💢15 ساله شجاع 🔹شدت گلوله باران روی خاکریزمان به حدی بود که جرات نمیکردیم نیک متر جابه جا شویم.اگر خط میشکست تعداد زیادی از بچه ها قتل عام میشدند.توی اون وضعیت صدای تیر بار خودی بلند شد.به اطرافم نگاه کردم.تقریبا همه نیروها گوشه ای سنگر گرفته بودند تا از ترکش خمپاره ها در امان بمانند. برادرم هم بود، نگاهمان که در هم گره خورد گفت، ابوالفضله. سرک کشیدم و سنگر تیربار را دیدم. راست میگفت. ابوالفضل برادر دیگرم بود. پانزده سال بیشتر نداشت. شجاعت او به بقیه هم دل و جرات داد و با هر زحمتی که بود خط را حفظ کردیم. 🔹شهید ابوالفضل کاکایی ➥ @shohada_vamahdawiat