eitaa logo
ثریای کویر ایران
106 دنبال‌کننده
406 عکس
72 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠جواب استخاره محمدعلی شاه در خصوص به توپ بستن مجلس: 🔹آیه‌ ای که در جواب استخاره شاه آمد: «قُل لا تَخافا انّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اری فَأتیاه فَقُولا لَهُ اِنّا رَسُولا رَبِّک فَأرسِل مَعَنا بَنی إسرائیل». 🔹تفسیر میرزا ابوطالب زنجانی: «از این جهت اعلی‌ حضرت همایونی حتما باید به این کار اقدام فرمایند. غلبه قطعی است گرچه در اول زحمت داشته باشد». @Sorayya_ir
💠سروده شریعتی برای امام خمینی ره فریاد روزگار ماست روح خدا در روزگار قحطی هر فریاد در روزگار قحطی هر جنبش فریاد روزگار ماست آری در روزگار مرگ اصالتها بی تو دگر چه بگویم چه را بسرایم ای مطلع تمام سرودها بی تو فرو نشسته دگر فریاد تنها شده است هر چه که انسانیت در پایتخت غارت و خون جز وحشت و هراس نمی بینم این درد را با که بگویم که هر ورق از هر کتاب ترس را فریاد می کند حتی پلاس کهنه خیابان هم تجربه کرده است ترس را اینک سیاه بینمش تا بر تو باز شود که راست می گویم در هر کرانه این شهر بی طپش سگهای زنجیری سگهای دست آموز در چشمهای بیدار ترس را نشانده اند آنها هر روز می درند هر روز می برند و پاداش را از دست گرگ می گیرند در پایتخت غارت و خون سگهای زنجیری آن گرگ پیر را به حراست نشسته اند بی تو در پایتخت دیو دماوند سیاوشها و کاووسها در بندند ای کاش رستم کاووسها را نمی رهاند تا اینگونه گشاده دست در بند بخواهد رستم را در خون کشد سیاوش را بی تو من از خمین گذشتم افسرده بود و سرد نام تو را زمزمه می کرد روز و شب فریاد روزگار ماست روح خدا بانگ تعهد و رسالت بانگ خدا و خون اینک تو ای سلامت پویا ای کرامت بی مرز بر این زمین تشنه ببار آری آری تا زاید این سترون فرسوده گلهای سرخ شهادت را تا باز در نبض شهر تپد فریاد آری تو ای سخاوت بی حد ببار بر جنگل تا باز این درخت خفته شود بیدار تا باز آن جوانه کند فریاد! @Sorayya_ir
سال ها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم... @Sorayya_ir
💠لحظه های "خدا" داشتم فکر می‌کردم لحظه‌های اضطرار، با همه‌ی دردشان، با همه اضطراب و ترسشان، لحظه‌ها‌ی خوبِ خداشناسی‌اند. لحظه‌های نابِ یافتنِ خدا وسطِ هزار و یک معبود و الهه‌ و رب رنگارنگِ قلب. لحظه‌‌های نورانیِ هویدا شدنِ توحید از لابه‌لای لایه‌های کفر و شرک... داشتم فکر می‌کردم چه شیرین است آن لحظه‌ای که قلب، ندای «یافتمش» سر بدهد. و فریاد بزند؛ «خدا»ست. @Sorayya_ir
💠 شما به مالک اشتر رای می‌دهید یا کمیل؟! 🔹 اگر دو نفر از اصحاب خاص امیرالمومنین برای نامزد شوند، شما به کدام یک رای نمی‌دهید؟ مالک اشترنخعی یا کمیل ؟ چرا؟ 🔹 چرا به مالک اشتر رای می‌دهیم؟ در واقع سئوال مهمتر این است که چرا به کمیل رای نمی‌دهیم؟ 🔹دعای کمیل معروف رو امام علی(ع) به همین حضرت کمیل بن زیاد تعلیم داد. هر دوی این شخصیت‌ها، انسان‌های خوبی هستند. اما مگر انسان خوب، ضرورتا سیاستمدار و مسئول خوبی هم هست؟ هر دوی اینها، در بسیار از مراتب و مقامات شاید هم سطح باشند. 🔹 اما چرا به کمیل نمی‌دهیم؟ مسأله اینجاست. 