از شوق قلبم می‌تپد هر دم برای تو می‌بارد ابرِ چشم‌هایم در هوای تو عطر غمِ شیرین تو در جان که می‌پیچد گُل می‌کند بر سینه‌ام شور عزای تو از کودکی ای دوست خیلی دوستت دارم ای کاش باشم تا همیشه مبتلای تو خوشبخت آنکه پای عشق توست تا آخر بدبخت آنکه دور شد از خیمه‌های تو من رفته‌ام از دست، مولا! بارها...، اما برگشته‌ام هر بار تنها با دعای تو این اربعین باید به آغوش تو برگردم من خسته‌ام از غربتِ دنیا... فدای تو! راه پس و پیشِ مرا بسته گناهانم کو جاده‌ای که می‌رود تا کربلای تو؟... @shia_poem