می گم این ابراهیم نبوی عجب حرفهایی می زنه قضا و قدر فرهنگی ابراهیم نبوی الحمدالله رب العالمین که این ملت اگر همه‌چیز یادش رفته باشد، انقلاب ۱۳۵۷ را یادش نرفته و هر روز ده بار خاطره‌ی آن مثل پتک توی سرش می‌خورد. حالا به این ملت اگر بگویی هدف از انقلاب چه بود، قطعا می‌داند که هدفش اقتصادی نبود، اگر بود رهبرش نمی‌گفت اقتصاد مال خر است. البته ملت آن اوایل نمی‌دانستند چرا امام چی گفته اماوقتی کل اقتصاد مملکت شد مال سپاه و روحانیت عزیز، تازه ملت دوزاری‌اش افتاد. از طرف دیگر انقلاب ایران هدفش اجتماعی هم نبود، زمان شاه یک شهرنو بود و هشت هزار فاحشه در آنجا به کار خیر مشغول بودند، الحمدالله الآن از درودیوار شهرهای نو می‌ریزد و سن فحشا رسیده زیر سن بلوغ. قبل از انقلاب تعداد معتادان کشور یک و نیم میلیون نفر بود که الآن شده چهار میلیون و در این زمینه هم خدمات شایان ذکری صورت گرفته. پس نتیجه می‌گیریم که هدف انقلاب ایران، مبارزه با فحشا و اعتیاد و مسائل اجتماعی هم نبود.(خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ اون قدیما! شکممون سیر بود!؟ یادمون رفته برنج غذای اعیانی حتی خانواده های طبقه متوسط بود مگه یادمون میره شبایی که غذای نصف مردم ایران نون و ماست بود؟ همه خونه داشتن و کسی مشکل مسکن نداشت؟! یادتون رفته اکثریت مردم تو یه خونه با هفت تا خانواده دیگه زندگی میکردن و خیلیا چیزی به اسم اتاق پذیرایی واتاق خواب جدا و... نداشتن! حکومت عادل و سالم داشتیم؟!اختلاس نبود مگه یادمون میره دهها هزار نفری رو که تو خیابون یا تو زندان ساواک زیر شکنجه مردن!؟ مگه یادمون میره خواهرشاه بزرگترین قاچاقچی مواد مملکت بود؟ هفت پشت شاه بعد سی و خورده ای سال دقیقا از کجا دارن میخورن؟ نون بازوشون؟یا پولهایی که زدن و بردن؟ حقوق زنان محترم بود و ارزش داشتن؟! مگه یادمون میره دخترای ده یازده ساله ای رو که بخاطر فقر تو روسپی خونه های شهر نو تن فروشی میکردن!؟ یادمون نمیره مصاحبه شاه با شبکه خارجی که میگفت عقل زنان کمتر از مرداست! پاسپورتمون عزتمند بود؟! اصلا پاسپورت به چه کار مردمی میومد که نودو نه درصدش آرزوشون نهایتا یه بار زیارت مشهد بود؟ چه برسه مسافرت به پاتایا و آنتالیا! ولی دلمون خوش بود! چون رسانه نداشتیم! فقیره با زندگی خودش حال میکرد و خیال میکرد زندگی یعنی همین! پولداره هم دغدغه ش این نبود که از خوشیهاش سلفی بگیره و باهاش دل بقیه رو بسوزونه! دلمون خوش بود چون وقتی پشت لب پسر که سبز میشد برا ازدواج نیاز نداشت خونه و ماشین داشته باشه!شغل پشت میز داشته باشه! دختره لازم نبود از صندلی ماساژور دار تا غذاساز دوازده کاره تو جهیزیش باشه! ناموس مردم ناموس بود!داف نبود!پلنگ نبود! دلمون خوش بود چون مقابل دین خدا لجباز نبودیم و خودمونو علامه نمیدونستیم! راه زندگی مونو منبر و مسجد تعبین میکرد نه دایره زنگی و ماهواره و چهار تا سلبریتی! خوش بودیم و لقمه قدر دهنمون برمیداشتیم! ساید بای ساید هشت میلیونی نمیخریدیم که پولی برای پر کردن توش نداشته باشیم! وام نمیگرفتیم که باهاش تو یه دانشگاه زپرتی فوق لیسانس بگیریم! دلمون خوشی هاشو وقتی از دست داد که تصمیم گرفتیم غربی و مادی زندگی کنیم! پ.ن؛ تاریخ رو نمیشه تغییر داد ولی میشه بزکش کرد! ده درصدشو پررنگ کرد و جای صد درصد به خورد عوام الناس داد! عواقب فراموشی تاریخ میشه پیرمردی که جوونیاش تو جوب شنا میکرده و از شابدولعظیم!!اونور ترنرفته، بیاد از عزت پاسپورت و تفریحات اعیانیش تو اون دوران بگه!