🆘
رهبران شیعه | ویژگی حکومت دیکتاتور و حاکم دیکتاتور(بخش پایانی)
🔹حکومت دیکتاتوری حکومتی است که در آن تنها نقش دیکتاتور یا همان دیکته کننده این است که فقط دستور میدهد؛ در حقیقت قانون برای او مساویست با حرفی که میزند و به دیگر سخن، حرفی که میزند همان قانون است و جز آن را قبول ندارد؛ خواه این حرف مبنای عقلی داشته باشد و خواه نه. یعنی حتی اگر مبنای حرف او غرور، کینه، هوی و هوس، امیال شخصی، سرگرمی، لذتجویی و ... باشد باز حکم قانون را دارد.
🔸حکومت دیکتاتوری خود را مقید به هیچ قانونی نمیداند، برای خود هیچ چهارچوب اخلاقی ندارد و به ارزشها در اجتماع اهمیتی نمیدهد. چون مبنای این حکومت مبنای عقلی نیست.
🔹اما همانگونه که در رابطه با ولایتفقیه صحبت شد، حکومت اسلامی حکومتی است که مبنایش عقل و شرع است و هیچکس حق ندارد دستور و خواستهٔ خودش را بر مردم تحمیل کند بلکه این حکم خداست که تعیینکنندهٔ همهٔ امور است. در حقیقت طبق این مبنا کسی که خالق است، مدبر هم هست و بر مصلحت بنده نیز آگاه. پس حکم او مقدم بر تمامی حکمهاست.
🔸آنچه در اصل ولایتفقیه وجود دارد و آنچه از کلام ولیفقیه شنیدهایم و در رفتارشان شاهد بودهایم همین است که تحت هیچ شرایطی نباید قانون خداوند و حکم خدا نادیده گرفته شود.
🔹بنابراین نظریه پذیرش ولایتفقیه برای حکومت اسلامی مساوی ست با پذیرش تصویب و اجرای قانون و حکم الهی در یک جامعه و هر تعریف دیگری جز این برای ولایتفقیه ظلم به این مفهوم است. در ذات این مفهوم پذیرش و تسلیم نسبت بهحکم خداوند وجود دارد و جایی که تسلیم و تعظیم در برابر یک حکم الهی وجود داشته باشد دیکتاتوری معنایی ندارد.
🔹دیکتاتور میگوید حکم، حکم من است؛ اما در مفهوم ولایتفقیه، حکم، حکم خداست.
🔸دیکتاتور میتواند با میل خویش در تصویب و اجرای قانون دخل و تصرف نماید؛ اما ولیفقیه هرگز چنین حقی ندارد که از روی میل، قانون وضع کند.
🔹دیکتاتور میتواند با انجام گناه و عملی برخلاف مصلحت و بر ضد ارزشها حرفش را پیش ببرد؛ اما ولیفقیه اگر اهل گناه کبیره باشد خودبهخود ولایتش عزل میشود.
🔸نکتهٔ دیگری که باید به آن توجه کرد این است که هر کوتاه نیامدنی به معنی دیکتاتوری نیست؛ برخی تصور میکنند وقتی کسی از حرفش کوتاه نیاید یعنی دیکتاتور است و بعد اینگونه نتیجه میگیرند که در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی وقتی مثلاً حکم حجاب آزاد نمیشود پس نوعی استبداد رأی وجود دارد این در حالیست که کوتاه نیامدن از حکم خدا معنی دیکتاتوری نمیدهد.
🔹البته گاهی کلمه مطلقه در کنار ولایت برای آنها که فهم دقیقی از مطلقه بودن ندارند معنای دیکتاتوری میدهد؛ اما باید دقت کرد که در ادبیات سیاسی مطلقه بودن به معنای استبداد است اما در ادبیات دینی معنی مطلقه بودن در کنار واژه ولایت هرگز به معنی استبداد رأی نیست.
🔸در حقیقت زمانی که شرایط حاکم بر اجتماع بهگونهای بود که فقها نمیتوانستند جز در امور دینی و شرعی مردم دخالت کنند نوعی ولایت مقید بر مردم داشتند، اما با تشکیل حکومت اسلامی این ولایت مقید (محدود) تبدیل به مطلقه شد و منظور این بود که در این شرایط، حاکم اسلامی دیگر محدود به منبر و مسجد و دریافت وجوهات نمیشود بلکه میتواند بستر را برای تحقق تمامی احکام الهی فراهم نماید و اینگونه بود که واژهٔ مطلقه بودن در کنار ولایتفقیه قرار گرفت. اما باز همین مطلقه بودن تسلیم همان حکم الهی است که قبلاً توضیح دادیم. یعنی ولایتفقیه مطلقه است و باید دأب خویش را بر تحقق تمامی احکام الهی منوط سازد بهشرط آنکه از دایرهٔ حکم خدا خارج نشود.
🔹پس با این توضیح میبینیم که واژه مطلقه بودن باز معنی استبداد رأی و دیکتاتوری نمیدهد و آنکس که این منصب را بر عهده دارد دیکتاتور نیست.
🖊زهرا ابراهیمی
#دیکتاتور
•┈••✾••┈•
✔️به ما بپیوندید👇
💠
#رهبران_شیعه |
#کانون_ولائیون_بصیرت_افزا 👇
🌐
https://eitaa.com/joinchat/1155334144Cf760c8fad1