یا بخور یا گریه کن دعای کمیل از بلند گو پخش می شد ، در گوشه و کنار هر کس برای خودش مناجات می کرد. آن شب میرزایی و جعفری بالای تپه نگهبان بودند. میرزایی حدود دو کیلو انار با خودش آورده بود بالای تپه موقع پست بخورد. وقتی هنگام دعا عبارت خوانی می کردند آنها را فشرده می کرد و بعد از ذکر میبت و گریه ، آنها را یکی یکی همانطور که سرش پایین بود می مکید!کاری که گمان نمی کنم تا به حال کسی کرده باشد. به او می گفتم بابا یا بخور یا گریه کن هر دو که با هم نمی شود . ولی او نشان می داد که می شود!😂😂😂 💖🌻💖🌻💖🌻 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59