«غزل ناگفته»
✍ #سیده_ال_موسوی
توان نوشتن ندارم، انگار محکوم به سکوتی ابدیام.
قلبم، روحم، چشمانم... همه با هم از بغضی که گلویم را میفشارد، میسوزند و درد میکشند.
چگونه خیال میکنی از تو نوشتن آسان است؟
همین بغض بیامان مرا به زانو درمیآورد.
لحظهای که تمام کلمات سرباز تو میشوند، من همچون مسیح به صلیب کشیده میشوم.
چقدر در برابرشان ناتوانم!
چند روز است که قصد سرودن غزلی دارم،
اما نه کلماتی، نه مصرعی،
هیچکدام دست دوستی به قلمم نمیدهند.
کاش میدانستی چه حالیم!
ویرانم... همچو غزه.
شهری که هنوز زیر آوار فریاد میزند و غیر خدا پناهی ندارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دلتنگی
#نثر
#عاشقانه
#عکاسی
#نوشتن
#نویسندگی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«زخم بی مرحم»
✍ #سیده_ال_موسوی
13 دی! صبح روز جمعه مثل همیشه بیدار شدم. نمازم را خواندم و دعای عهد را گفتم. گوشیام را برداشتم تا در کانال شهدا فعالیت کنم. همینطور که در کانالها میگشتم، به خبری برخوردم که قلبم را آتش زد. نمیتوانستم باور کنم؛ مگر میشود؟
دنبال کردم، شاید شایعه باشد، اما نبود.
او سردار سلیمانی بود، اما مثل علیاکبر (ع) در راه خدا شهید شد.
او سردار سلیمانی بود، اما مثل حضرت ابوالفضل (ع) جانش را برای دین و مردم فدا کرد.
او سردار سلیمانی بود، اما مثل مادر حضرت زهرا (س) ناجوانمردانه به شهادت رسید.
دست بریدهاش، حتی بعد از پنج سال، هنوز دلهایمان را میسوزاند.
پنج سال گذشته، اما این خبر هنوز تازه است. دلمان میسوزد و هنوز خونش را طلب میکنیم.
سردار! بعد از تو، دنیا دیگر روز خوش ندید و دلهای ما هم آرام نشد.
بگو تو که بودی؟ میدانیم هرچه از تو میدانیم، کم است. اما خوب میدانیم که تو بلد بودی چطور با خدا معامله کنی.
سردار، دست ما را هم بگیر.🌱
سردار دلیر، عشق جاوید وطن،
آرام دل و غرور ایران کهن.
در راه خدا، قدم نهادی بیباک،
جاوید بمان در دل تاریخ و زمن.
#حاج_قاسم
#سردار
#سلیمانی
#جهاد_نوشتن
#پویش_نوشتن
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«امتحان»
✍ #سیده_ال_موسوی
این روزها درگیر امتحانات مدرسه... هستیم.
جو خانه را باید متناسب با حال و هوای فردی که امتحان دارد، تغییر دهیم: تغذیهای مناسب، سکوت بیشتر و فراهم کردن شرایطی که او بتواند وقت بیشتری به مطالعه اختصاص دهد. همه اینها در کنار هم، کمک میکند نتیجه خوبی بگیرد.
امروز در فکر همین دغدغه چند روز اخیر بودم که پوزخندی زدم. پیش خودم گفتم:
«کاش به امتحانات الهی هم همین اندازه توجه و اهمیت میدادیم.»
اگر همان التزام و اضطرابی که برای امتحانات دنیوی داریم، نسبت به آزمونهای الهی نشان میدادیم، با کمترین سختیهای زندگی، صدایمان بر حکمت خدا بلند نمیشد. امتحان نباید بلا باشد. امتحان همین است که صبح از خواب برخیزی، نیت کنی تمام کارت برای خدا باشد.
اینجا هم ایمانت را به خدا تقویت کردهای و هم به این باور رسیدهای که هر سختی، تلاش و اذیتی که در این دنیا تحمل میکنی، نشاندهنده این است که دنیا محل آرامش و قرار نیست؛ بلکه تنها یک ایستگاه و گذرگاه است.
