❖. عُمَر از روی مقنعه سیلی بر صورت فاطمه زد بطوریکه گوشواره از گوش حضرت به زمین افتاد، و با تازیانه بر دست آن حضرت زد. فاطمه فریاد کرد: " وَا أَبَتَاه! و با صدای بلند گریه کرد. عمر می گوید چون ناله فاطمه را شنیدم نزدیک بود که قلب من نرم گردد و دست بر دارم؛ لیکن چون کید محمد و سیراب شدن علی از خون بزرگان عرب خاطرم گذشت، فاطمه را مجدداً به دیوار فشار دادم. فاطمه ناله کرد: " وَا أَبَتاه! هَکَذَا یُفعَلُ بِحَبِیبَتکَ؟ ای پدر جان! آیا اینطور با حبیبه تو رفتار می کنند؟ قدس سره 📚 رساله مودت، ص ۲۴۸ ☑️ @sire_salehan |