🔹تاریخ را مرور کنیم: در سال ۳۹هـ. ق. کمیل بن زیاد از طرف امیرالمؤمین (علیه السلام) به فرمانداری شهر هیت منصوب شد. پس از مدتی خبر به وی رسید که یاران معاویه به فرماندهی «سفیان بن عوف» قصد یورش به هیت را دارند، به خیال اینکه آنها در «قرقیسا» هستند، بدون اجازه امام علی (علیه السلام) ۵۰ نیروی مسلح را برای دفاع در شهر گذاشت و خود و یارانش به طرف آنجا حرکت کرد، تا در جنگ پیشدستی کرده باشد. سپاهیان معاویه از فرصت استفاده کرده به هیت حمله کردند و به غارت پرداختند. امام علی (ع) نامه‌ای به کمیل بن زیاد نوشت و او را سرزنش کرد. 🔹 ناراحتی و گلایه امام علی(ع) از کمیل: سستی انسان در انجام کارهایی که بر عهده اوست و پافشاری در کاری که از مسئولیّت او خارج است، نشانه ناتوانی آشکار و اندیشه ویرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقیسا» در مقابل‌‌ رها کردنِ مرزهایی که تو را بر آن گمارده بودیم و کسی در آنجا نیست تا آنجا را حفظ کند، و سپاه دشمن را از آن مرز‌ها دور سازد، اندیشه‌ای باطل است. تو در آنجا پلی شده‌ای که دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت هجوم آورند، نه قدرتی داری که در کنار تو نبرد کنند، و نه هیبتی داری که از تو بترسند و بگریزند، نه مرزی را می‌توانی حفظ کنی، و نه شوکت دشمن را می‌توانی درهم بشکنی، نه نیازهای مردم دیارت را کفایت می‌کنی، و نه امام خود را راضی نگه می‌داری 🔹 اما نظر امام علی(ع) در مورد : «مالک! مالک چه بود! به خدا اگر کوه بود، کوهی بود جدا از دیگر کوه‌ها و اگر سنگ بود، سنگی بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد. خدا رحمت کند را، او برایم چنان بود که من برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. 🔹🔹آدم خوب بودن دلیل بر نماینده، رییس جمهور یا سیاستمدار خوب بودن نیست. حکومت اسلامی، مالک اشتر می‌خواهد. @Sorayya_ir
تا دوستان محترم و نیمه محترم درگیر پیدا کردن ‎ و ‎! و یافتن اصلحیت در عرصه انتخاب هستند باید اینم بگم که هنوز شورای نگهبان نتیجه بررسی صلاحیت نامزدها رو هنوز اعلام نکردند☺️ البته شنیده شده که در جلسه امروز، لیدر جریان بهاری با رای قاطع اعضا، احراز صلاحیت نشده است! @Sorayya_ir
آپارتاید قانونی بود. هولوکاست قانونی بود. برده‌داری قانونی بود. استعمارگری قانونی بود. قانونی بودن مسئله‌ی قدرت است، نه عدالت. - خوزه آنتونیو وارگاس @Sorayya_ir
💠 ارائه خدمت به بیش از ۸ هزار زائر و گردشگر بین‌المللی در حرم مطهر بانوی کرامت ▫️رییس اداره امور بین الملل حرم مطهر بانوی کرامت گفت: طی دوماهه نخست سال جاری به بیش از 8 هزار زائر و گردشگر از کشورهای پاکستان، هند، لهستان، چین، تایوان، اوکراین، لبنان، بوسنی، بلغارستان، آذربایجان، تانزانیا، و کشورهای غرب آسیا در حرم مطهر بانوی کرامت خدمات مختلف ارائه شده است. 📎برای مشاهده متن خبر اینجا کلیک کنید 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
💠«شرایط بسیار شبیه این روزها بود...» (گزارشی کوتاه از دیداری شیرین و حرف‌هایی راه‌بردی که شاید به کار امروزمان بیاید، اگر...) 🔹در فاصله پنجاه‌روز مانده تا انتخابات خدمت آقا رسیده بودیم، «دوِدوِنودودو» «بیست‌وچهارِسهِ‌نودودو» هم انتخابات ریاست‌جمهوری بود... همان انتخاباتی که برای هشت‌سال، تلخ‌ترین روزهای کشور را رقم زد... از قضا، در اردوگاه مدعیان انقلابی‌گری، رقابت آن دوره هم بین و بود... ▫️▫️▫️ 🔹خدمت آقا که رسیدیم، از ابتدا منتظر بودیم درباره انتخابات بشنویم... اما مثل بسیاری از موارد که دل من جایی است و دل‌دار جای دیگری، این‌بار هم هرچه منتظر ماندیم، خبری نشد که نشد... اصلاً نگرانی آقا چیز دیگری بود!: «...