«اخبات» ✍ امروز کتاب اخبات را تمام کردم؛ اما نه در یک شب، نه در چند روز، و نه حتی در یک هفته. این کتاب را آرام و با تامل خواندم، چون معتقدم هر کلمه‌اش نیاز به فکر و تأمل دارد. اخبات از آن کتاب‌هایی نیست که بتوانی با عجله بخوانی؛ باید به عمق آن بروی و همراهش فکر کنی. اما اخبات چیست؟ اخبات یکی از مقام‌های انسان است، مثل مقام محسنین. هرچه بیشتر کتاب را خواندم، بیشتر مفهوم این کلمه را درک کردم. اخبات یعنی شکستن در برابر خدا. اخبات یعنی با اینکه به بخشش خدا ایمان داری، باز هم حس شرم می‌کنی، چون هیچ‌ چیز در برابر عظمت او انجام نداده‌ای. به قول استاد صفایی حائری: "اخبات تنها راه وصال به رحمت حق است." اخبات، آن انکسار باطنی، خشیت درونی، و دل‌شکستگی‌ای است که تو را به رحمت بی‌پایان خداوند می‌رساند. برای درک اخبات و پیام‌های عمیق این کتاب، این جمله برایم تلنگری جدی بود: "هر جا که با خدا بودی، به قدرت رسیدی؛ و هر جا که از او جدا شدی، ضعف، ترس و شکست در کمین تو بود." چهار خصوصیت برای انسان مخبت ذکر شده است: 1. وجل: ترسی که از دل برمی‌خیزد. 2. صبر: حالتی درونی برای پایداری در مسیر حق. 3. صلاة: اقامه نمازی که روح را به خداوند پیوند می‌دهد. 4. انفاق: بخششی که از قلبی سرشار از ایمان سرچشمه می‌گیرد. برای من، این کتاب چیزی فراتر از یک مطالعه بود؛ سفری بود به عمق خویشتن و تلنگری برای درک عمق خشوع و رحمت خداوند. @ShugheParvaz