نوستالژی
#سرگذشت #برشی_از_یک_زندگی #پری #قسمت_چهلویکم این و گفت و بعد از راه طولانی که رفته بود پیچید سمت
سالارزاده گفت : مامان بزرگ این خانم اسمش پریماه هست ایشون پیش شما می مونن ؛ این خانم هم مادرشونه اومدن از جایی که می خواد دخترشون کار کنه مطمئن بشن ؛ سرشو چند بار تکون داد و نشست وگفت : خوب کاری می کنه ؛ مادر باید اینطوری باشه ؛ خوبه , تو بیا نزدیک من بشین دختر ؛ و دقیق تر به صورتم نگاه کرد و ادامه داد :آره من خوشگل ها رو دوست دارم همین خوبه ؛ اسمت دریا ست ؟ گفتم : نه خانم اسمم پریماه همین الان بهتون گفتن : گفت خنک که نیستم شنیدم ؛ ولی صورت تو و چشمهات منو یاد دریا میندازه ؛ تو دریا رو دیدی ؟ گفتم : نه خانم تا حالا نرفتم ؛ گفت :می برمت ؛باید ببینی ؛ تو شکل شاهزاده ها هستی صورتت اصالت داره ؛ چرا مشکی پوشیدی تو باید آبی بپوشی به چشمت میاد ؛ سالار زاده گفت : مامان بزرگ چشمش خاکستریه ؛ عصاشو بلند کرد طرف اونو گفت : تو حرف نزن ؛ من این دختر رو پسندیدم پیشم بمونه ؛ ازش خوشم اومده ؛ مامان گفت : ما مزاحم شما هم شدیم ولی فکر میکنم راه شما خیلی دوره و من نمی تونم بزارم دخترم اینجا کار کنه نه ؛نمی تونم گفت :تو مادرش بودی ؟مامان گفت بله خانم ؛ گفت حق داری ولی خاطرت جمع باشه من نمی زارم بهش بد بگذره نگران نباش بسپرش دست من ازش یک خانم بسازم که خودتم دیگه اونو نشناسی.مامان گفت : والله پریماه همین الانم خانمه نیازی نیست به این کارا هر چی فکر می کنم نمی تونم بزارم اینجا بمونه اصلا ما این کاره نیستیم خانم دوست ندارم دخترم رو بزارم توی خونه یکی کار کنه ؛من خودم یک عمر کلفت و نوکر داشتم مامان بزرگ با لحن خیلی شیرینی گفت :نمی خوای خانم تر بشه ؟ و درحالیکه بلند می خندید ادامه داد خیلی خانم تر بابا نمی خوام دخترت بیل بزنه که کار خونه ازش نمی خوام بهت میگم اگر بزاری بمونه اینجا خانمی می کنه و خطاب به سالارزاده ادامه داد نریمان ؟مثل اینکه باید بهشون باغ سرخ و سبز نشون بدیم تا راضی بشن ؛ خب بزار ببینم ؛؟ یک اتاق بهت میدم کیف کنی ؛ نریمان ببرش اون اتاقی که رو به گلخونه اس بغل اتاق من بهش نشون بده بهترین اتاق اینجاست میدمش به تو راحت باشی گفتم : نه خانم لازم نیست ممنون گفت: نریمان چقدر باهات طی کرده ؟ سالارزاه که فهمیدم اسمش نریمان هست به جای من جواب داد : شما به این کارا کار نداشته باشین ؛من خودم دستمزدشون رو میدم گفت : وا مگه خودم چمه میشه تو کاری به کار من نداشته باشی ؟ هر چی نریمان گفته من صد تومن می زارم روش خوبه ؟ بمون پیشم ؛ مادرش؟ دخترت رو بسپر دست من اصلام نگران هیچی نباش سالار زاده یا بهتر بگم نریمان گفت : مامان بزرگ اصرار نکنین چون بهشون قول دادم ؛به خواست خودشون باشه ؛ اگر نمی خوان مشکلی نیست من به زودی یکی رو براتون پیدا می کنم سینه اش رو داد عقب و گفت : من اینو می خوام ؛ کجا دیگه می تونی خوشگل تر از این پیدا کنی ؟ ور می داری یک کج و کونجول برام میاری مثل شالیزار ازت پرسیدم ماهی چقدر بهش میدی؟نریمان گفت : هزار تومن گفت : باشه من دویست تومن می زارم روش ؛ به شرطی که دیگه ناز نکنی و پیشم بمونی ؛ اگر مدتی بودی و دوست نداشتی ؛ باشه من دیگه اصرار نمی کنم هان ؟ قبول کردی ؟همون موقع شالیزار برامون چای و میوه آورد و گذاشت روی میز و در حالیکه بی خودی می خندید گفت :شانس آوردی خانم ازت خوشش اومدی هر کسی از دماغش بالا نمیره مامان بزرگ عصا شو بلند کرد طرفش و گفت میشه تو خفه بشی حرف نزنی ؟ حالم ازت بهم می خوره از بس پر رویی ؛ برو دنبال کارت و رو کرد به منو ادامه داد : زود باش تصمیم بگیر گفتم :چشم ولی اجازه بدین امشب فکرامو بکنم الان نمی تونم تصمیم بگیرم ؛ اما اگر قبول کردم به خاطر دویست تومن نیست ازتون خوشم اومده ؛به خاطر اینکه راهتون دوره و من تا حالا از خونه پدریم دور نشدم فکر نمی کنم بتونم خندید و گفت : وا ؟ چه زبون بازم هست ورنپریده ؛ از چی من خوشت اومده ؟ گفتم :خب هم خوشگلین وهم مهربون و به نظرم خیلی رو راست هستین گفت اوه اوه زبونشم که درازه بزار یک روز عکس های جوونیم رو نشونت بدم تا بفهمی خوشگلی منو کجا دیدی یک تهرون بود و یک ماه منیر خانم ؛ اِ وا هر دومون توی اسمون ماه داره ؛ پریماه و ماه منیر ؛ دیدی گفتم تو باید اینجا بمونی پیش من ؛ نریمان همین خوبه من اینطوری دوست دارم ؛نگهش دار ؛ خودت می دونی چطوری راضیش کنی من بیشتر نمی تونم ناز بکشم و بلند شد وبه کمک عصا راه افتاد و ادامه داد اگر اومدی که چه بهتر فردا صبح می ببینمت اگر نیومدی فدای سرم ؛ حالا برین من خسته شدم هم ازش خوشم میومد و هم می ترسیدم. وقتی اون رفت نریمان گفت : پریماه مامان بزرگم خیلی زن خوبیه باور کن ولی همینطور که می ببینی رک و راسته حرف دلشو حتی اگر شده به شوخی هم می زنه خب تصمیم تو چیه میای اینجا پیشش بمونی ؟ ادامه ساعت ۹ صبح •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f