حقیقتاً بنده در طول سال‌های متمادی بیش از نگرانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، بود...» جالب‌تر استدلال حضرتش بر این امر بود: «علت هم برای شماها واضح است؛ البتّه برای خیلی‌ها واضح نیست!» ▫️▫️▫️ 🔹از «جبهه فرهنگی-سیاسی غرب» در مقابل‌مان گفتند و دل این جبهه را شکافتند و سه جبهه را بیرون کشیدند: ۱. جبهه سرمایه‌داریِ خطرناک و آدم‌خوار ۲. جبهه صهیونیستی با اهداف مشخّص ۳. جبهه ارتجاع فکری و خوک‌صفتی در زندگی بشری در ادامه همین مباحث بود که دستور تشکیل جبهه صادر شد: «این طرف هم جبهه تشکیل داد.» و بعد هم آن جمله طلایی: «از و حتّی به تنهایی کار برنمی‌آید، باید یک انجام بگیرد.» و بلافاصله از مردم گفتند: «کار هم جز با امکان ندارد؛ یعنی خیلی کارها می‌کند...» از ضرورت «پشتوانه فکری و نظری بسیار محکم» گفتند، از لزوم تقویت ، ، ، از ضرورت   و نفی ▫️▫️▫️ 🔹آقا از همه چیز گفته بودند، جز انتخابات! دوباره درباره اهمیت کار فرهنگی و جبهه‌سازی گفتند: «به هر حال آنچه شماها به آن همّت گماشته‌اید و دارید دنبال می‌کنید کارهای است» و مهم‌تر را عنوان کردند و برای این مهم راه‌کار ارائه دادند: «نفَس‌تان را قرار بدهید؛ نگذارید نفَس‌تان بین راه قطع بشود؛ اگر بخواهید نفَس، نفَس عمیقی باشد، الزاماتی دارد، هم دارد، هم دارد.» ▫️▫️▫️ 🔹صحبت‌ها به پایان خودش نزدیک می‌شد و‌ خبری از آن‌چه منتظرش بودیم، نبود... نگاهی به برگه‌ها انداختند و برخی تذکرات لازم را هم حواله دادند به بعد... داشتیم حسابی ناامید می‌شدیم که ناگاه ورق برگشت: «یک چیز که به ، به‌خصوص در است عرض کنم، از در سطح کشور در ، سعی کنید استفاده نشود، مثل و... است که را که انسان می‌خواهد انجام دهد، این را وسیله‌ای قرار بدهد که در یکی جلو بیاید و یکی عقب برود. به نظر من است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صَرف این جور کنید. البته من را به عنوان مثال گفتم، چون حالا در پیش است...» توقع هر حرفی را داشتیم، جز این کلام! انگار سطل آب یخی را خالی کرده بودند روی فرق سرمان! شرایط بسیار شبیه این روزها بود... ▫️▫️▫️ 🔹نگاه آقا بلندتر و عمیق‌تر از این حرف‌ها بود، هرچند ما قدرشناس نیستیم، اما آقا ما را برای کارهای بزرگ‌تری می‌خواست: «این کارها را باید برای به کار برد. ما باید یک قوی‌ای، هم در خودمان و در مجموعه نظام به‌ وجود بیاوریم، هم در تک‌تک مردم به‌ وجود بیاوریم. هدف والای ما ایجاد یک به معنای حقیقی کلمه است که در آن هم هست، هم هست؛ هم عزّت در ملأ اعلیٰ هست، هم عزّت در روی زمین هست.» ▫️▫️▫️ 🔹حدوسط کلام آقا هرکسی بود که دارای « در سطح کشور» باشد، این گسترش نفوذ هرچه بیش‌تر، خطاب قوی‌تر و بار سنگین‌تر... چشم‌درچشم آقا، نشسته بودیم و از دولب خودش این کلمات را شنیده بودیم، حجت تمام بود! @Sorayya_ir
💠بهلول و مگس کر 🔹بهلول در اتاقش نشسته بود که مگسی مزاحم استراحتش می شود، مگس را می گيرد و يک بالش را می کند. مگس کمی می پرد دوباره مگس را می گيرد و بال ديگرش را هم می کند. او می گويد: بپر ولی مگس نمی پرد. به خود می گويد: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بکنيد گوش او کر می شود... 🔺در ایام منتهی به انتخابات از این قبیل تجارب علی الخصوص از جنس اقتصادی از نامزدها زیاد شنیده خواهد شد... @sorayya_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🎥با توجه به اینکه در این دوره، نیمی از نامزدهای گرامی پزشک هستن بعید نیست شاهد چنین تجویزهای برای اقتصاد کشور باشیم... 😂 @Sorayya_ir