چرا که خداوند میفرماید:
"وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ ٱلْخَوْفِ وَٱلْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلْأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِ ۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِينَ"
(ما شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش اموال و جانها و میوهها آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان)
(سوره بقره، آیه 155)
بیایید باور کنیم هر قدمی که برای خدا برمیداریم، مسیر ابدیت ما را روشنتر میکند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امتحان_الهی
#پویش_نوشتن
#جهاد_نوشتن
@ShugheParvaz
.
گاهی تقصیر قلم نیست
گاهی کلمات به این احساس دخیل میبندند. خواهان تسیلم نیستند.
بغض میشوند و چشمان بی اختیار میبارند.
گاهی هم مینویسی ولی انچه را باید نوشت را نمیننویسی!
✍ #سیده_ال_موسوی
«ماه من»
✍ #سیده_ال_موسوی
ماه زیبای من،
میبینی؟ حتی یادت باعث میشود
میان تمام خطهای پر پیچوخم روزگار،
روح و روانم شکوفا شود.
ماه زیبای من،
قدرت زیبایی تو آنقدر بینهایت است
که آسمان تاریک و بینورم،
با نور مهتابی تو زیبا میشود.
دستانم به تو نمیرسد، اما هر شب
چشمانم به تو خیره میشود.
گاهی هم بارانی میشوند،
و در میان اشک و آه،
تو مثل همیشه، پناه منی.
ماه زیبای من،
در میان هجوم دردها، خیال تو درمانم است.
ماه زیبای من،
تو همیشه دوری، اما در قلبم همیشه نزدیکتری.
در هر شب که نگاهت را جستوجو میکنم،
تمام دردها و دلتنگیهایم به آرامشی عمیق تبدیل میشود.
کلمات عاشقانه برای تو،
همچون پروانههایی به دور من میچرخند.
چه غزلهایی که با خیالت اشک شدند،
اما هیچکدام نسرودم.
#عاشقانه
#دلتنگی
#نثر_ادبی
#نویسندگی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«حسبی الله»
✍ #سیده_ال_موسوی
یا سکوت کردند، یا در این دریای خون شریک جنایت بودند. اما خداوند آگاه است از آنچه میگذرد و از بنده صالح خود غافل نیست.
او سختی میدهد تا امتحان کند؛ نه فقط مظلومان را، بلکه تمام آنان که شاهد این وقایع هستند. سکوت در برابر ظلم، خود نوعی مشارکت در جنایت است.
آری، غزه یک سال تمام زیر شدیدترین شکنجهها و ستم اسرائیل بوده است. برخی حمایت کردند و برخی با سکوت، این ظلم را همراهی نمودند. اما صدای نالهی مظلوم هرگز بیپاسخ نمیماند.
پسری در میان آتش و خون دستهای کوچکش را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا، روز سیاه را به آنها نشان بده.»
باید از خشم خداوند ترسید.
«وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»
(و آنان که ستم کردند، به زودی خواهند دانست به چه سرانجامی دچار میشوند.) (شعراء: 227)
اما خدا هست و میبیند.
خوشا به حال آنان که در میان این همه امتحان، همچنان استوار ایستادهاند و با شکوه خدا را صدا میزنند.
«إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا»
(همانا با سختی آسانی است.) (الشرح: 6)
غزه، درس بزرگی به تمام عالم داد: استقامت، ایمان به خدا و تسلیم در برابر رضای او. میان آتش و خون و گلوله، تنها خدا را خواندند؛ در اوج ناامیدی، به تنها امید خود چنگ زدند و گفتند:
«حسبی الله و نعم الوکیل.»
غزه نشان داد که حتی در تاریکترین لحظات، نور ایمان میتواند راه نجات باشد. صدای این ایمان، پیامی برای تمام عالم است.
#غزه
#عذاب_الهی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
کتاب فوق العاده خوبی بود.
«مگر کتاب های استاد علی صفایی حائری بد هم داریم؟! نه والا»
انچه از این کتاب دریافت کردم
مینویسم کانال ارسال میکنم.
#سیده_ال_موسوی
@ShugheParvaz
«اخبات»
✍ #سیده_ال_موسوی
امروز کتاب اخبات را تمام کردم؛ اما نه در یک شب، نه در چند روز، و نه حتی در یک هفته.
این کتاب را آرام و با تامل خواندم، چون معتقدم هر کلمهاش نیاز به فکر و تأمل دارد. اخبات از آن کتابهایی نیست که بتوانی با عجله بخوانی؛ باید به عمق آن بروی و همراهش فکر کنی.
