شهر
#تبریز :
1️⃣قسمت اول :
💢حاج محسن عسکری ، از دلسوختگان و دلدادگان حسینی بودند که عمر خویش را در مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام خصوصا سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام سپری نمودند.علاوه بر مداحی، منش و نوع ارتباط قلبی او با حضرت سید الشهدا نیز زبان زد خاص و عام بود.
🔆این پیر غلام و شاعر اهل بیت (ع) که چهره نامآشنای هیئتیها بود، سالیان زیادی در محافل و مجالس اهلبیت (ع) مداحی میکرد و در محضر بزرگانی همچون آیتالله بهجت و آیتالله حقشناس روضه میخواند.
🍁تاجرزادهای که با عنایت حضرت زهرا (س) روضهخوان شد
اهالی هیئت و منبر دهه ۴۰ و ۵۰ تهران، خوب به یاد دارند جوان تُرکی را که از تبریز به تهران آمده و در آغاز راه مداحی و مرثیهسرایی، همدم «حاج اکبر ناظم» شده بود. «حاج محسن عسگری» متولد تبریز و نوه «جاج مهدی» هیئتدار معروف و تاجرزاده صاحب نام تبریزی بود که آرزو داشت تنها نوهاش خادم مجلس امام حسین (ع) شود. به همین دلیل به بهانه پخش قند و چای و مشارکت در کارهای هیئت پای محسن نوجوان را به مجلس سیدالشهدا (ع) باز کرد. حاج محسن خود در این باره می گوید : «بعد از مدتی به اعتبار پدربزرگم و دلسوزی بزرگترهای هیأت، یواش یواش مرا با دادن قند و کارهای کوچک در کارهای هیأت مشارکت دادند. از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ادبیات و به خصوص حفظ اشعار مذهبی داشتم. کافی بود مداحی یک بار شعری را بخواند تا بلافاصله آن را حفظ کنم. حتی بعضی وقتها اشتباهات آنها را میگرفتم یا وقتی هنگام مداحی یکی از مداحان شعری را فراموش میکرد من در بین جمعیت ادامه شعر را زمزمه میکردم تا یادش بیاید و بخواند.»
حاج محسن مادرش را در کودکی از دست داد و همین فراق، پای او را به مجالس روضه باز کرد تا به قول خودش «به امام حسین (ع) و هیئت پناه ببرد» معتقد بود نوکر و مداح امام حسین (ع) باید تحصیلکرده و با سواد باشد و از این رو تلاش کرد تحصیلات خود را ادامه دهد. علاقه فراوانی به ادبیات و شعر داشت. از آنجایی که در تبریز فرصت تحصیل در این رشته را نداشت، تحصیلات خود را در رشته کشاورزی ادامه داد اما ادبیات و شاعری را رها نکرد و سالها نزد استاد «ذهنی زاده» از بزرگان تبریز شاگردی کرد.
🔻این مداح آذربایجانی سال ۴۵ به تهران آمد و همان اوایل حضورش در تهران با «حاج اکبر ناظم» آشنا شد و مدتهای زیادی از محضر این مرثیهخوان اباعبدالله (ع) بهره برد. با وجود آنکه به مرثیهخوانی علاقه داشت اما خودش هم میدانست صدای گیرایی ندارد از این رو به حضرت زهرا (س) متوسل شد و از ایشان استمداد طلبید تا عنایتی کنند و الحق هم که حضرت پاسخ این توسل را به نیکی عنایت کردند. حاج محسن که به نوعی صاحب سبک دکلمهخوانی در مجالس روضه سیدالشهدا (ع) است، از آغاز روی آوردن به این سبک را اینطور تعریف میکند: «بعد از این توسل بر حسب اتفاق در جلسه شعری که آقای ذهنیزاده از شعرای خوب تبریز داشت شرکت کردم. تصادفا در جلسهای ایشان سرماخوردگی عجیبی داشت. به ایشان پیشنهاد کردند که بخوان، گفت مریض هستم و نمیخوانم. گفتند یک چهار خطی بخوان. ایشان شروع کرد با اینکه سینهاش خیلی خراب بود کلمه کلمه یک رباعی خواند، مثلاً یک کمی رباعی میخواند و سرفه میکرد. با آن حال خواند و مجلس تقریباً گرفت. آنجا پیش خودم گفتم که این میتواند نوعی سبک باشد. چرا من اینجوری نخوانم. حالا که صدا ندارم.» و اینگونه بود که دکلمهخوانی در هیئات مذهبی رواج یافت و بسیاری از مرثیهسرایان تلاش کردند این سبک حاج محسن عسگری را به مجالس خود بیاورند.
🍃یاد گرفتن راه و رسم عاشقی و ادب نوکری در آستان حسینی ، از رسول تُرک
بیشتر مداحان قدیمی و جوانان نسل امروز «رسول ترک» را با روایتهای حاج «محسن عسکری» میشناسند. حتی تنها کتابی که زندگینامه حاج رسول است با راهنماییها و صحبتهای او گردآوردی شده است. البته این به آن معنا نیست که حاج محسن را با رسول ترک میشناسند، بلکه سینه این پیرغلام اهلبیت (ع) لبریز رازهایی از زندگی افرادی است که زندگی خودش در محوریت نخست قرار دارد.
حاج محسن عسکری از روزهای جوانیاش که به تهران آمد و گذرش به هیأت آذربایجانی ها افتاد تا وقتی با «رسول ترک» آشنا شد و با دیدن گریهها و عشقورزی خالصانهاش به اباعبدالله (ع)، رسم عاشقی را آموخت تا روضهخوانی در محضر بزرگانی از جمله «آیتالله بهجت» و «آیتالله حقشناس» «علامه امینی» تلاش کرد ادب نوکری را به جا بیاورد و معتقد بود «حالا که حضرت حسین (ع) آنها را به نوکری خود قبول کرده، همه مداحان و هیئتیها باید این قبولی را مراعات کنند. دستگاه امام حسین (ع) خیلی بالاتر از اینهاست. این جایش خیلی قابل تأمل است که دعوت شدیم ولی کاری کنیم اسممان را قلم نزنند. دفعات بعد از قلم نیفتیم و همیشگی باشیم.»
@shia5t