بنام خدا✨ 📝عملیات والفجریک قسمت سوم (سیل شدید اواخر سال ۱۳۶۱) در منطقه جدید(دشت عباس) چادرهارابپا کردیم ،محل گروهان ما(گروهان شهیدزمان محمودی) درکنار تپه مانندی واقع بود ،صبحها، صبحگاه و وپاز آن تانیمه های روزتمرینات رزمی وآمادگیهای دیگر جسمانی ودعا وراز ونیازهای شبانه بچه ها را بیشتروبیشتر ورزیده می کرد، و رفته رفته الفت ومهر بانی بین رزمندگان فزونی می یافت و باهم صمیمیتر وصمیمیترمی شدند. شهید حمیدرضاصالحی نژاد فرمانده گردان از مهارت خاص نضامی وآمادگی جسمانی خوبی برخورداربود ، شهید احمدنونچی نیز با جدیت فرماندهی می کرد ، وبچه هانیز با آشنایی بیشتر باب مراودات شبانه ونشست وگفتگو را باز کرده بودند، محل استقرارما تقریبا به شهرستان اندیمشک نزدیک بود و با عبوراز پل کرخه برای تهیه برخی مایحتاج به اندیمشک تردد داشتیم. فرماندهان دسته ومعاونین گروهان به دلیل همشهری بودن با بچه ها انس والفت بیشتری داشتند وکم کم زر صممیتها افزوده می شد نزدیکی های عید نوروز سال 1362 بارانهای شدیدی باریدن گرفت وسیل سراسر خوزستان. وجنوب غربی کشور را درنوردید، چادرها نیاز به محکم کاری داشت ،در روز اول باتوجه به شدت بارشها،ودرآن باران شدید،لبه ی پایینی چادرهارا خاک بیشتری ریختیم واطراف هرچادر جوی آبی تعبیه کردیم ،روی چادرها پلاستیک مجدد کشیده ویا چادر دیگری انداختیم ،گاهی آب از زیرچادرها ویا حتی از برزنت چادرها نفوذ می کرد، تقریبأ سه شبانه روز ازچادرهابیرون نیامدیم ،سرمای شدیدی هم جاری بود که برای پرکردن نفت فانوس ونفت چراغهای والر و علادین به زحمت وسختی می افتادیم،رساندن غذاوآذوقه ونفت وغیره نیز به سختی صورت می گرفت. همان سال در مسجدسلیمان نیز پل مالکریم ودکه های زیرپل نمره یک وابتدای پل تمبی را آب برد. وخسارات زیادی به شهروندان زده شد،حتی یادم هست که برخی از اجانس مغازها را در روزهای بعد درپایین دستها پیدا می شد 98/3/23 🖋صادق یزدی 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman