ادله ملاصدرا و اتباع وی بر استحاله بدن دنیوی و جواب آنها دلیل اول: «اگر مدعی شدیم که این عنصریت در قیامت محشور شود از دو صورت خالی نیست : یا این لوازم ( حجاب و غیبوبت و تزاحم و تقید به زمان و مکان و کون و فساد و درد و رنج و الم و ضعف و قوه و استعداد ) را از دست داده و متصف به خصوصیات و لوازم نشئه اخروی از جمله شهادت و عدم تزاحم و عدم تقيد به زمان و مکان و عدم فساد و فقدان درد و رنج و الم و نبود قوه استعداد بلکه فعلیت وانشاء و كن فيكون و امثال آن است. و یا با همان لوازم دنیوی بدن عنصری به آخرت آمده و متصف به لوازم اخروی می شود در صورت اول که لازم بدن عنصری از ملزوم خود انفکاک پیدا کند هم خلف است، زیرا لازم غیر از مفارق است. و هم استحاله عقلی دارد، زیرا لازم به وصف لازمیت اش از ملزوم خود منفک نمی شود چنان که انفکاک زوجیت از اربعه و انقسام به متساويين از زوجیت محال عقلی است. اما در صورت دوم که با لوازم دنیاوی خود متصف به لوازم اخروی - که لوازمی مقابل با لوازم دنیوی اند - می شوند همان محذور اجتماع ضدین به همراه دارد نتیجه آنکه عقلا محال است که بدن عنصری در قیامت محشور شود خواه فاقد لوازم خود باشد، خواه با لوازم خود متصف به لوازم متقابل اخروی خود شود»1⃣ ✅جواب: اولا: باید دانست که اصل معاد مبتنی بر براهین عقلیه است ولی خصوصیات و تفاصيل آن از امور غیبیه است و عقل به تنهایی و بدون إخبار شارع راهی به مسائل غیبی و معارف ما وراء محسوسات ندارد چون بسیاری از مسائل تکوینی و علمی برای شناخت امور غیبی در نزد عقل مفقود است و لذا به واقع نخواهد رسید و رأی او بدون إخبار معصوم مشوب به وهم است و جز تخمین و گمانه زنی امر دیگری نیست. مثلا آیه می فرماید:«تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»المعارج:۴ اگر این اخبار قرآن نمی بود عقل نمی توانست به روزی که به اندازه پنجاه هزار سال است پی ببرد. گفتنی است که عدم راهیابی عقل به معارف معاد و انحصار اطلاع از آن بر إخبار شارع مورد قبول ملاصدرا و ابن سینا نیز می باشد: «إياك أن تستشرف الاطلاع عليها من غير جهة الخبر و الايمان بالغيب بأن تريد أن تعلمها بعقلك المزخرف و دليلك المزيّف، فتكون كالاكمه الذي يريد أن يعلم الألوان بذوقه او شمّه أو سمعه أو لمسه، و هذا عين الجحود و الإنكار لوجود الألوان فكذلك الطمع في ادراك أحوال الاخرة بعلم الاستدلال و صنعة الكلام عين الجحود و الإنكار لها، فمن أراد أن يعرف القيامة بفطانته المعروفة و عقله المشهور فقد جحدها و هو لا يشعر» مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می نویسد: «فى الثواب و العقاب‌هما إمّا بدنيّان، كاللذّات الجسميّة، و الآلام الجسميّة. و إمّا نفسانيّان، كالتعظيم، و الاجلال، و كالخزى و الهوان. و تفصيلهما لا يعلم إلّا بالسمع» جالب آنکه مستدل خود در ص۲۷۶ کتاب خویش به این حقیقت اعتراف دارد می گوید: «عالمی است که عقل انسان به درک و فهم و حقیقت آن راه ندارد مگر این که خود شریعت به آن خبر داده باشد: از بعض روایات دال بر چگونگی قیامت از ناحیه خود شرع به آنها اخبار داده شده است را باید به همین خصوص موارد اکتفاء کنیم و تعدی نکنیم» با این اقرار چگونه برهان عقلی بر استحاله حشر بدن دنیوی اقامه می کنید ؟ ! اگر عقل به فهم حقیقت و خصوصیات آخرت راه ندارد پس باید به ظواهر و نصوص آیات و روایات متعبد بود و دست از توجیه و حمل آن بر خلاف ظاهر و نص برداشت.