گدرانند تا مخروب و ویران باشد، آن کس که در خواب است شب زنده و اباد ندارد: گریه شام و سحرشکر که ضایع نگشت ٭٭٭٭ قطرهٴ باران ما گوهر یکدانه شد زنده بودن شب و آباد کردن آن، باعث می‏ شود که روز را هم روشن کند: «و منار النهار». روشنی روز از قِبال افراد روشن ضمیر است؛ طبیعت را آفتاب روشن می‏ نماید ولی جامعه بشری را أولیای الهی روشن می‏کنند، آنان روز را نور می‏ دهند و شب را آباد و زنده می‏ گردانند و زمان را فروغ می‏ بخشند و زمین را برکت می‏ دهند. به ریسمان قرآن چنگ می‏ زنند: «متمسّکون بحبل القرآن». سنّت‏ های خداوند و رسول را احیا می‏ کنند و مقررات الهی را زنده نگه‏ می‏ دارند: «یُحْیُون سنن الله وسنن رسوله». اهل تکبّر و برتری طلبی و تجاوزگری و فساد نیستند: «لا یسْتکبرون ولا یَعْلُون ولا یُفسدون». آن‏گاه در پایان خطبه می‏ فرماید: دل‏ های آنان در بهشت است و بدن‏ هایشان در کار و کوشش: «قلُوبُهم فی الجَنان و أجْسادهم فى العمل»۱۳؛ جانشان در آن عالَم است و جسمشان در این عالَم؛ یعنی همزمان با این که جسم آنها مشغول عمل است، جان آنان در بهشت متنعّم است. ۱۰ ـ در خطبهٴ ۱۹۷ دربارهٴ این‏که آن حضرت (علیه‏ السلام) پیرو راستین وحی بود و لحظه‏ ای از مسیر وحی، فاصله نگرفت، می‏ فرماید: «إنّى لم أرُدّ علی الله ولا علی رسوله ساعةً قطّ»؛ من لحظه‏ای در برابر فرمان خداوند و رهبری‏ های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نایستاده و آن را رد نکردم، بلکه مطیع محض بودم. در پایان همین خطبه می‏ فرماید: «فوالذی لا إله إلاّ هو إنّی لعلی جادّة الحقّ وإنّهم لَعَلی مزلّة الباطل»؛ سوگند به خدا من در مسیر حق و در جادهٴ حقیقت هستم و آنها که مخالفند در لغزشگاه باطل قرار دارند. آن چه گذشت، نمونه‏ هایی کوتاه از معرفی حضرت علی بن ابی طالب (علیه‏ السلام) از زبان خود آن حضرت (علیه‏ السلام) بود «آفتاب آمد دلیل آفتاب»؛ چون شخصیتی مانند ایشان را باید رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا خود او معرفی کند، چنان که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیر مؤمنان (علیه‏ السلام) می‏ فرمایند: غیر از خدا و من، کسی تو را آن‏گونه که شایسته است، نشناخت: «ما عرفک حقّ معرفتک غیر الله وغیرى». ۱۴ علی (علیه‏ السلام) از زبان شاگردان شاگردان امام علی (علیه‏ السلام) و بهره‏ مندان مکتب آن حضرت نیز دربارهٴ شخصیت علمی و عملی وی بسیار سخن گفته‏ اند. مرحوم ثقة الاسلام کلینی (رحمه‏ الله) از شاگردان برومند مکتب این حکیم الهی است که از مفاخر جهان تشیّع به شمار می‏ رود و کتاب ارزشمند «کافی» او در اصول دین و فروع دین، از کتاب‏ هایی است که در عِداد کتب معصومان (علیهم‏ السلام) قلمداد می‏ شود؛ چون ایشان کلام معصومان را در «کافی» جمع‏ آوری کرده است. کلینی (رحمه‏ الله) در کتاب کافی، خطبهٴ توحید را از امیر مؤمنان (علیه‏ السلام) نقل می‏ کند که حاوی معارفی بلند است. حضرت علی(علیه‏ السلام) وقتی مردم را به نبرد با معاویه دعوت می‏ کند، پیش از آن که با آنان سخن بگوید، با خالق خود سخن می‏ گوید و نخست از حمد و ثنا، وصف، شناخت و شناساندن خداوند متعال، که حکمت نظری است، کلام به میان می‏ آورد: «الحمد لله الواحد الأحد الصمد المنفرد الّذى لا من شى‏ء کان ولا من شى‏ءٍ خلق ما کان». و در پایان خطبهٴ مزبور می‏ فرماید: بذلک أصف ربّى فلا إله إلّا الله من عظیم ما أعظمه ومن جلیل ما أجلّه ومن عزیز ما أعزّه وتعالی عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً.۱۵ مرحوم کلینی (رحمه‏الله) پس از نقل پایان خطبه می‏ فرماید: این خطبه از خطبه‏ های مشهور آن حضرت است؛ تا حدی که در میان عامه نیز شهرت دارد. اگر کسی اهل اندیشه و تدبّر در مسائل توحیدی باشد، کافی است پیرامون این خطبه بیندیشد که مسائل عمیق توحیدی را در بردارد: وهذه الخطبة من مشهورات خُطبه (علیه‏ السلام) حتّی لقد ابتذلها العامّة وهى کافیة لمن طلب علم التوحید إذا تدبّرها وفهم بما فیها. ۱۶ آن‏ گاه می‏ فرماید: اگر تمام جن و انس و خردمندان همهٴ جوامع بشری، گردهم آیند و در بین این جوامع، پیامبری نباشد و این اندیشمندان، که تنها از راه‏ های عادی به مقام علمی رسیده‏ اند، بخواهند دربارهٴ توحید خداوند سخن بگویند، هرگز نمی‏ توانند مانند علی بن ابی طالب (علیه‏ السلام) سخن بگویند: فلو اجتمع ألسنة الجنّ والإنس لیس فیها لسان نبىٍّ علی أن یُبیّنوا التوحیدَ بمثل ما أتی به بأبی وأمى ما قَدَرُوا علیه ولولا إبانته صلوات الله علیه ما علم الناسُ کیف یسلکون سبیل التوحید.۱۷ این ادعای کلینی (رحمه‏ الله) تقریباً نوعی تحدّی همگانی است؛ شبیه همان بیانی که خداوند دربارهٴ قرآن کریم فرموده است: ﴿قل لئن اجتمعت الجنّ والإنس علی أن یأتوا بمثل هذا القران لا یأتون بِمثْله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً﴾۱۸؛ بگو اگر تمام جنّ و انس، گردهم آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، هرگز نمی‏توانند، گرچه پشتیبان یکدیگ