از روضه هایت فیض ها هر دم گرفتم درچشم خود یک شعبه از زمزم گرفتم حاجت روا رفتم نگفتم حاجتم را تا دست خود بر دامن پرچم گرفتم دارو ندارم را هراج اشک کردم اما به جایش بی نهایت غم گرفتم محرم شدم با مادری قامت خمیده وقتی برایت بین روضه دم گرفتم هر روضه ای رفتم بساط اشک بردم پاداش هرجا گریه ای کردم گرفتم عمری برای اینکه از روضه نمانم دامان صاحب روضه را محکم گرفتم آواره بودم با حسین آقا ترینم کفران نعمت هست گویم کم گرفتم پایت جوانی داده ام خوشحال هستم در نوکری من سبقت از حاتم گرفتم @shia_poem