eitaa logo
شوق پرواز
262 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
765 ویدیو
21 فایل
بسم الله ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ #سیده_موسوی نویسنده(گاهی می‌نویسم) «نشر بدون لینک و نام نویسنده #جایز_نیست. اقا جان کلا کپی نکن والا » #کانالهای دیگر @seedammar @sodaneghramk @Eliidooz #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
+بعضی وقتا انقدر مورد حمله قرار میگیری که خودت هم نمیدونی چکار کنی!! میدونی اینجور موقعا بهترین کار چیه؟؟ _تسلیم میشم 😒😕 +هیچوقت کم نیار تو خدایی به ان بزرگی داری!! _چرا من یادم میره؟؟ +دائم ذکر باشی یادت نمیره و هم مورد حمله قرار نمی‌گیری!! _چرا؟ +چون همیشه دنبال راهیه تو رو خورد کنه!! _حسبی و نعم الوکیل @ekfnjanshar
حتی خشک بی جان باشی! هنوز منتظره صدایش بزنی!! خدارا صدا بزن!! یاارحم الراحمین
...☁️ و او که گفت: + فَإِنِّی قَرِيبٌ - مَن نَزدیکم... (عکاس خودم)
"انا مجنونک" بگذار از عشقی بگویم که سالهاست من عهد شکستم و او همچنان وفادار و نرفت. من رفتم او منتظر من ماند. از عشقی بگویم که او من را صدا زده است نه من اورا !! اری عاشق من بی سرپا شده است و من هنوز در حیرت جمال و شکوه و مهربانی او ماندم. هروز هروز برایم دری از عظمتش باز می‌شود، دری که من را تا خدا می‌برد. دلتنگش که می‌شوم. بلکه دلتنگی من نیست او دلتنگ به من‌ است. بعضی وقتا می‌مانم من کیستم که اینقدر عهد شکستم، دلشکستم، هرزگاهی سر از بی‌راهه‌ها در آوردم چرا بازم منتظر است؟و من‌را صدا میزند؟ عشق را فهمیدم. آن‌ هم از عشق پاکش که بی‌صدا وارد قلبم شد. مجنون شدم او لیلی... ولی بازم فاصله آمد و بازم فاصله من را ریخت بهم. آری روسیاهی دلم تو را از من گرفته است، ولی با این همه هنوز شعله عشق‌ات در دلم روشن نگه‌داشتی!! کاش همان دختر بچه‌ ۸ ،۹ ساله بودم هرزگاهی به خوابش می‌آمدی و در دشت سرسبز پر از گلهای وحشی بازی با او می‌کردی! چه شد؟ هرچه بزرگ می‌شدم دیر سر زدی؟ بیا سر بزن به من که اینبار دل پر از آه دارم. یا من را به دیارت ببر دوری دیگر بس است. @ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"نوشتن" می‌نویسم که پرواز کنم. می‌نویسم که پرنده کنج قفس نمانم. هرگاه دنیا به من تنگ آورد به قلم کاغذ‌های سفید بی‌ریا پناه بردم. آری نوشتن عشق‌ است. نوشتن از دردی که قابل بیان نیست، از دلتنگی که مرحمی ندارد. می‌نویسم تا کمی بر زخم‌های پر درد دل مرحمی گذاشته‌ باشم. گاهی اوقات صفحه‌ها سیاه می‌کنم می‌بارم. اما هنوز غرق در کلماتم، هر چه بنویسم بازم کم است. نمی دانم کجا و چطوری بیان کنم این حال بیقرار گرفته خود را . نوشتن حکم سجاده دارد که تورا به معشوق می‌رساند، و به پرواز در می‌آورد. بنویس که نوشتن مقدس است. بنویس و حرمت نگه‌دار که خدا به قلم قسم خورده است.پس حق بنویس @ShugheParvaz
‏لن تجد أحن من الله عليك… ❤ مهربانتر از خدا پیدا نمی‌کنی...❤ ‎
‏چند ماهی میشه ازشون خبری نیست. قبلا به ما بال شکسته ها سر میزدند. هرچند نباید گفت شاید یکی نامحرم باشد توفیق گرفته شود. ولی دلمان براشون تنگ شده !! (دعا کنید شاید یکی دعاش گرفت) «قرار بر پرواز بود سراغی از ما بگیرید ای پرستوهای عاشق طریق ‎ » @ShugheParvaz
«قرار بر پرواز بود. ولی بال شکسته را چه به پرواز سراغی از ما بگیرید ای پرستوهای عاشق طریق ‎» @ShugheParvaz
