♦️جرات بودن!! احساسات مهمترين بخش وجود انسان هستند. از نظر من احساس زيربناي تفکر است. اساسا اگر نسبت به چيزي حسي نداشته باشيم نمي توانيم به ان توجه کنيم و فکر کنيم. حس علاقه يا تنفر است که باعث مي شود به چيزي توجه کنيم و بعد به ان فکر کنيم. احساسات دردناکند. دیدن خودمان در آینه ی احساساتمان سخت است. و فکر می کنم "من" اینجا تعریف می شود. زمانی که جرات دیدن خود در این آینه را پیدا می کنیم. احساسات می توانند انسان را به غلیان در اورند. اشفته کنند، بخراشند، بی تاب کنند. و جنون از اینجا اغاز می شود. شاید برای همین است که انسانها به دنبال هر نوع مستی برای رهایی از این دیدن هستند. ما چه زمانی می خواهیم غافل باشیم؟ زمانی که در حال درد کشیدن از حسی هستیم، حسی که دیدنش برایمان تاب نمی گذارد. ما را در خود می پیچاند و مچاله می کند. قلبمان را به درد می اورد. اما سوال اینست که احساسات اولیه ی ما نسبت به پدیده ای، نسبت به انسانی، نسبت به چیزی، چگونه ايجاد مي شود؟ و منشا اولیه اش چیست؟ کیست؟ ایا خودمان را، فکرمان را، می توانیم منشا اولیه حسهای مختلفمان بدانیم؟ منشا احساسات هر چه باشد، بودن! از دیدن احساسات نشات می گیرد. چقدر جرات دیدن احساسات خودمان را داریم و چقدر جرات دیدن احساسات دیگران نسبت به خودمان را داریم و چقدر می دانیم و یا می توانیم نسبت به ان احساسات درست، شفاف و دقیق رفتار کنیم؟/سین @Sorayya_ir