چگونه آب و رنگ اسلامی به تصوف داده شد «از آنجا که این گونه مسـلکها در هر محیطی وارد شود از روي قانون «تبیعت از محیط» رنگ آن محیط را به خو میگیرد، طرفداران تصوف به زودي آب و رنـگ اسـلامی به آن دادنـد و قسـمتی از فرهنـگ و دسـتورات اسـلامی را به آن آمیختنـد و براي وفق دادن اعتقـادات خود بـا عقـادي و احکام اسـلامی دست به آیات و اخباري زدنـد که بسـیار از آنها از سـنخ متشابهات قرآن و اخبار بود و بالاخره آن زهاد صـدر اول و عـده اي دیگر از معروفین و مشاهیر اصـحاب پیغمبر صـلی االله علیه و آله از قبیل سـلمان و ابوذر را جزء خود دانسته و حتی «خرقه» را به علی بن ابیطالب سپردند!!در صورتی که هیچ کدام اساس نداشت. امروز هم براي حفـظ ارتبـاط خود بـا بزرگـان صـدر اول سلسـله مشـایخی که هیـچ سـندي براي آن درست نیست، ترتیب داده و به فعالیت مشغول هستند. ولی چون اصولًـا طرز تفکر و تربیت اسـلامی بـا هر گونه دسـته بنـدي در داخـل اسـلام سـازش نـداشت به علاـوه تطبیق تمام اصول تصوف بر عقاید و احکام اسـلامی میسـر نبود لذا با همه این کوششها کار صوفیان چندان بالا نگرفت و از هر طرف مورد حمله واقع شدند اما به هر صورت بود در هر زمان در گوشه و کنار هواخواهانی داشتند که به اقتضاي زمان و محیط گاهی کمتر و زمانی بیشتر بودند» 📚منبع: جلوه حق ص۹۷/آیت الله ناصر مکارم شیرازی/ناشر:انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام/قم۱۳۸۱ @sonnat_voice