💠 پاریس قشنگ است به ما چه!(دوره مظفری) 🔹 دو سال قبل که مظفرالدین شاه در ماه رجب از فرنگستان تشریف آوردند این بیت را نوشته بودند که اغلبی حفظ دارند: «وجب وجب خوش آمدی / ماه رجب خوش آمدی» این اشعار به مراتب از ابیات صدرالسلطنه وزیر فواید لغوتر گفته شده. خیابان‌ها پرگرد و خاک کثیف. این است که ماها عادت کرده‌ایم و الا هر کس دو مرتبه عبور کند ناچار چشم‌درد و سینه‌درد می‌شود. این‌همه می‌روند فرنگستان و میلیون‌ها خرج می‌کنند چه ثمر دارد، در صورتیکه مملکت و شهر خودشان اینطور است. ثلث و ربع آن میلیون‌ها را اقلاً خرج این شهر می‌کردند یا یک تربیتی می‌دادند که آنقدر زمستان و تابستان کثیف و چرکین نباشد. هنوز شهر پایتخت ما یک خیابان خوب، یک باغ معمولی، یک چراغ صحیح ندارد. پاریس قشنگ است به ما چه! هر وقت شهر خودمان قشنگ شد تعریف دارد. (سالور، ۱۳۷۴: ج۳، ۱۷۸۸) 📚منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر. @Sorayya_ir
💠 هبوط از «کعبه» در «عرفات»! 🔹آغاز پیدایش آدم بر روی زمین، آغاز پیدایش انسان در زمان با پیدایش «شناخت». و آغاز «شناخت»، با «پی بردن به یکدیگر»، با «نخستین » جرقه ی «عشق» برخورد آدم و حوا...! که آدم، همسر و هم‌ ذات خویش را بازشناخت، با جنس مخالف خویش که هم‌ سرشت خویش است، برخورد. آنجا انسان، با یک بینش فلسفی، به عنوان یک «ذات»، یک «ماهیت»، آغازش با پیدایش «شناخت»، و اینجا، انسان، با بینش علمی، به عنوان یک موجود عینی، آغازش در تاریخ، با پیدایش «شناخت»! و در حج، نخستین حرکت، از «عرفات»! 🔹و این است که وقوف در «روز» است و آغازش از ظهر روز نهم،‌ بلندترین قله ی خورشید، آغاز «آگاهی»، «بینایی»، «آزادی از بند طبیعت»، «آشنایی» و «پیوند مهر» و «شناخت طبیعت و انسان» در روشنی تابناک آفتاب ! 🔹خورشید که غروب کرد، عرفات پایان می‌گیرد، در ظلمت، دیدار نیست، آشنایی و شناخت نیست، چه بینایی نیست! 🔹خورشید در جلگه‌ای که «عرفات» بود، غروب کرد و انسان نیز، بسوی مغرب، همسفر آفتاب، کوچ کرد... حرکت، در شب، وقوف در معشر! سرزمین «شعور»: خودآگاهی مرحله ی پس از شناخت: آ گاهی، و چه شگفت انگیز ! اول شناخت و سپس شعور؟ 🔹همه می‌پندارند که اول باید «شعور» باشد، تا بتواند به «شناخت» برسند، بشناسند. اما آفریننده ی شناخت و شعور، برعکس، می‌گوید: از برخورد «برخورد دو جنس متضاد»، تصادم دو اندیشه، «پیوند» و پیدایش نخستین تصادم و تفاهم، پایان زندگی فردی و آغاز نخستین «اجتماع»، «خانواده»، «پیدایش عشق و خودآگاهی» و به هرحال، یکی شدن دو انسان «شناخت» پدید آمد و با آن انسان در زمین، و سپس، سیر تکاملی شناخت، به شعور پیوست و علم، قدرت فهم را افزود، و «آگاهید، خودآگاهی زاد! 📚 برگرفته از کتاب حج دکتر علی شریعتی @Sorayya_ir
عرفات است ولی هر که بگوید یا رب پاسخش از طرف کرببلا می‌آید... @Sorayya_ir
