✅🔆
مرحوم دکتر محمد علی مرادی برای من شخصیتی بسیار خواندنی است و از او بسیار استفاده کرده ام. این متن را امروز در سایت او یافتم و برایم خیلی جالب بود. این روزها که قرار است ایده زیست شهر را عمومی کنیم و آن را توضیح دهیم، پیدا کردن این متن برایم خیلی جالب بود
👇
سلام. اول خودم را معرفی کنم. نام من محمدعلی مرادی است. در شرکت مهندسی نقشجهان پارس با آقای میرمیران روی یک پروژه کار میکردیم بانام «اثرات دوسویه عوامل اجتماعی اقتصادی بر کالبد شهر». آقای میرمیران میگفت که ببینیم تئوریهایی که در دنیا هست چه قدر اینجا مصداق دارد. یعنی با آن تئوریها بتوانیم روی اصفهان کارکنیم. آن موقع جوان بودم و دانشگاه تعطیلشده بود و یک مقدار فلسفه میخواندم. من به میرمیران گفتم این کار سواد زیادی میخواهد که ما توانش را فکر نمیکنم داشته باشیم. من میخواهم بروم چند سال فلسفه بخوانم برای این پروژه تا بتوانم مدل ذهنی آنها را دربیاورم و با مدل ذهنی اینجا مقایسه کنم تا ببینیم چگونه است و شروع کنیم تناسباتش را پیدا کنیم تا بتوانیم بفهمیم که اثرات دوسویه عوامل اجتماعی اقتصادی بر کالبد شهر بهطور مثال اصفهان واجد چه منطقی است. میرمیران به من گفت اگر بخواهی فلسفه بخوانی باید بروی آلمان فلسفه بخوانی چراکه مهد فلسفه آلمان است و من رحل سفر بستم و سال شصتوهشت رفتم آلمان. وقتی رفتم آنجا من نمیخواستم مدرک بگیرم چراکه دنبال پروژه خودمان بودم در آنجا دیدم سوادم نسبت به آنها خیلی کم است برای همین شبانه سه چهار سال بهطور غیررسمی رفتم دبیرستان و خیلی از بحثهایی که برای شما اینجا میتوانم بگویم در دبیرستان شبانه یاد گرفتم. شبانه که میرفتم دبیرستان فهمیدم که بچه آلمانی که میآید در دبیرستان چگونه متن نوشتن را یادش میدهند. بعد رفتم کالج، لیسانس و فوقلیسانس و دکترا خواندم و پروژهای که قرار بود سه چهار سال طول بکشد بیست سال طول کشید. وقتی برگشتم ایران آقای میرمیران فوت کرده بود و فقط یک بار در فرانکفورت موقعی که برای ساخت کنسولگری ایران آمده بود او را دیدم. پایاننامه لیسانسم را با موضوع «روشنگری بهمثابه یک دوران»، فوقلیسانسم را با موضوع «مفهوم در سنجش خرد ناب» و دکترایم را «آگاهی و خودآگاهی نزد فیشته» نوشتم. اما چون دوستانم همه معمار بودند و من از اول برای پروژۀ معماری به آلمان رفته بودم همیشه به معماری توجه داشتم، در دانشگاه آلمان آقایی هست به نام نومایر1 که یک فیلسوف معمار است و کتابی دارد به نام «چهل متن پایهای برای تئوری معماری»2من همیشه کلاسش را که یک درس گفتارهایی بود دربارۀ «چگونه معماری را میفلسفیم؟» میرفتم. این مدتی که آمدهام اینجا سایتی طراحی کردیم به نام معمارنت و کلاسهایی حاشیهای دارم و با بچههای معماری دائم حشرونشر داریم. این پیشینۀ من است و اینکه یک نفر که تخصصش فلسفه است سرک میکشد به فیلم، معماری. من فلسفه را همینگونه میفهمم. فلسفه در ایران یکی از ایرادهایش این است که فیلسوفها وارد بحث نمیشوند. اگر شما دانشگاه برلین را در نظر بگیرید شما میبیند فیلسوفها رویش نظر داشتند و ایدههایش را فیلسوفان دادهاند.
http://www.phalsafe.com/node/841
🆔
@social_theory