درد دل های جانکاه مولایمان امیرالمومنین علیه السلام با عمار عمار می گوید [پس از شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها امیرمومنان از شدت مصیبت خانه نشین شدند]: خدمت امیرالمومنین علی علیه السلام عرض کردم مولای من ! شما ما را به صبر دستور می دهید حال اینکه گوشه گیری شما و ترک یاران ، اصحاب را کلافه کرده است و از دوریتان طاقتشان به سر امده است . ▪️فرمود : راست می گویی عمار ! ولی هنگامی که فاطمه سلام الله علیها را از دست دادم فهمیدم که رسول خدا صلی الله علیه و اله را از کف داده ام . فاطمه سلام الله علیها مایه تسلی خاطر و ارامش و خوشی زندگی ام بود . هنگامی که سخن می گفت طنین کلام رسول الله از سخنش شنیده می شد و راه رفتنش حکایت از وقار و متانت قامت رسول خدا صلی الله علیه و اله داشت . ای عمار ! درد مصیبت فقدان رسول خدا صلی الله علیه و اله را تنها پس از رحلت فاطمه سلام الله علیها احساس کردم . انچه اندوهم را کاهش می دهد این است که جایگاهش نزد خداوند است . ای عمار ! هنگامی که فاطمه سلام الله علیها را بر تخت غسل گذاردم نگاهم به پهلوی شکسته اش افتاد و میخی که سینه اش را مجروح کرده بود و از شدت ضربه سیاه شده بود. ای عمار ! انچه قلبم را می ازارد این است که فاطمه سلام الله علیها برای اینکه زندگی در کامم تلخ نشود ان همه را از من پنهان می کرد 📗الصوارم الحاسمة، على ما في الزهراء (عليها السلام) في السنة و التاريخ و الأدب. @Sibtayn