💠 5 کلان نظریه درباب نسبت دین و سیاست حجت الاسلام محمد علی میرزایی 2️⃣ نظریه «تکامل» یا «تداخل» 🔺 دومین مدل، مدل «تکامل» یا «تداخل» میان دین و سیاست است. در نگاه تکاملی اینطور است که سیاست عین دیانت نیست؛ سیاست، سیاست است و عین دیانت نیست. اما این سیاست می‌تواند منطق تکاملی با دین داشته باشد. سیاست‌مدار می‌گوید من با تجربه سیاسی خودم فهمیده‌ام در دنیا باید اینطور سیاست مداری کرد، اما دین می‌تواند به من کمک کند. دین می‌تواند نیرو‌ها و خط و سو‌های اخلاقی به من بدهد که من کارآمدتر شوم. دین هم می‌تواند یک منبع نیرو و عقلانیت و منبع اصلاح و روحیه بخشیدن و منبع معنویت باشد. اینجا دیگر دین حق ندارد بیاید بگوید اینطور با دولت‌ها رابطه برقرار کن. نه؛ من دین را با آن کارکرد می‌خواهم. 🔺 البته ممکن است تغذیه از دین از مباحث اخلاقی هم فراتر برود؛ این طیف است. حداکثری دارد و حداقلی هم دارد. اما مصداق قابل دفاعش بحث اخلاق است. حالا وقت نیست توضیح دهم که چطور در مناسبات دین و سیاست اسلام گرایان این مسأله مغفول شده و چطور به جای اینکه مهم‌ترین و جوهری‌ترین کارکرد دین در سیاست را اخلاق تلقی کنند شریعت تلقی کردند. 🔺 پس در این منطق، دیانت در سیاست کارکرد‌هایی دارد و همچنین برعکس؛ سیاست هم می‌تواند در دیانت کارکرد‌هایی داشته باشد. چون با نگاه فوکویی قدرت خودش زمینه ساز تعزیز و اعزاز شریعت است. یعنی اصلاً ما نمی‌توانیم از تحقق بخشی به دین حرف بزنیم بدون وجود قدرت؛ خود قدرت زمینه مساعدی برای دین و کارکرد دین است. برای مطالعه متن کامل این یادداشت شفاهی کلیک کنید: https://zaya.io/پنج_نظریه_نسبت_دین_سیاست ⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان @shouba