اما اخبات چیست؟
اخبات یکی از مقامهای انسان است، مثل مقام محسنین. هرچه بیشتر کتاب را خواندم، بیشتر مفهوم این کلمه را درک کردم.
اخبات یعنی شکستن در برابر خدا.
اخبات یعنی با اینکه به بخشش خدا ایمان داری، باز هم حس شرم میکنی، چون هیچ چیز در برابر عظمت او انجام ندادهای.
به قول استاد صفایی حائری:
"اخبات تنها راه وصال به رحمت حق است."
اخبات، آن انکسار باطنی، خشیت درونی، و دلشکستگیای است که تو را به رحمت بیپایان خداوند میرساند.
برای درک اخبات و پیامهای عمیق این کتاب، این جمله برایم تلنگری جدی بود:
"هر جا که با خدا بودی، به قدرت رسیدی؛ و هر جا که از او جدا شدی، ضعف، ترس و شکست در کمین تو بود."
چهار خصوصیت برای انسان مخبت ذکر شده است:
1. وجل: ترسی که از دل برمیخیزد.
2. صبر: حالتی درونی برای پایداری در مسیر حق.
3. صلاة: اقامه نمازی که روح را به خداوند پیوند میدهد.
4. انفاق: بخششی که از قلبی سرشار از ایمان سرچشمه میگیرد.
برای من، این کتاب چیزی فراتر از یک مطالعه بود؛ سفری بود به عمق خویشتن و تلنگری برای درک عمق خشوع و رحمت خداوند.
#کتاب
#مطالعه
#کتاب_خوانی
#صفایی_حائری
@ShugheParvaz
«نجوای معتکف»
✍ #سیده_ال_موسوی
سه روز به خانهات آمدم تا نفس و روحم را جلا دهی، سه روز به خانهات آمدم تا از بندهای دنیا رها شوم،از هر آنچه مرا از تو دور میکند.
معبودم، مهربانم، آن لحظه که به نعمتها، لطف بیپایان، کرم و عفتت میاندیشم، عاشقتر از همیشهات میشوم.
تنها بودم، تو کنارم بودی.
دلشکسته بودم، تو کنارم بودی.
شاد بودم، باز هم تو کنارم بودی.
حتی وقتی از گرداب گناه صدایت کردم، تو باز کنارم بودی.
ای خدای دانا، به من آگاهی و علم عطا کن،
قدرتی ببخش تا هرچند اندک، بتوانم ذرهای از لطف و محبتت را جبران کنم.
اما میدانم، حتی به اندازه پر کاهی نمیتوانم شکر نعمتهایت را به جا آورم.
حال که مهمان خانه تو هستم، چقدر آرامم.
مگر میشود در خانه محبوب بود و آرام نبود؟
کمکم کن این ساعات را بهخوبی استفاده کنم،
تا بالهای زخمیام از هجوم غفلتها دوباره جان بگیرند و به سوی تو پرواز کنند.
سکوت و خلوت خانهات، گواهی است که حتی در سکوت،به نجواهای این عبد روسیاه گوش میسپاری و نگاه مهربانت را از من دریغ نمیکنی.
ای معبود بیهمتا، عاشقم کن، اما نه عاشق دنیا،
عاشق خودت کن، تا قلبم در این عشق الهی به آرامش برسد. مرا از قفس تردیدها و وابستگیها برهان و به سوی رهایی هدایت کن.
یا رب، قلبم را چون آیینهای شفاف کن،
آیینهای که جز تو در آن نمایان نباشد.
بخشش و هدایتت را از من دریغ نکن،
که جز تو پناهی ندارم.
"إِلٰهِی هَبْ لِی قَلْبًا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِسَانًا یَرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَرًا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ."
(خدایا، دلی به من ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک کند، زبانی که صداقتش به تو پیوندم دهد، و نگاهی که حقیقتش مرا به تو رساند.)
معتکف یعنی اسیر در بند تو بودن،
و چه بندگیای زیباتر از این؟
ای خدای بزرگ، مرا اسیر خودت قرار بده،
که جز تو پناهی ندارم.
#اعتکاف
#نجوا
#ماه_رجب
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
4_5812163788937369881.mp3
زمان:
حجم:
172K
"در سکوت اشک ها"
✍ #سیده_ال_موسوی
امشب هر چقدر خواستم احساساتم را بنویسم، نشد. گویی سنگینی آه بر قلمم چیره شده است.
