🔹درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه هفتاد و پنجم 🔹عقلانیت جدید ✍️تنظیم از: مصطفی جعفرزاده نکته اول: جریان روشنفکری مدرن رسالت خودش را در این می‌دیده که فلسفه‌اش را با زبان همه‌فهم توضیح دهد. به همین خاطر به خواندن رمان، فیلمنامه، نمایشنامه و گاهی فیلم توصیه میکنم. ما عمیق‌ترین مبانی عرفانی را داریم اما دستمان برای‌اینکه آن‌ها را به مردم برسانیم خالی است و زحمت صورت‌بندی کردن یک مفهوم فلسفی در قالب یک داستان و یا مدیوم را به خودمان نمی‌دهیم نکته دوم: تفاوت روشن‌فکر و فیلسوف فیلسوف اندیشه را تولید می‌کند اما روشن‌فکر یک رسالتی در ساختار اجتماعی کردن این تفکر دارد و مبلغ هم هست نکته سوم کارکردهای کاست روشنفکری : ۱_ تبیین ساده و روشن ۲_ ترویج اصالت علم جدید به عنوان یگانه صورت معرفت ۳_ پیوند تنگاتنگ روشنفکران با سیاست مدرن ( یکی از کارکردهای مهم روشنفکران فعالیت در مقام رهبران سیاسی است.) ۴_ نقش آن‌ها به عنوان تئوریسین و معلم جوامع غربی ⭕️ نکته چهارم: امام یک کارکرد فلسفی عرفانی داشت یک وجه سیاسی و انقلابی یک بعد کم‌تر دیده‌شده ایشان عارف و فیلسوف و دین‌شناس است که بعد دوم یعنی مصلح اجتماعی حجاب شده‌است برای این بعد اول مسئله این است که امام در فقه صاحب مکتب است و یک زاویه نگاه فقهی دارد، در فلسفه و عرفان هم همین‌طور حالا با توجه به مبانی فلسفه تاریخ و ملاک تقسیم دوره‌های تاریخی، یکی از بحث‌های جدی در فلسفه تاریخ عقلانیت تاریخی است. یعنی عقلانیت رایج در آن دوره مثلاً عقلانیت قرون وسطی یک جایگاهی برای کلیسا تعریف می‌کند و عقل مدرن جایگاهی دیگر پس یک ملاک برای انتقال دوره‌ها، پیدایش عقلانیت جدید است. و این جمله‌ی معروف « مورخین فلسفه می‌نویسند و فلاسفه تاریخ» ناظر به همین مطلب است. این جمله‌ که لیبرالیسم پایان تاریخ است یک وجه آن این است که سرمایه‌داری دیگر قابل مقابله نیست اما وجه دیگر هم این است که یعنی عقلانیتی دیگری در مقابل آن ظهور پیدا نمی‌کنند و آنتی تزی ندارد. ما وقتی از امام خمینی رحمه‌الله و ولایت فقیه صحبت میکنیم، داریم درمورد عقلانیت جدید امام صحبت می‌کنیم که این عقلانیت خمیر مایه لیبرالیسم را که اومانیسم یا سوبژکتیویسم است این را رد می‌کند و مبتنی بر رئالیسم دارد یک انسان سعادتمند را در معنویت و دنیا بازتعریف می‌کند این حرف جدیدی برای عقلانیت تاریخی است و انقلاب اسلامی برای همین مبدأ تاریخ می‌شود. حالا این عقلانیت چیست؟ مثلاً شما وقتی دانشجویان معترض به جنایت‌های رژیم صهیونیستی را در اروپا و آمریکا می‌بینید وقتی بررسی می‌کنید می‌بینید این دانشجو به نظام سرمایه‌داری و قدرت کمپانی‌ها هم حساس است به نژادپرستی نیز حساس است به اسلام هراسی هم حساس شده‌است و این‌ها را که کنار هم می‌گذاری می‌بینی کم‌کم روایت غرب از لیبرالیسم پیش این دانشجو دارد شکسته می‌شود و دیگر آنطور که آن لیبرال می‌خواهد نمی‌فهمد. ما رسانه نداریم به‌خاطر همین فکر می‌کنند ایران و داعش یکی هستند اما مدیریت میدان داریم در تحولات منطقه، چون صحنه را طوری برای دشمن می‌چینیم که با برنامه‌ریزی، خودش خودش را رسوا کند و روایت غرب از خودش شکست بخورد. شروع روشن‌فکری به‌معنای درست یعنی تو بتوانی با امامِ تولیدکننده فکر، ارتباط برقرار کنیی مشکل ما این است که حتی جوان مذهبی ما هم بعد مصلح اجتماعی امام برایش پررنگ‌تر است امام با خطابات قانونی مثل یک بمب اصول را منفجر میکند و ایشان در عرفان هم مبانی‌ای دارد که با این مبنای اصولی‌شان هماهنگ است شریعت یک مرحله اعتباری است برای سعادت انسان این در عرفان و در امتداد آن در فقه می‌فرماید هدف مولا از امرونهی قانون‌گذاری است و همه‌ی نظر امام منوط بر اجرای شریعت است اگر کسی مبتنی بر فقه سنتی بگوید کجای شریعت آمده که حکومت باید زن‌ها را موظف به حجاب کنند امام می‌گوید اصلاً فلسفه حکومت اجرای احکام دین است و همان امری که به حجاب تعلق گرفت تکلیف ساز است برای حکومت، حالا وقتی با این ذهنیت وارد ادله می‌شویم می‌بینیم که تنها صنفی که می‌تواند این کار را برعهده بگیرد فقها هستند و این‌گونه ولایت‌فقیه یک چیز بدیهی است 🚦@Westernstudies