. . . گاهی یک گوشه مینشینم کز می کنم و برای شما روضه می خوانم روضه های تنهایی هایتان را . . . تنهایی در زیر بارانِ نگاه مضطرب بچه های تشنه و یک دنیا سوالهای بی جوابشان دستهای کوچکی که از تشنگی به لرزه افتاده بود و ترس از پاسخی که میخواهید در جواب اینهمه سوالشان بدهید.. نگاهها همه به سمتتان بود وقتی برگشتید و شما فقط بدون مقدمه را پایین آوردید! برای بُکاء شدیدتان و کمر خم شده تان میشود هزارها بار جان سپرد اربابِ غریب...😭😭😭😭 🍀کانال شیرین ترازعسل ذکرحسین ع 🍀@shirintarinzekr 🍀