💠تصویری جالب از اولین سفیر ایران در آمريكا"حسينقلى خان"با همسر امریکاییش در نیویورک! 🔹خبر کردن یک دربالکن هتل والدورف توسط این مردباعث شد اوبه واشنگتن ملقب شود. @Sorayya_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حکایت 🔹فردى گوسفند دیگری میدزدید و گوشتش را صدقه می‌کرد! از او پرسیدند که این چه معنی دارد؟ گفت: ثواب صدقه با گناه دزدی برابر گردد و درمیانه پیه و دنبه‌اش اضافی باشد برای من! "عبید زاکانی" @Sorayya_ir
💠 کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ! 🔹دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند. گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟ سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم. گارسون: چرا یک الاغ؟! سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد! 🔹پی نوشت: با این روش، امکان مدیریت افکار عمومی در انتخابات هست! نیست؟! خصوصا در مورد مناظرات پیرامون برجام!!! @Sorayya_ir
خلاصه مجموع مناظرات سه گانه: همه کاندیداها از وضعیت کشور ناراضی هستن‌! نتیجه مناظرات: ما مردم واقعا بد عمل کردیم! @Sorayya_ir
داشتم تو اینستا می چرخیدم آدم بیکار میشه چیکار می کنه؟؟ منم همون کار.. یکی از رفیقام یه استوری گذاشته بود با تعجب خیره بودم بهش آخه اشکان اصلا تو این وادیا نبود... یه عکس از در ورودیِ کافش گذاشته بود روی در ورودی ، عکس رئیس جمهور بود با یه قلب شکسته.. پیوی بهش پیام دادم گفتم: " انتخابات که یه سال دیگست از الان واسه رئیس جمهور ستاد انتخاباتی زدی؟😂" بعد یک ساعت سین زد گفت: "ستاد انتخاباتی چیه ؟؟" "خبر نداری مگه" گفتم : "چیو" گفت: "دعا کن رئیس جمهور برگرده" با یه علامت سوال گنده تو مغزم از صفحه چت اومدم بیرون؛ رفتم پیِ اخبار داخلی : فرود سخت بالگرد آقای رئیسی سر تیتر همه ی اخبار بود تو ذهنم می گفتم خب حالا کاری ام نکرده بود واسه مملکت.. ولی نمی دونم چرا دلم غم داشت چرا ناراحت بودم؟ چرا یهو اینقدر بی طاقت شدم؟ بی معطلی سوئیچ موتور و کلاه کاسکتمو برداشتم و رفتم کافه پیش اشکان... کافش بسته بود، زنگ زدم بهش گفتم کجایی؟ گفت کافه گفتم بستست که.. گفت وایسا الان میام باز می کنم برات صورتش گرفتگی خاصی داشت چشماش سرخِ سرخ بود خواستم یه جوری سر صحبت و باز کنم نشستم پیشش گفتم حاجی برگام هلیکوپتر رئیس جمهور سقوط کرده مطمئن باش مرده الان چی میشه وضع مملکت؟ گفت وضع مملکتو ولش کن دارم خدا خدا می کنم سالم برگرده... گفتم تو که تا همین چند وقت پیش هرچی بد و بیراه بود نثار دولتش می کردی چیشد حالا؟ گفت منم مثل تو نمی دونستم نمی دونستم اون کارخونه ای که بابام دوباره داره توش کار می کنه به لطف رئیسی سر پا شده نمی دونستم پولی که بابام از اون کارخونه در آورد و پس انداز کرد و داد به من تا باهاش این کافه رو بزنم و باهم توش کار کنیم، همش از صدقه سریِ همون رئیس جمهوریه که فحشش می دادم مهراد دعا کن دعا کن برگرده.. چیزی نمی تونستم بگم اصلا چیزی نداشتم که بگم ... ساعت ها می گذشت و من اشکان چشمامون به گوشی بود و منتظر یه خبر.. تصمیم گرفتیم شبو کافه بمونیم اینستاگرامم پر شده بود از تلاش ها و سفر ها و زحمت های رئیسی و منی که با خوندن هر کدومشون شرمنده و شرمنده و شرمنده تر می شدم صبح ساعت ۷ خبر قطعی شد خبر شهادتی که باعث ترکیدن بغض منو اشکان شد‌.. خودمو به خاطر تک تک حرفایی که تا همین چند ساعت پیش می زدم سرزنش می کردم بی معطلی رفتم خونه و تیشرت مشکی تنم کردم تو مسیر میدونی که قرار بود بریم تجمع، بهم یه عکس از رئیسی دادن چند دقیقه به عکس خیره شدم بغض کردم و تو دلم گفتم : ببخشید که نفهمیدم حق پدری به گردنم داری... رئیس جمهور اگه رئیس جمهور باشه برای جوونای مملکت پدری می کنه @nasiiir