توان نوشتن ندارم، اما شکر خدا که چشمانم همچون ابر بهاری میبارند.
وقتی قلم یاری نمیکند، بغضی سنگین سینهام را میفشارد،
و پناهی جز خدا نمیماند.
بارالها، پناهم باش که جز در خانه تو مأمنی ندارم.
به تو روی آوردهام، با دلی خسته و شکسته، با اشکهایی که نه از سر ضعف، بلکه از شوق بازگشت به تو جاری است.
ای مهربانتر از هر پناه، دلم آرامش میطلبد؛ همان آرامشی که در یاد توست.
«أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
#الله
#بی_کلام
#نجوا
#دلتنگی
@ShugheParvaz
✨« الحمدلله علی نعمة الولایه» ✨
✍ #سیده_ال_موسوی
گاهی تا چیزی را از دست ندهیم، قدرش را نمیدانیم. و گاهی تا مقایسه نکنیم، متوجه نمیشویم چه گوهری در دستانمان است...
امروز در برنامهی تیکتاک، کلیپهایی دیدم که مرا به نعمت بزرگی که دارم، اما کمتر شکرش را به جا میآورم، متوجه کرد.
آدمهایی که هیچ شناختی از خدا نداشتند، با تعصب و پافشاری حقیقت را انکار میکردند.
اما مرد مسلمانی برایشان از خدای یکتا سخن میگفت...
و آنها، بعد از شنیدن تامل در سخن آن مرد، آرامتر شدند... و در نهایت ایمان آوردند.
✅ درسته که مشکلات زیاد داریم.
✅ اگر بشماریم، پایانی ندارند.
✅ اما خدا به ما مسلمانان، بهویژه شیعیان، محبتی عظیم عطا کرده است.
خوشا به حال کسی که این نعمت را بشناسد و قدر بداند:
✔️ هم آرامش دارد.
✔️ هم خوشحال است.
✔️ هم شاکر و قانع،
✔️ هم صبور و راضی به رضای خدا.
ما مسلمانان چه نعمتی داریم؟
ما خداپرست، پیرو قرآن و از امت پیامبر (صلواتاللهعلیه) هستیم.
اما ما شیعیان از سعادتمندان واقعیایم؛ چراکه علاوه بر یکتاپرستی و پیروی از پیامبر، عاشق و تابع اهلبیت (علیهمالسلام) نیز هستیم.
این بزرگترین لطف و رحمت خداست که شامل حال ما شده است.
وقتی توکل و توسل باشد، خدا حتماً راهی نشان خواهد داد.
یاد روایتی از امام صادق (ع) افتادم:
مردی از شیعیان نزد امام آمد و عرض کرد:
– آقا، من فقیر شدهام.
امام فرمودند:
«تو شیعهی ما هستی و اظهار فقر میکنی؟ شیعیان ما همه ثروتمندند.»
مرد تعجب کرد و پرسید:
– چگونه؟ درحالیکه من چیزی ندارم؟
امام (ع) فرمودند:
«اگر تمام دنیا را پر از نقره کنند و به تو بدهند، حاضری محبت ما را از قلبت بیرون کنی؟»
مرد پاسخ داد:
– نه، به خدا قسم، اگر همه را طلا هم کنند، حاضر نیستم محبت و ولایت شما را از دست بدهم.
امام (ع) لبخند زدند و فرمودند:
«پس تو ثروتمندی! سرمایهای داری که از تمام طلا و نقرهی دنیا ارزشمندتر است...»
اینجاست که باید گفت:
«الحمدلله علی نعمة الولایه»
آیا ما واقعاً این نعمت را شکر میکنیم؟
یا فقط وقتی که در سختی میافتیم، یادمان میآید؟
هرچه دارم و ندارم، از فضل و کرم خدای آلیاسین است...
#نعمت_ولایت
#شیعه
#امام_صادق
#توکل
#الحمدلله
#جهاد_روایت
@ShugheParvaz
🕊🕊
خسته جانم
قصد پرواز دارم
بی پر و بالم
دلیل پروازم میشوی؟!
«ای که مرا خواندهای راه نشانم ده»
#سیده_ال_موسوی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
(ویرایش شد)