«مناجات» پروردگارا! چنان از نگاه لطفت به من بنگر که همانند کسی که اجابت کردی و به اطاعتت واداشتی و اطاعتت کرده بنگر! پروردگارا! ای نزدیکتر از رگ گردن به من، ای نزدیکی که هرگز دور از آنکه فریفته تو است و نمی‌شوی و ای با وجود و کرمی که هرگز بخل بر آنکه امید احسانت دارد نمیکنی پروردگارا! به من دلی عطا کن که عاشق و بیقرار تو، مشتاق قرب تو باشد و زبانی که دائم به ذکر تو باشد و غیر کلام حق و صدقش به سوی تو بالا نرود و از نظر حقیقی تقرب تو را بجوید. پروردگارا! هرکه تو را شناخت و به معرفتت رسید، گمنام و بی نشان نشد. هرکه از شر این دنیا و آخرت به تو پناه برد، هرگز خار ذلیل نشد. و اگر تو به او توجه کردی عبده کسی دیگر نشد. پروردگارا! هرکه مسیر زندگیش سمت تو هدایت داد عاقبت بخیر شد و در مسیر نور قرار گرفت. هرکه از شر تاریکی این عالم به تو پناه برد پناه یافت؛ من عبد، ضعیف و ناتوان از شر این دنیا و گناهانم، به درگاه تو پناه آورده‌ام پس تو خدایی یا ارحم الراحمین. ✍ @ShugheParvaz
«امید و اعتماد» ✍ 📸 بعضی وقتها باید چشم بست و رفت جای که نیست؛ جان گرفت، بال در آورد و پرواز کرد. گاهی خستگی چنان در درونمان فورا می‌کند که نمی‌دانیم، چگونه از آن رهایی پیدا کنیم! باید رها رهاتر از هرچه پرنده در آسمان شد. نگذاریم و اجازه ندهیم به بعضی از صداها دانه‌ی ناامیدی در قلب و درونمان بکارند. خدا هست، به او اعتماد کنیم؛ همان طور که مادر موسی اعتماد کرد و در رود نیل او را رها کرد، موسی اعتماد کرد و به وسط رود نیل رفت، ابراهیم اعتماد کرد و وسط آتش نمرود ماند... اگر می‌خواهم تمام آنها را بگویم شب و روزها از من می‌گیرند به او اعتماد کنیم!! راستی خودمان را هم باور کنیم! «امام على عليه السلام : هر چه اميد داريد ، به خداى سبحان داشته باشيد و به كسى جز او اميد مبنديد ؛ زيرا هيچ كس، به غير خداوند متعال اميد نبست، مگر آن كه نوميد بازگشت .» ( غرر الحكم : ۲۵۱۱ ) @ShugheParvaz
«او با من است» گاهی قلم خسته نیست بلکه توان حجم این همه کلمات را ندارد. گاهی تار و پود کاغذ از سنگینی اشک و کلمه از هم نمی‌پاشد بلکه صبوری می‌کند. گاهی بغض انقدر گلویت را می‌فشارد که کلمه‌ها اشک می‌شوند، مجالی به جوهر قلم نمی‌دهند تا آنها را بر کاغذ بچیند. گاهی قلم در دست می‌لرزد، تمام صفحات را سیاه چروکی می‌شوند، از بس می‌نویسی، مچاله می‌کنی آخر سر هم سطل زباله نوش جان می‌کند. چه بگویم از حال دل، قلم و کاغذ که سکوت اختیار کردند. می دانم، غرق کلمات باید شد باید خواند، دید و نوشت آنچه خواندی و دیدی و شنیدی! من سالهاست پی چیزیم که در دیار بود ولی ندیدم؛ بلکه احساسش کردم همیشه کنارم بود و هست، هرچه نوشتم او در دلم جاری کرد. نویسندگی، نعمت بزرگیست (شوق پرواز) قدر این نعمت را بدان. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و ما به او از رگ گردنش نزدیک‌تریم. ایه ۱۶ سوره ق» کپی📛🚫 https://t.me/ShugheParvaz https://eitaa.com/ShugheParvaz
«شناخت» ✍ هر شب سرگردان خیال خویش هستیم. افسوس از یاد برده‌ایم، اصل خویش را! اگر نفس خود را نیابیم و معنا تحلیل نکنیم؛ چگونه به رب خویش برسیم؟! پیامبر(ص) : «هرکس خود را بشناسد، قطعاً خدایش را خواهد شناخت.» وقت بگذار برای شناخت نفس خویش؛ که آخر قصه به وصلی قشنگی ختم می‌شود. «عبد رحمان گر شدی هر دو جهان در سعادتی» https://eitaa.com/ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هادی دلها🌹❤️ هادی دلهای مشتاق و پر شوق پرواز شدی، تا معلمی باشی برای پرواز سوی ❤️ ✍ @ShugheParvaz