🔅
زنده باد دولتِ بیگفتمان
💡آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟
🖊حمید ابدی
[2 از 3]
🔹وضعیت آغاز دولت سیزدهم یک تفاوت اساسی با وضعیت اجتماعی در دولتهای پیشین دارد. دولتهای پیشین در بستر یک نیاز و ضرورت جمعی که جامعه ایران آن را احساس میکرد، شکل یافتند: نیاز به سازندگی، نیاز به آزادی، نیاز به عدالت، نیاز به عقلانیت. میتوان پرسید: دولت سیزدهم با چه جامعهای و با چه تمنّایی رو به رو بوده است؟ آیا روایتی از تمنّای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد؟ به نظر میرسد، جامعه ایران در سالهای ابتدایی گام دوم، بیآنکه بر روی شعار خاصّی مطالبهای داشته باشد یا نیاز خاصّی را ضروری بداند، اساساً در مورد «آینده و سرنوشت» خود به تردید و پرسش افتاده است. در دولتهای قبل، ما با چنین وضعیتی رو به رو نبودهایم و انگار آینده مطلوب، با سطحی از اطمینان و به سهولت «قابل دسترسی» مینمود. راهِ آینده در دولتهای قبل، باز و گشوده به نظر میرسید و شاید به همین دلیل بود که دولتها با شوقی وافر و زانوانی پرتوان برای پاینهادن در مسیر تحوّل و اصلاح به میدان میآمدند. امّا در دولت سیزدهم، وضعیت ویژه جهان و ایران، اساس آینده را در پردهای از ابهام قرار داده است؛ در دولتهای قبل، هیچگاه آینده تا این اندازه، ابهامآلود و پرسشبرانگیز به نظر نمیرسید. این نه وضعیت دولت سیزدهم که وضعیت جمعی ایرانیان در ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی است. با این وضعیت چگونه میشد و میتوان رو به رو شد؟ آیا برساختِ یک شعار یا یک راهبرد یا مجموعهای از گزارهها، میتوانست و میتواند راهی باز کند و کاری را پیش ببرد؟
🔸پرسشبرانگیزی آینده، امری ملّی در ایران نیست و اختصاص به ایران ندارد. جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و دستها و افکار و اندیشهها برای حرف زدن از آینده و ساختن آن، قدری سست شدهاند و صاحبنظران سعی میکنند اندکی محتاطانهتر در مورد آینده حرف بزنند. اگر دقّت کنیم، نسبت ایران با جهان نیز دستخوش تحوّلاتی شده است. بعد از ماجرای سوریه، ماجرایِ برجام و از همه مهمتر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، انگار دریچهای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده که در سابقه تاریخی ما وجود نداشته است. ما عمدتاً با جهان، از دریچه نوعی شیفتگی یا نوعی غیریتانگاری رو به رو بودهایم. امّا به برکت جمهوری اسلامی و حوادث دهه نود شمسی که به آن اشاره شد، و همچنین وضعیت تحوّلات جهانی و افول قدرت آمریکا و در حال تکوین بودن نظم جدید جهانی، انگار برای اوّلین بار، با دولت سیزدهم امکان آن را یافتهایم که در ورای شیفتگی و غیریتانگاری، جهانی که در آن قرار داریم را بشناسیم. «جهان» در این وضعیت جدید، دیگر «ّبیرونِ» ایران نیست و ما با «ایرانِ در جهان» رو به رو شدهایم. «ایرانِ در جهان»، یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده است و این وضعیت، فوق روابط بینالمللی و سیاست خارجی همسو یا ناهمسو با غرب، در دولتهای پیشین است.
🔹شرایط امروز ایران و جهان به گونهای نیست که با انتخاب یک شعار و مجموعهای از گزارهها، بتوان گفتمانی را در جامعه پمپاژ کرد. وقتی اساس آینده مورد سوال و ابهام واقع شده و جامعه ایران بیش از گذشته، مسائل خود را در پیوند با مسائل جهان میبیند، گوشی برای شنیدن راهحلهای دم دستی، مشابه آنچه در گفتمانهای دولتساخته قبلی دنبال میشد، وجود ندارد. تازگیِ وضعیتی را که دولت سیزدهم در آن واقع شده است، دریابیم و به آن بیاندیشیم. این وضعیت نوظهور، ایران و مسئلههای ایران را در شاکله جدیدی پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است. دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک «گفتمان سیاسی»، به واسطه شخصیت آقای رییسی، حامل «فرهنگ سیاسی» خاصّی است که امکان مواجه شدن با وضعیت پیچیدهای را که به آن اشاره شد، یافته است.
🔸به بیانات رهبری در دیدار با هیئت دولت در سال 1401 که عمدتاً به ستایش و تحسین «فرهنگ سیاسی» دولت سیزدهم اختصاص داشت، با نظری عمیقتر بنگریم. در میان ویژگیهایی که رهبری برشمردند، به نظرم «زدودن رقابتهای منفی از روابط بین قوا» و «احتراز از فرافکنی و بهانهتراشی» جلوهای ویژه داشت. این دو ویژگی را صرفاً به عنوان ویژگی اخلاقی رئیسجمهور و هیئت دولت فرونکاهیم؛ این دو ویژگی، ظرفیت و امکان جدیدی را پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است که دولتهای گفتمانی قبلی فاقد آن بودهاند: «رو به رو شدن با واقعیت و پیچیدگی مسائل کشور». اینکه دولت سیزدهم تا چه اندازه در فهم و حل مسئلههای کشور موفق بوده، در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا میتوان ادّعا کرد که دولت سیزدهم به عنوان نخستین دولت گام دوم انقلاب، با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
🆔
@social_theory
ادامه ⬇️⬇️