انس بن مالک (که خادم پیامبر(ص) بود) گوید: روزی رسول خدا(ص) به من فرمود: مرا در وضو یاری کن، پس دو رکعت نماز گزارد و فرمود: أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْكَ مِنْ هَذَا اَلْبَابِ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدُ اَلْمُسْلِمِينَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِينَ وَ خَاتَمُ اَلْوَصِيِّينَ اولین کسی که از این در بر توارد می شود، «امیر مؤمنان» و سرور مسلمانان و پیشوای پیشانی سفیدان و خاتم اوصیاء پیامبران است. انس گوید: با خود گفتم خدایا! آن مرد را مردی از انصار قرار بده. تا وقتی علی(ع) وارد شد. رسول خدا(ص) پرسید: ای انس! او کیست؟ من گفتم: علی(ع) است. پس رسول خدا(ص) در حالی که شادمان بود برخاست و او را در آغوش گرفت و عرق صورت خود را به صورت او و عرق صورت علی(ع) را به صورت خویش مالید. آنگاه علی(ع) گفت: یا رسول الله! می بینم که نسبت به من کاری انجام می دهی که قبل از این، از شما ندیده بودم. پیامبر(ص) فرمود: تو کسی هستی که دِین مرا ادا می کنی و صدای مرا به گوش امتم می رسانی و اختلاف امتم را پس از من تبیین می کنی. 📚مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر – ابن منظور – ج 18، ص 18. / فرائد السمطین – حموینی – ج 1، ص 145 و 146. / حلیة الاولیاء – حافظ ابی نعیم اصفهانی- ج 1، ص 63. / مناقب – خطیب خوارزمی – ص42. / میزان الاعتدال – ذهبی – ج 1، ص 64. / کفایه الطالب- گنجی شافعی – ص 211. / مناقب – ابن مردویه – ص 59 و 60. @sibtayn