۲۲مهر یادتان هست؟ روز تولّد این کانال. آن روز گزارشی نوشتم از دیداری که به نیابت از شاعران حوزه با شاعران خارجی داشتم؛ اینجا. یکی دو ساعت در جمع شاعران بودم و بعد خداحافظی کردم و به قم برگشتم. در آن دیدار با یک شاعر صوفی از کوزوو آشنا شدم: «فخرالدین شاهو»؛ به قول خودش: فحردین! حدود دو هفته پیش، فخرالدین به من ایمیل زد و کتاب شعری برایم فرستاد با نام «دیوان ایران»؛ مجموعه‌ای که تمام شعرهایش را برای ایران سروده بود که امیدوارم به زودی ترجمه و منتشر شود. فخرالدین در این مجموعه، در دو شعر یاد من بود. شعر نخست را همانجا در تهران سروده بود و بهانه شعر دومش، سوهان قم بود، سوغاتی که با هزینه معاونت بین‌الملل حوزه برای همه مهمانان آن روز بوده بودم. پیش از آنکه شعرها را بخوانید ـ روی صحبتم با مبلغین است، با طلبه‌های زبان‌دان است ـ ببینید چه ظرفیتی برای تبلیغ در کشورهای دیگر هست و ما دست روی دست گذاشته‌ایم! 🆔 @ss_alavi_ir