💠وصیت نامه شهید آیت الله آل هاشم: می دانم شهید می شوم 🔹️در آستانه چهلمین روز شهادت شهدای پرواز اردیبهشت، برای اولین بار متن وصیت نامه آیت الله محمد علی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه شهید تبریز منتشر شد. در بخشی از وصیت نامه آمده است: 🔹به‌موجب دستور شرعی مقدس اسلام وصیّت می‌کنم:‌ می‌دانم شهید می‌شوم که آرزوی دیرینۀ خودم می‌باشد در این صورت سه سیّد شهدای محراب تبریز خواهد بود. خدایا تو شاهدی که در مدت خدمتگزاری اگر خیری به اسلام نرساندم سعی نمودم ضرر نرسانم و این را به‌طور حتم اعتراف می‌کنم که سعی بر این داشتم کسی به جهت اعمال و رفتار و کردار من به روحانیّت بدبین نباشد. 🔹️اگر روزی بنده در راه اسلام به درجه شهادت نائل آمدم، لااقل به جهت امامت جمعه، وصیت‌نامهٔ مرا در نماز پر شکوه و دشمن‌شکن جمعه قرائت نمایند، خدایا به آرزوی خودم برسان، خدایا تو بهتر می‌دانی من حتّی بهنگام زیارت هشتمین امام شیعیان در مشهد مقدس و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا، برای خود آرزوی شهادت در راه اسلام را داشتم تا هم برای خود توشه‌ای اخذ نمایم و هم اینکه اگر زنده‌بودنم بـــه اسلام نفعی نداشت بلکه شهادتم باعث ترویج اسلام باشد. 🔹خدایا اگر بنده در حین سخنرانی می‌گفتم که اگر لیاقت شهادت را دارم این مقام را به من عنایت فرما، بحقّ می‌گفتم و از صمیم دل بیان می‌کردم. خدایا باز عرض می‌کنم اگر لیاقت این مقام را دارم به‌زودی به آرزویم برسان، با اینکه در طول حدود ۳۰ ماه تلاش در زمان جنگ و در جبهه‌ های حق علیه باطل، بارها از کنار شهادت گذشتم ولی نصیب من نشد، به قول شهید محراب حضرت آیت‌الله مدنی(ره) من از خدا هرچه خواستم عنایت فرموده ولی شهادت به من نائل نکرد که بالاخره او هم به آرزوی دیرینۀ خود رسید. 🔹همسر عزیزم از خداوند متعال برای تو نیز آرزوی صبر و استقامت می‌نمایم و اگر توفیق شهادت نصیبم شد، تو نیز باید افتخار کنی که همسر شهید هستی، درست است که در فراق دخترم سمیّة السّادات و پسرم سیّدعلی دیدم که چقدر ناراحت شده بودی، امّا همیشه صبر پیشه قرار ده. 🔹در طول مدت خدمت در مسؤولیت‌ های محوّله، ریالی از بیت‌المال به نفع شخصی برداشت ننموده و بلکه از خودم برای کارهای خیر و عام‌ المنفعه خرج نموده‌ام و از موقعیّت شغلی و مسئولیّت به‌هیچ‌وجه سوءاستفاده نکرده‌ام بلکه از حقّ قانونی خود نیز استفاده ننموده‌ام، بهنگام انحلال ادارات عقیدتی سیاسی منطقه‌ای ظـرف مدت دو سال در رفت و آمد تبریز، تهران برای کار اداری حدود دو میلیونی تومان از پول خود صرف تهیّه بـلیط هواپیما نمودم درحالی که می‌توانستم از امکانات بیت‌المال استفاده کنم. 🔹خدمت به خلق خدا را افتخاری بزرگ دانسته و موجب عاقبت به‌ خیری می‌دانم دوری‌ جستن از سیاست‌ بازی باندبازی، تملّق و چاپلوسی را در محیط اداری، وظیفۀ شرعی دانسته و کار برای‌ خدا را موجب تقرّب به درگاه الهی می‌دانم. سید محمد علی آل هاشم ١٣٩٧/۶/٢٩ همزمان با عاشورای ۱۴۴۰ @Sorayya_ir
به عمل کار برآید.
💠ائتلاف! به سبک جبهه انقلاب🧐 🔹برای پیروزی دولت سوم روحانی😏 @Sorayya_ir
💠بدون شرح ☺️ [پاسخ بهتری به ذهنم نرسید] @Sorayya_ir