اگه از دستت بدم دیگه نمیتونم ادامه بدم..... سفرهای طولانی و جلسات قرآن باعث میشد که حسن آقا با تاخیر به منزل برسد و یا مدتی از خانواده دور باشد. یک شب که جلسه اش خیلی طول کشید و دیر به منزل رسید... به ایشان گفتم: 💔اگه از دستت بدم دیگه نمیتونم ادامه بدم... وایشان با همان لحن آرام و همیشگی فرمودند... 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