امیرالمومنین علیه السلام و استحاله شناخت ذات حق تعالی «كَذَبَ اَلْعَادِلُونَ بِاللَّهِ إِذْ شَبَّهُوهُ بِمِثْلِ أَصْنَافِهِمْ وَ حَلَّوْهُ حِلْيَةَ اَلْمَخْلُوقِينَ بِأَوْهَامِهِمْ وَ جَزُّوهُ بِتَقْدِيرِ مُنْتَجِ خَوَاطِرِهِمْ وَ قَدَّرُوهُ عَلَى اَلْخَلْقِ اَلْمُخْتَلِفَةِ اَلْقُوَى بِقَرَائِحِ عُقُولِهِمْ وَ كَيْفَ يَكُونُ مَنْ لاَ يُقَدَّرُ قَدْرُهُ مُقَدَّراً فِي رَوِيَّاتِ اَلْأَوْهَامِ وَ قَدْ ضَلَّتْ فِي إِدْرَاكِ كُنْهِهِ هَوَاجِسُ اَلْأَحْلاَمِ لِأَنَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ يَحُدَّهُ أَلْبَابُ اَلْبَشَرِ بِالتَّفْكِيرِ أَوْ يُحِيطَ بِهِ اَلْمَلاَئِكَةُ عَلَى قُرْبِهِمْ مِنْ مَلَكُوتِ عِزَّتِهِ بِتَقْدِيرٍ » «دروغ مى‌گويند كسانى كه خداوند را با شبيه دانستن به چيزهايى،آن را هم‌رديف موجودات ديگر قرار داده‌اند و با گمان خود لباس مخلوقات را بر او پوشاندند و به اندازه ذهنشان از او نتيجه گرفتند و لباسش را بريدند و او را با ذهن خودشان براساس مخلوقات گوناگون،اندازه گرفته‌اند و چگونه كسى كه اندازه ندارد،در ذهن‌ها جاى مى‌گيرد؟در حالى‌كه ذهن‌ها در فهم و فكر كردن به ذات خداوند گمراه مى‌شوند، زيرا جايگاه او بالاتر از اين است كه در ذهن انسانها با فكر كردن،اندازه‌گيرى شود يا فرشتگان با همۀ نزديكى‌شان به مقام بالاى خداوند به واسطه اندازه‌گيرى بر او تسلط‍‌ يابند.» 👈توضیح: در روایات فراوانی هر یک از این منابع معرفتی(عقل، حواس خمسه، وهم و خیال، قلب) به خصوص نام برده شده و رسیدن آن به ذات خالق تعالی نفی گردیده شده است و این بدان معناست که بین ساختار وجودی مخلوق و ذات حق تعالی هیچ گونه مناسبت و سنخیتی نیست و کاملاً مباينت حاکم است زیرا اگر کمترین سنخیت و تشابهتی بر قرار بود از همان جهت تشابه و به همان مقدار معرفت به حقیقت حق تعالی ممکن می گشت و دیگر وجهی برای نفی شناخت ذات حق تعالى مطلقاً نبود. حاصل آنکه استحاله معرفت ذات حق تعالی برای بشر دلیل تباین و عدم سنخیت بین او و مخلوق است و این عدم امکان وصول به ذات حق تعالى اختصاص به بشر ندارد بلکه ملائکه نیز چنین هستند. 📚منبع: 1⃣التوحید ص۵۱/محمد بن علی بابویه/جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة/قم 2⃣بحار الأنوار ج۴ ص۲۷۵/علامه محمد باقر مجلسی/مؤسسة الوفاء/بیروت ۱۴۰۳ ق 🔰برگرفته از کتاب تاملی در نشریه اصالت وجود و وحدت وجود ص۱۳۸/سید محمود هاشمی نسب/دلیل ما @sonnat_voice